اعتماد: بیشک یکی از منادیان گفتوگوی فکری و علمی در ایران،
بهویژه در دهههای پایانی قرن بیستم، استاد محمدتقی جعفری است. با نظر به کارنامه
فکری و علمی ایشان میتوان میزان اهمیت گفتوگو را در کارهای استاد مشاهده کرد. در
حقیقت «گفتوگو» به عنوان یک شیوه علمی در کارنامه علمی و اندیشهورزی او، اهمیت بیبدیلی
دارد. این درحالی است که در دوران اوج تکاپوی علمی ایشان، گفتوگو به عنوان یکی از
شیوههای تحقیق و تحقق علم، چندان رواج نداشت.
محمدتقی جعفری معلمی بود که هرگز خود را از تعلیم و تربیت
بینیاز نمیدید، زیرا معتقد بود: «بهترین استاد، همواره بهترین دانشجوست.» او
اعتقاد داشت: «اگر مربیان و پیشتازان جوامع، نشانی حیات
ما را بدهند، هیچ انسانی احساس شکست در زندگی نخواهد کرد.»
او به خوبی دریافته بود که موضوع تربیت انسان، بیش از آنکه
با سخنپردازی و کلیبافی و دستهبندی نظریات دیگران ممکن باشد، موضوعی است از جنس
عمل:« کردار عینی مربیان بشری در امر تعلیم
و تربیت، اساسیتر و موثرتر از گفتار آنان است.» تربیت، انعکاس رفتاری است که
انسان در جامعه انجام میدهد. بنابراین،
پرداختن به خود و خویشتنشناسی، شناخت حیات هدفدار، وجدان کار، کوشش و تلاش مستمر،
احساس تکلیف، تعهد و ... از مهمترین ارکان خطابه او بود.
برای کسانی که با او مصاحبت داشتند، ملاحظه شخصیت،
اخلاص، صداقت و سادگی رفتارش بهصورت عملی، بسیار ارزشمندتر از هر توصیه و اندرزی
بود که در خلال سالها اندیشهورزی و تحقیق از خود به یادگار گذاشته است، تواناییهای
مغزی و قدرت تعمیق در موضوعات پیچیده و نیز جنس مباحث و موضوعاتی که در آنها غور و
تفحص میکرد، برای برخی جویندگان علم عجیب و شگفتآور بود؛ چیزی که بسیاری از
افرادی که او را از نزدیک دیده یا به نحوی از دانش وسیعش بهره بردهاند، به آن
واقفند و چنین مینماید که زندگی علمی و عملی او، با استناد و ارجاع به خاطراتی که
از سوی بستگان و دوستان و شرکتکنندگان در جلساتش نقل میشود، مفید و عبرتآمیز
بوده است.
طی دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ به مناسبتهای مختلف، گفتوگوها و مصاحبههایی با استاد محمدتقی جعفری
انجام شده و ایشان چکیدهای از زندگی، افکار و آرای علمی خود را بیان کردهاند. شاید
بتوان از آنچه در این گفتوگوها به دست آمده، به عنوان برخی اصول و قواعد اندیشهها
و آرای ایشان بعد از تالیف و نگارش رسالههای متعددش یاد کرد که حاوی نکات بدیع و
برخی ناگفتههاست. در کتاب جدید «علامه محمدتقی جعفری؛ سرگذشت و ایام، آرا و اندیشهها»
که با تلاش، گردآوری و تدوین علی جعفری از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است،
فصل اول به گفتوگوهای متعدد و مصاحبه اختصاص یافته است و اکنون بخشهای مهم این
گفتوگوها با ویرایش و تدوین جدید در این کتاب منتشر میشود. در فصل دوم و بخش حکایات
و خاطرات و اندرزهای استاد جعفری، گزیده خاطراتی از ایشان است که در سالهای مختلف
برای فرزندان، دوستان و بستگانشان نقل کردهاند. فصل سوم شرحی مختصر از واپسین
روزهای حیات استاد و دلنوشتههایی است که برخی از علاقهمندان در رثای ایشان
نگاشتهاند. فصل چهارم کتاب شامل خاطرات و نکاتی از فرزندان و بستگان و نیز نکات
به یادماندنی از سوی حلقه دوستان و اشخاصی است که در جلسات خصوصی و عمومی ایشان شرکت
کردهاند. در ادامه این بخش خاطراتی از افراد و گفتوگوهای شفاهی بوده یا از
مصاحبه افراد در رسانهها یا از مجلات و کتب دیگر گردآوری شده است. در فصل پنجم نیز
فهرست آثار استاد جعفری با هدف آشنایی دانشپژوهان آمده است. بخش انتهایی این کتاب
۴۸۸ صفحهای، شامل گزینهای از تصاویر، اسناد و دستخطها است.
دفتر نشر آثار ایشان تاکید دارد بیان ویژگیهای اخلاقی و
علمی و خلاصهای از فرازهای مهم و الگوپذیری زندگی محمدتقی جعفری و امثال این شخصیتها
در دیگر آثاری که بدین منظور منتشر میشود، بههیچوجه نباید منجر به مطلقانگاری،
تقدیس و توقف در شخصیت آنان شود و از قول ایشان مینویسد: «ما باید با احترام به
شخصیتهای پیشتاز و برخورداری از بزرگان، با قرار گرفتن در جاذبه شخصیت آنان تفاوت
قائل شویم. قرار گرفتن در جاذبه شخصیتها بهطور مطلق، حس ابتکار و ابداع را از بین
میبرد و انسان آگاه یا ناآگاه در محاصره تقلید میماند و نمیتواند از نیروی
خدادادی بهرهمند شود.