کد مطلب: ۵۹
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۸

اندیشه سعدی، ریشه در اعتدال دارد

سعید حمیدیان در دومین درس گفتار درباره سعدی گفت: سعدی از تیره دیگری بود. تیره اندیشه سعدی در مقابل طرز فکر عرفا قرار می‌ِگیرد که از حس آغاز، ولی در نهایت حس را نفی می‌کنند. ولی تیره اندیشه سعدی، ریشه در اعتدال دارد. عرفان سعدی بی‌همانند است.
سعید حمیدیان در دومین درس‌گفتار درباره سعدی که به «سعدی، از پندار تا واقعیت» اختصاص داشت، گفت: بسیاری از بزرگان ما نسبت به سعدی دیدگاه انتقادی دارند و بی توجهی‌هایی را به او روا داشته‌اند، آن‌ها به ستیز با سعدی برخاسته‌اند چرا که اقتضای زمانه‌شان اینگونه بوده که سعدی را ناچیز بشمارند.
وی که عصر روز چهارشنبه، ۱۶ اردیبهشت در مرکز فرهنگی شهرکتاب سخن می‌گفت به شاعران نوپرداز اشاره کرد و افزود: شمار دیگری از منتقدان سعدی، شاعران نوپرداز بوده‌اند. کلام این شاعران در مخالفت با سعدی تنها یک چیز بوده: ستیز لجوجانه با سعدی و رودررو قرار دادن او با حافظ. آنها بر همه چیز سعدی تاخته‌اند. مثلا گفته‌اند که چرا سعدی در روزگاری که مغولان بر ایران تاخته بودند، به جهانگردی پرداخت؟ یا ایراد گرفته‌اند که چرا سعدی در زمانه آشوب و حمله‌ مغول، غزل عاشقانه گفت؟
استاد دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد:‌ بر عشق مذکر سعدی هم تاخته‌اند و برای اثبات سخن خود به چند حکایت او استناد کرده‌اند. این منتقدان می‌گفتند که سعدی عشق‌های ناروا را تشویق می‌کند؛ اما به‌راستی این خرده‌گیران حتی آن حکایت‌ها را هم به درستی نخوانده‌ و نفهمیده‌اند. این اندازه هم همت نداشته‌اند که شعر و نثر این سخنور بزرگ را با دقت و حوصله بخوانند. من در کسانی که اینگونه داوری نسنجیده می‌کنند، اظهار نظری درست و منطقی ندیده‌ام، برای نمونه آن‌هایی که می‌گویند سعدی اخلاق کاسب‌کارانه دارد، یک مثال هم برای درستی دعوی خود نیاورده‌اند.
وی در ادامه سخنانش افزود: باید به این نکته توجه داشت که سعدی در ۸۰۰ سال پیش می‌زیست و با معیارها، هنجارها و قواعد روزگار خودش زندگی می‌کرد. ممکن است بعضی از آموزه‌های زمانه او مورد قبول ما نباشد. اگر ما روش زندگی مردمان هم عصر او را نمی‌پسندیم، سعدی چه گناهی دارد؟
این مصحح شاهنامه یادآور شد: امروزه کسی به سخن سعدی، به عنوان معیار اخلاقی نگاه نمی‌کند. ما شعر و نثر او را یک اثر نفیس هنری می‌دانیم؛ نه بیشتر. رودررو قرار دادن سعدی و حافظ هم کار ناپسندی است. حافظ ارادت عمیق به سعدی دارد و از شعر و اندیشه سعدی بسیار تاثیر پذیرفته است. من در این جا نمی‌خواهم کسی را تطهیر کنم. سعدی نیازی به دفاع من ندارد. او وظیفه خود را در دنیای هنر انجام داد و از این جهان رفت.
وی افزود: سعدی در سوگ خلیفه بغداد قصیده گفته است. ما ایرانی‌ها از این کار او رنجیده خاطریم چون از خلفای عباسی بسیار زیان دیده‌ایم؛ اما نمی‌توان با سعدی ستیزه کرد و پسند و اندیشه‌ او را نادرست دانست.
این استاد دانشگاه گفت:‌ این را انکار نمی‌توان کرد که پاره‌ای تعصبات مذهبی هم در سعدی هست؛ چون سعدی پرورده مدرسه نظامیه بغداد بود و در محیطی درس خواند که بسیار سخت‌گیر بود. در مدارس نظامیه، جز به مذهب شافعی به هیچ مذهب و دین دیگری اجازه خودنمایی نمی‌دادند و برخی از تعصبات سعدی از آنجا ناشی می‌شود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به مغانه اشاره کرد و افزود: در ادبیات فارسی شعرهایی وجود دارد که به آنها «مغانه» می‌گویند. مغانه‌ها برگرفته از ادبیات باستانی ایران‌اند، مغانه در دوران بعد به ویژه در غزل بسیار تجلی کرد. غزلیات حافظ عالی‌ترین نمونه شعر مغانه است؛ اما این نوع شعر پیش از حافظ نیز وجود داشته است‌. مثلا در شعر سنایی مغانه‌ها بسیار نمایان و چشمگیرند. انوری در غزلیاتش، خاقانی‌، عطار و حتی مولانا هم شعرهای مغانه فراوانی دارند؛ اما شگفت است که سعدی هرگز شعر مغانه نگفته و این به دلیل تاثیرپذیری از آموزه‌های مکتب نظامیه بغداد بوده است.
وی افزود: سعدی در غزلیاتش تنها یک بار واژه «مغ» را می‌آورد، آن هم به اشتباه. چون مغ را بت‌پرست تصور می‌کند. چه بپسندیم چه نپسندیم، چنین نادرستی‌هایی در شعر سعدی وجود دارد. او اینگونه می‌اندیشید؛ اگر چه می‌دانیم که نادرست و غلط می‌اندیشیده است. این نکته‌ها را بازگو می‌کنم تا بدانید که من یکسره در مقام ستایش از سعدی نیستم.
حمیدیان گفت: اعتدال سعدی بسیار شگفت‌آور است. اگر سخن سعدی را بنگریم آن را می‌توان در یک کلمه خلاصه کرد و آن اعتدال است. این اعتدال جوهره شعر، نثر و اندیشه سعدی به‌شمار می‌رود. از همین روست که سعدی با مولانا هم مخالفت می‌کند. نه تنها با مولانا، بلکه با همه‌ تندروان تصوف مخالفت می‌کند برای اینکه سعدی اهل اعتدال و میانه‌روی است.
وی افزود: سعدی در جواب یکی از غزل‌های مشهور مولانا، غزلی دارد که بسیار اندیشه برانگیز است. غزل مولانا اینگونه است: «بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست». غزل مولانا زیباست. پاسخ سعدی لطف غزل مولانا را ندارد؛ اما فکر و اندیشه در آن هست‌. سعدی در پاسخ مولانا می‌گوید‌: «از جان برون نیامده جانانت آرزوست؟» و آنگاه به صراحت می‌گوید: «فرعون‌وار لاف اناالحق همی زنی/ وانگاه قرب موسی عمرانت آرزوست؟».
این سعدی‌شناس خاطرنشان کرد:‌ سعدی حتی با چهره‌های بزرگ عرفان و تصوف ایران، همانند بایزید و حلاج هم سر ناسازگاری دارد. این مخالفت‌ها و ستیزها ناشی از وجود دو گونه فکر است. از یک‌سو فکر سعدی و از سوی دیگر اندیشه مولانا و عرفای دیگر است. سعدی رستگاری انسان را در فروتنی و خاکساری او می‌داند؛ به همین دلیل شطحیات و طامات گفتن عارفان را هرگز نمی‌پسندد. اعتدالی که از آن سخن گفتیم در شعر سعدی اثر پایدار گذاشته است. در شعر او توازن و تعادل میان شکل و محتوا به روشنی نمایان است.
حمیدیان یادآور شد: اگر منظومه‌هایی را که شاعران دیگر سروده‌اند با «بوستان» سعدی بسنجیم، با دو تیره از فکر و اندیشه روبرو خواهیم شد. تیره نخست از آن کسی همانند «سنایی» است که یکسره به دنبال محتواست و تیره دوم از آن نظامی گنجوی است که تابع شکل در شعر است. در میان این دو تیره «بوستان» سعدی قرار دارد که در عین حال که از شکل بهره برده، محتوا را هم در نظر داشته است. پس همان اعتدالی که در شخصیت و اندیشه سعدی وجود دارد در شعر او هم آشکار است.
وی افزود: «ریچاردز» منتقد ادبی باور دارد که تصویرهای شاعرانه ممکن است خیلی کلی باشد، اما آن تاثیری که در خواننده می‌گذارد باید به همان اندازه که تصویرهای بسیار پیچیده‌ شعری دارد اثرگذار باشد. تصاویر سعدی در ظاهر بسیار ساده و پیش پا افتاده است و دقت‌های تصویرگری مولانا و حافظ را ندارد؛ اما بسیار تاثیرگذار است.
وی به تشبیهات سعدی اشاره کرد و گفت: تشبیهات سعدی هم کلی است؛ با این همه ذوق و نبوغ بسیاری در همین تصاویر و تشبیهات نشان می‌دهد. وقتی او از «سرو» نام می‌برد بدین خاطر است که سرو هم نشانه‌ای از بالا بلندی معشوق است و هم نموداری از زیبایی او. به‌راستی که سعدی در بیت‌های کوتاه و تشبیهات مختصر، دنیایی از معنی را جای می‌دهد.
این استاد دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: اگر این‌هایی که برشمردم هنر سعدی نیست پس چیست؟ آنهایی که از سعدی انتقاد می‌کنند و غزل او را نظم می‌دانند نه شعر، ناعادلانه به شعر سعدی نگریسته‌اند. همان تصویرگری‌ها که اوج هنر سعدی را نشان می‌دهد دلیل روشنی بر نادرستی داوری آنهاست. منتقدان سعدی سخن‌های آراسته‌ای گفته‌اند که خالی از دقت و محتواست.
این استاد ادبیات فارسی یادآور شد: یکی از تعبیرهای نادرستی که درباره غزلیات سعدی معمول است، آن است که اشعارش را تنها عاشقانه و مغازله‌ای می‌دانند و از جنبه‌های عرفانی آن غافلند. در حالیکه غزل سعدی جوهر و چکیده عرفان است و نمونه و همانندی برای آن نمی‌توان یافت.
وی یادآور شد: حکایت‌های بوستان سعدی با آثار عرفایی مانند عطار و مولانا همسان نیست. سعدی اهل جهان حس و لمس است و تفاوت او با آن بزرگان در این است که عرفا از حس استفاده می‌کنند؛ اما نهایت سخن آنها به انتزاع و ذهنیات می‌انجامد. آن‌ها جهان بیرون را نفی می‌کنند و زمان و مکان را قبول ندارند چون زمان و مکان را از عوارض ماده می‌دانند.
حمیدیان تاکید کرد: برخلاف آنها در شعر سعدی زندگی می‌جوشد و نگاه کردن به جهان در سخن او موج می‌زند. تجربه کردن و دیدن زندگی نزد سعدی جایگاه بسیار والایی دارد. سعدی نسبت به آنچه در جهان بیرون می‌گذشت بی تفاوت نبود. او شیراز را با همه ظرافت‌ها و زیبایی‌هایش می‌ستود.
دومین درس‌گفتار درباره سعدی که به «سعدی، از پندار تا واقعیت» اختصاص داشت، عصر دیروز چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت با حضور علاقه‌مندان در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد.

کلید واژه ها: درس‌گفتار‌ها - سعدی -
0/700
send to friend
نظرات 5
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    سارا پنجشنبه 17 دی 1388
    خوشم اومد.
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    محمد معبودی سه شنبه 5 مرداد 1389
    به شدت با شما موافقم. به راستی که سعدی یکه تاز عرصه سخن است.
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    علی قدیمی یکشنبه 12 تیر 1390
    افکار و اندیشه های سعدی با زمانه ما سازگارتر است چرا که سعدی واقع بین است و جهاندیده
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    میترا سه شنبه 5 دی 1396
    مطلب بسیار مفید و روشنگرانه ای بود.شناخت سعدی و سایر ستارگان آسمان ادب ایران کاریست سهل و ممتنع که نیاز به راهنمایی اسانید دارد.امیدوارم این سلسله جلسات بازهم ادامه یابد.
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    علی جمعه 5 بهمن 1397
    هیچ عارف و شخصی که از حق اگاهی پیدا کرده، هیچوقت نه میخواهد، و نه میتواند که شخص دیگری را قضاوت کند.هیچوقت نمیتونم قبول کنم که سعدی در جواب مولانا این بیت یا شعر رو گفته باشه...اینا متاسفانه فلسفه چینی ذهن اساتید ماست و یک مقدارشم نوشته های تاریخیه که امثال استادای ما نوشتن
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST