امید مهدی نژاد، نویسنده و طنزپرداز نخستین میهمانی بود که به صورت مختصر، مجموعه کتابهای نشر قاف را برای حضار معرفی کرد و گفت: اواخر سال گذشته بود که ایده مجموعه کتابهای طنزی در قطع کوچک در نشر قاف مطرح شد با این هدف که صرفاً به دنبال تفنن و خنداندن مردم نباشد و خوشبختانه این اتفاق عملیاتی شد و مردم هم در نمایشگاه امسال از این مجموعه استقبال کردند.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا طراحی و فرم کتابها، فضای سفید زیادی داردف گفت: این انتقاد را از دیگران هم شنیدهام که فضای سفید کتابها زیاد است اما ما مخصوصاً با انجام این کار میخواستیم نشان دهیم برخی انواع ادبی مثل تک بیتها هم همانند یک قالب دیده شوند همانطور که در متون قدیمی، مفردات شعرا به عنوان یک قالب در مجموعهشان میآمده است. به اضافه اینکه نیاز بود همین جملات کوتاه یا تک شعرها هم در یک صفحه سفید منتشر شوند تا مخاطب متوجه عمق، ظرافت و نکته هر کدام آنها شود.
مهدینژاد در پایان سخنانش درباره قطع کوچک کتاب نیز گفت: به نظر ما کوچک بودن کتاب، یک مزیت بوده و مخاطب با کتابهای این قطع، احساس راحتی و صمیمیت بیشتری میکند.
خنده و گریه بیدلیل از نشانههای عدم سلامت روانی است
وی در ادامه گفت: متاسفانه دیابت استاد زرویی نصرآباد، باز هم ایشان را روانه بیمارستان کرده است و نتوانستند در این مراسم شرکت کنند اما پیامی فرستادهاند که من آن را برای شما میخوانم: خنداندن و گریاندن، همچون زنده کردن و میراندن، از صفات ذات باری تعالی است که: هو اضحک و آبکی. نهایت جد و جهد آدمی، اتصاف به صفات خداوندی است و طنز پرداز با ایجاد نشاط در جامعه و ادخال سرور در قلوب باورمندان، میکوشد تا خلیفه شایستهای برای خداوند در زمین باشد.
خنده و گریه بی دلیل که بعضاً برخی رسانهها به ترویج آن کمر بستهاند، از نشانههای عدم سلامت روانی است. آنچه جامعهی امروز ما پیش و بیش از خنده صرف، بدان نیازمند است، نشاط است. طنزپردازان میکوشند تا ضمن حرمت نهادن به باورها و ارزشهای قابل احترام جامعه، با نقد طنزآمیز کاستیها و ناراستیهایی که مردم و دولتمردان را تهدید میکند، با بیانی لیّن، امیدبخش و منصفانه، شادی و نشاط واقعی را به جامعه هدیه کنند.
سیاستگزاران فرهنگی ما علی رغم شعار لزوم ترویج نشاط در جامعه، متاسفانه تا کنون اقدام قابل توجهی در حمایت و تقویت طنزپردازان انجام ندادهاند. صدور مجوز نشر و اختصاص مکانی برای عرضه آثار را نباید به حساب حمایت گذاشت. اگر چراغ طنز هنوز روشن است، حاصل سخت جانی و دلخوشی طنزپردازان به تشویق و حمایت مردم است.
با لحنی نرمتر و مودبانهتر، میتوان گفت که طنزپردازان با درک شرایط همیشه سخت کنونی در جهت همراهی با سیاستهای دولتهای محترم، همواره کوشیدهاند تا با کم کردن توقعات، کماکان به حیات حواصیلی خود ادامه دهند.
کتابهای طنز نشر قاف، نمونه ای از همین روداریها و رواداریهاست. گرچه حداقل توقع آن بود که آثار طنز به هیاتی شکیل، با کاغذ گلاسه و جلد گالینگور و مثل برخی کتب، با نرخی ارزان و یارانهای عرضه شود، مع الوصف خود طنزپردازان تلاش کردهاند تا کتابهایشان را علی رغم کیفیت عالی معنوی، به خفیفترین شکل و ارزانترین بها به دست مخاطبان و علاقه مندان برسانند.
اقدام شهر کتاب و مدیران فرهیخته آن در جهت رونمایی و عرضه این مجموعهی ارزشمند و اختصاص مکانی ویژه برای معرفی و عرضهی آثار طنز، اقدامی شایستهی تقدیر و ستودنی است. جناب آقای مهندس فیروزان از معدود مدیران فرهنگی این دیارند که کارنامه پربار و خوشایندی دارند و دوران تصدی ایشان در سروش و شهر کتاب، از ادوار شایسته افتخار فرهنگ و هنر کشور است. امیدوارم این بدعت خوشایند فرهنگی نیز، مانند تمامی نوآوریهای دیگر شهر کتاب، فراگیر شود.
در خاتمه، این بیت از آن حکایت قدیم را (که حضرت مولانا هم در دفتر ششم مثنوی بدان اشارتی کرده) یادآور مدیران اهل اشارت شهر کتاب میشوم که:
ما سه تا، کردیم کار خویش را؟ ای به قربانت، بجنبان ریش را ...
دعاگو؛ ابوالفضل زرویی نصرآباد
طنز جنسی برای جامعه ایران ضروری است
در ادامه دکتر جوادی یگانه، جامعه شناس و رییس پژوهشگاه علوم ارتباطات برای نقد و بررسی مجموعه کتابهای نشر قاف بر روی سن حاضر شد و گفت: شخصاً با توضیحات آقای مهدینژاد درباره قطع و فضای سفید کتابها قانع نشدم و معتقدم جا داشت که برخی از نویسندهها بیشتر مینوشتند هرچند که طنز نوشتن کار بسیار سختی است اما ساختار جامعه ایران به گونهای است که کسانی موفقترند که مهارت ارتباطی بیشتری در کلامشان داشته باشند و روش استفاده از کلمات را به خوبی بدانند.
وی افزود: ما در جامعه ایرانی سه نوع طنز داریم. طنز دایی جان ناپلئونی که بیشتر طنز جنسی است و البته که من پرداختن به طنز جنسی را برای جمعت ایران با این درصد از جوانان مجرد که دسترسی به ازدواج ندارند، دچار فقر جنسی هستند و بنابر آمار، در سال یک بار بیشتر رابطه جنسی ندارند، لازم و ضروری میدانم هرچند که البته جامعه ایران، این میزان صراحت را نمیپذیرد.
رییس پژوهشگاه علوم ارتباطات در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: نگاه دیگر به طنز، نقد جامعه مذهبی ایران است آن هم به شکل نیش و کنایه و تمسخر که نمونه آن هم در کتاب قانون و کتابهای صادق هدایت نیز آمده است اما من این نوع ادبی را از نوع ادبیات ریشخند میدانم چراکه نویسنده، خود را در جایگاه دانای کل میبیند و میداند و همه چیز را مسخره میکند در حالی که ما وظیفه نداریم کسی را یا دیدگاهی را قضاوت کنیم.
دکتر جوادی یگانه ادامه داد: اما نگاه دیگری به طنز داریم که به نوعی نقد جامعه است به این صورت که نویسنده یا شاعر، چیزی را به کنایه یا تلویح بیان میکند و طنز گلآقا یا طنزهای نجف دریابندری از این منظر، یکی از بهترین نمونههاست. درباره کتابهای این مجموعه اما باید بگویم که کتابهای نشر قاف، به خوبی توانسته جامعه ایران را نقد کند اما نتوانسته در جایگاه آگاهی بخشی ادبی قرار بگیرد.
وی افزود: توضیح اینکه گاهی جامعه روی ادبیات تأثیر میگذارد و گاهی ادبیات روی جامعه مثل کلبه عمو تم در ادبیات آمریکای لاتین که در پی انتشار آن، به ناگهان هزاران جلد به فروش میرود و در نهایت باعث کمرنگ شدن بردهداری میشود یا نمونههایی از اشعار سیاسی دوره مشروطه که البته معتقدم این آخری، از نظر ادبی، چندان برجسته نیست ولی به هر حال ادبیات، یعنی اینکه با یک کتاب، یک عده به چالش کشیده شوند و بخواهند جلوی آن نویسنده را بگیرند.
ادبیات ایران، ادبیات فراغت است
این استاد دانشگاه همچنین اظهار داشت: به همین دلیل هم هست که بسیاری، اساساً ادبیات ایران را ادبیات فراغت میدانند چون در فراغت نوشته شده و در فراغت هم خوانده میشود در حالی که بنابر اعتقاد مکتب فرانکفورت، ادبیات باید انکشاف ایجاد کند و باعث درک تازهتری در مردم شود اما من در مجموعه کتابهای نشر قاف، نقدی از سیستم ندیدم البته که قرار نیست طنزپرداز، راه حل ارائه کند ولی انتظار میرفت که تلنگر و نیشی در نقد سیستم داشته باشد و این مساله، به نظرم نقطه ضعف کتابهاست و کسی در آینده نه این مجموعه را به یاد خواهد داشت و نه دوباره آنها را میخواند.
وی افزود: ببینید ما نه امریکای لاتین را میشناسیم نه تاریخ سیاسی آن را و نه اسمهای رمان جنگ آخرالزمان یوسا را اما رمان را میخوانیم و قصه را میفهمیم و از آن لذت میبریم. متاسفانه ادبیات دیگر نقشی در جامعه ایران بازی نمیکند و سالهاست که دیگر ادبیات نداریم در حالی که در شعرهای منتشر شده قبل از انقلاب، شاهد این تاثیرگذاری بودیم.
دکتر جوادی یگانه در این میان، یک کتاب از مجموعه کتابهای نشر قاف را متفاوت خواند و گفت: در میان ۱۰ کتاب طنزی که نشر قاف منتشر کرده است، رساله ۱۰۰ فرمان جلال سمیعی، یک کار کاملاً جدی محسوب میشود و بازتاب خوبی از جامعه ایران است. در انتها میخواهم این را هم اضافه کنم که گذر از طنزهای قومیتی و جنسیتی، بسیار عالی و نقطه قوت ادبیات طنز ایران به حساب میآید.
در ادامه تعدادی از نویسندگان حاضر در این مراسم، بخشهایی از کتاب خود را برای حضار قرائت کردند. حسامالدین مقامی کیا پیش از اینکه بخشی از شعرهای طنزش را بخواند، گفت: چیزی که باعث شد این کتاب را بنویسم، همکاری در یک مجله با آقای ابراهیم رها بود؛ وقتی که میخواستیم پروندهای در ستایش تأهل بنویسیم. در انتها این نکته را دوست دارم اضافه کنم که کارهای طنز درخشانی در مطبوعات ایران منتشر میشود و امیدوارم پس از این، بیشتر دیده شود.
مقایسه ما با یوسا طنز است!
رضا ساکی، دیگر نویسنده میهمان شب گذشته شهر کتاب مرکزی نیز با حضور بر روی سن، به سخنان دکتر جوادی یگانه اعتراض کرد و گفت: با کمال احترام برای سخنان دکتر جوادی یگانه، معتقدم مقایسه نویسندگانی که در تألیف این مجموعه دست داشتهاند با کسی مثل یوگا طنز است! و این نوع مقایسه باعث میشود من نویسنده به جایی نرسم چه برسد به اینکه بخواهم یوسا شوم!
وی اضافه کرد: از طرف دیگر، در نقد این کتابها باید به این موضوع هم توجه کنیم که ما چه پیشینهای داشتهایم و نویسندهای مثل یوسا چه پیشنهای داشته است. خیلی از ما اصلاً پیشینه نداشتهایم و خیلیهای دیگر تا خواستیم فضای خاصی را تجربه کنیم، این تجربه بیشتر از ۶ ماه دوام نیاورده است!
مقدمی، دیگر نویسنده این مجموعه نیز با بیان اینکه جامعه ایران، نگاه تازهای به طنز را تجربه میکندف گفت: به نظر من نفس به رسمیت گرفتن طنز از سوی جامعه مبارک است، همین اندازه که اهل قدرت تا حدودی به طنز روی خوش نشان میدهند، خوب است و امیدوارم این سعه صدر بیشتر هم شود.
جلال سمیعی نیز آخرین نویسندهای بود که بر روی سن آمد و گفت: خوشحالم هفتهای به نام هفته طنز در تهران برگزار میشود آن هم در فضایی که انجام کار ادبی، بیادبی است! فقط امیدوارم کارهای اخیر باعث شود توجه مردم به طنز جدیتر و انتقادیتر نیز جلب شود.