کد مطلب: ۷۲۰۸
تاریخ انتشار: یکشنبه ۸ آذر ۱۳۹۴

آثار بعضی ایرانی‌ها چیزی از کنراد و ناباکوف کم ندارد

اعتماد ـ  زینب کاظم‌خواه: شهرام رحیمیان نویسنده‌ای است که با کتاب «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد»پایش به دنیای ادبیات داستانی ایران باز شد و بعد از انتشار این کتاب نوشته دیگری از او منتشر نشد. او سال‌هاست که در آلمان زندگی می‌کند. دلیل اینکه دیگر کاری از او در ایران منتشر نشده را مشغله‌های فراوان و سختی زندگی در آلمان عنوان می‌کند. البته یکی از آثار او به زبان آلمانی منتشر شده است. این نویسنده می‌گوید که داستان‌هایی را نوشته است که باید دستی بهسر و گوششان بکشد. گفت‌وگوی کوتاه ما به مدد دنیای مجازی شکل گرفت.

  مهاجرت معمولاً باعث شکوفایی نویسندگان و هنرمندان شده است مثلاً جوزف کنراد یا ناباکوف وقتی از کشورشان مهاجرت می‌کنند برخورد دو فرهنگ و اختلاط با آن باعث رشد آن‌ها شد و آثار درخشانی خلق کردند ولی این اتفاق برای نویسندگان ایرانی نیفتاده است، به نظرتان چرا این موضوع رشد درباره نویسندگان ایرانی صدق نمی‌کند؟
از ناباکوف دو کتاب بیشتر نخوانده‌ام و بهتر است درباره آثار او حرفی نزنم. اما برای فهم رمان‌های فالکنر و مارکز، رمان‌های زیادی از جوزف کنراد خوانده‌ام و آن‌ها را به‌شدت دوست دارم، اگرچه یک بار بیشتر نخواندمشان. اما آثاری از نویسندگان مهاجر ایرانی خوانده‌ام که به نظرم به قدری درخشان هستند که تعدادی از آن‌ها را حتی چند بار خوانده‌ام. پس از نظر من، به عنوان فارسی زبان، آثار بعضی از نویسندگان ایرانی از نظر ادبی چیزی از آثار کنراد یا ناباکوف کم ندارد. ولی حالا که داریم مقایسه می‌کنیم خدمتتان عرض کنم که تعداد خوانندگان-متقاضیان- کنراد برای اثری که خلق- عرضه - می‌کرد زیاد بود و به خاطر همین هم شاید کارخانه ذهنش مدام کالا تولید می‌کرد. نویسنده‌ای که کتابش زیر هزار خواننده دارد، نمی‌تواند پی در پی شاهکار تولید کند.
  شما یک رمان موفق به اسم دکتر نون... را خلق کردید که در دوره انتشار با موفقیت مواجه شد اما چرا دیگر اثری در ایران از شما منتشر نشد؟
در کشوری که هفتاد میلیون جمعیت دارد، نمی‌دانم موفقیت کتابی که در طول پانزده سال چهار هزار فروش داشته کجاست. اما در جای دیگری گفته‌ام و اینجا هم می‌گویم؛ هم در نوشتن آدم تنبلی هستم، هم متاسفانه فرصت زیادی برای نوشتن ندارم. تأمین مخارج زندگی در آلمان آدم را کله پا می‌کند.
   شما در رمان دکتر نون ...کاری که کردید این بود که یک شخصیت را از تاریخ فراتر برده و محمل تاریخی ۲۸ مرداد را بستر سیاسی برای روایت اثرتان انتخاب کرده‌اید. انتخاب این محمل تاریخی نیاز به آشنایی به آن دوره تاریخی دارد. برای نوشتن این رمان چقدر از منابع و اسناد استفاده کردید؟
تاریخ تنها شرح ظاهری جنگ‌ها و صلح‌ها و ردیف کردن اسم‌های تو خالی پشت قهرها و آشتی‌های سیاسی نیست، بلکه پشت هر واقعه‌ای آدمی با سرنوشتی نشسته که دانستن آن تاریخ را قابل فهم‌تر می‌کند. ادبیات هم، سوای اینکه باید قائم به ذات خودش باشد، شاید بتواند به درک بهتر تاریخ کمک کند. من هم به نوبه خودم به تاریخ ایران، به ویژه تاریخ معاصر ایران علاقه‌مندم و همین علاقه باعث نوشتن دکترنون شد.
  رمان ماجرای فروپاشی روانی شخصیت را بیان می‌کند که از منظری می‌بینیم قهرمانی ملی است و از منظری دیگر آدمی واداده. این رمان ضد عادت‌های ایرانی خلق شده است. آیا این تکنیک در طول رمان شکل گرفته بود یا قبل از نوشتن به آن فکر کردید؟
همین، دکترنون برای من نه قهرمان ملی است و نه آدم واداده. دکترنون مردی است که زنش را بسیار دوست دارد و شرایط سیاسی و اجتماعی ایران او را از این عشق محروم می‌کند. اینکه بگویم دکترنون ضد عادت‌های ایرانی خلق شده، درست مثل این می‌ماند که اعتقاد داشته باشم تمام ایرانی‌ها دارای عادت‌های مشترکی هستند؛ البته که این طور نیست. اما اگر هم این طور باشد، الان دیگر وقت آن است که عادت‌ها را تفکیک کنیم تا کمی خودمان باشیم؛ هم کمی با هم فرق داشته باشیم، هم تفاوت‌ها را بپذیریم و به سلیقه‌ها احترام بگذاریم. تکنیک نوشتن هم به موازات پرورش داستان در ذهنم شکل گرفت.
  شما در رمان دکتر نون از دو زاویه دید برای روایت داستان استفاده کرده‌اید آیا دلیل این موضوع به خاطر شخصیت دکتر نون و دوپارگی شخصیت او در پایان داستان بوده یا دلیل دیگری داشته و می‌خواستید تکنیک‌آزمایی کنید؟
چنانچه گفتم، من در این رمان به دنبال تکنیک نبودم، شکل و محتوا به موازات هم در ذهنم شکل گرفت.
  از وجوه زبانی رمان دکتر نون استفاده از وجوه پرسشی برای گفتمان دیالکتیکی است، آیا شما این وجه را به خاطر جلب نظر مخاطب به کار برده‌اید؟
به خاطر جلب نظر مخاطب مرتکب خلاف کاری‌هایی شده‌ام، اما اتهام ارتکاب به پرسشی برای گفتمان دیالکتیکی جرمی است نابخشودنی که بدون مشاوره با وکیل مدافعم نمی‌توانم به آن اعتراف کنم!
  و سؤال پایانی اینکه الان مشغول نوشتن اثری هستید و آیا اثری به زبان دیگر منتشر کرده‌اید؟
چند داستان دارم که امیدوارم وقت کنم دستی به سرو روی‌شان بکشم و آماده چاپشان کنم. رمانی هم به زبان آلمانی منتشر کرده‌ام که حالا کو تا برسد به آثار ناباکوف و کنراد! اما اجازه بدهید پیش از چاپشان درباره داستان‌ها حرفی نزنم. دو سه سال پیش رمانی به زبان آلمانی منتشر کرده‌ام به نام Schiller Connection  که حالا کو تا برسد به لولیتا و لرد جیم. الان هم راستش به خاطر مشغله‌هایی که دارم مشغول نوشتن چیزی نیستم. البته امیدوارم فرصتی پیش بیاید که بتوانم برگردم سر نوشتن.

 

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST