اعتماد: علی
اصغرسیدآبادی را سالها است به عنوان نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان و نوجوانان
میشناسیم بیش از ۵۰
کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته است
که برخی از آنها جوایز معتبری را کسب کردهاند و برخی به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند.
از او به تازگی نشر ثالث مجموعه پنج جلدی «ماه بر ترک دوچرخه» را منتشر کرده است که
گزیدهای از شعر ایران برای نوجوانان است، از نخستین شعرهای فارسی تا دهه ۸۰، اما مدعی است که این مجموعه فقط یک
گزیده ساده نیست. این مجموعه در ۲۱
فصل و نزدیک به ۱۳۰۰ صفحه
شعرهای فارسی براساس دورههای مختلف انتخاب شده است. در آغاز هر دوره بحثی کوتاه
درباره آن دوره شده است. همچنین در مطالبی در آغاز و پایان کتاب درباره چگونگی شعرخواندن،
اصطلاحات شعری و روش انتخاب شعرها توضیح داده شده است و همچنین فهرستی تحت عنوان
شعرهای آسانتر در آغاز کتاب آمده است. این مجموعه توسط انتشارات ثالث در بیست و
نهمین نمایشگاه کتاب عرضه شده است.
نخستین سوالی که درباره مجموعه؛ ماه بر ترک دوچرخه پیش میآید
این است که واقعا این مجموعه ادبیات کودک و نوجوان است؟
معلوم است که نه! ادبیات کودک و نوجوان نیست بلکه منتخبی
از شعر فارسی است که نوجوانان بخوانند. خاص نوجوانان هم نیست. هرکسی میتواند
بخواند. هیچ چیزی در کتاب نیست که آن را محدود به نوجوان کند، بلکه سعی کردهام در
انتخاب و ساماندهی کتاب به گونهای عمل کنم که نوجوانان هم بتوانند خواننده این
شعرها باشند. در بخش پایانی کتاب که روش کارم را توضیح دادهام درباره دو مفهوم
صحبت کردهام؛ شعر ساده و شعرنوجوان. لزوما هر شعر سادهای که نوجوانان آن را
بفهمند شعر نوجوان نیست.
آیا پیش از این همچنین مجموعهای داشتیم؟
پیش از این هم تجربههایی داشتیم که به نظرم بهترین آن
برای نوجوانان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان توسط آقایان احمدرضا احمدی،
جعفر ابراهیمی و اسدالله شعبانی انتخاب شده بود با عنوان هزارسال شعر فارسی که با
همه اهمیتش به نظرم چند اشکال داشت؛ اول اینکه اثری از شعر روزگار خودمان در آن
نبود. دوم اینکه گویی ملاحظات زیادی در انتخاب شعرها به خاطر شرایط و ناشر کار به
این بزرگواران تحمیل شده بود؛ چنانکه بخش بزرگی از شعر فارسی و به خصوص
شعرعاشقانه از این کتاب غایب بود. سومین نکته این است که ماه بر ترک دوچرخه
صرفا گزیده شعر نیست، بلکه شعر به عنوان آیینهای در نظر گرفته شده است که احوال
جامعه ایران را در طول زمان بازتاب میدهد.
هر گزیدهای بالاخره بازتابدهنده احوال زمانهایش هست.
ببینید شما فرض کنید که یک سی دی فشرده دارید که در آن
برگزیدهای از موسیقی ایرانی به ترتیب زمان کپی شده. اگر این مجموعه خوب گزینش شده
باشد و از همه دورهها موسیقی داشته باشد، شما میتوانید دو جور این مجموعه را گوش
کنید. یا دستگاهتان را جوری تنظیم کنید که قطعهها را تصادفی پخش کند یا از اول
تا آخرش را گوش کنید. در پخش تصادفی شما سیر و سرگذشت موسیقی را نمیبینید و در نتیجه
سیر بازتاب احوال حاکم بر آن را نیز، اما اگر از یک طرف گوش کنید همزمان که موسیقی
گوش میکنید سیر تاریخی و تحولات را هم میبینید. گزیدهها اغلب از جنس همان
انتخاب تصادفی هستند.
خب در آن صورت شما ممکن است به آهنگهایی برسید که دوست
ندارید.
در انتخاب تصادفی هم این احتمال وجود دارد. در هر دو حال
آن آهنگ را رد میکنید. در این کتاب هم ممکن است خواننده به شعر یا شعرهایی برسد که
دوست نداشته باشد. بستگی دارد که این مجموعه را چگونه بخواهد بخواند. اگر فقط مجموعهای
از شعر خواندنی بخواهد نیازی به اینکه از کجا شروع کند ندارد. میتواند تصادفی کتاب را باز کند و
بخواند. به نظرم ویژگی اصلی این مجموعه در همین نگاه تاریخی آن است که برای
بزرگسالان، همچنین مجموعهای که تمام دورههای شعرفارسی را به نحوی که همه گرایشهای
شعری را در بربگیرد، نیست یا دست کم من ندیدهام؛ به خصوص با این یادداشتهای آغاز
و پایانش و معنی کردن لغات سخت.
معنی کردن لغات سخت که دم دستیترین کار است و در خیلی
از کتابها انجام شده است.
کاملا درست است. بیشتر منظورم یادداشتهای آغاز و پایان کتاب
است و شرحی که در آغاز هر فصل نوشتهام. من در آغاز این مجموعه سه یادداشت جداگانه
نوشتهام با عنوان های چه جوری شعر بخوانیم؟ شکلهای ظاهری شعرها و شعرخواندن و کلمات
آسیب دیده که راهنمای خواندن این کتاب هستند. همچنین فهرستی از شعرهای آسانتر
دادهام که خواندنش بدون نیاز به معنی کردن لغات سخت برای خوانندگان ممکن است.
علاوه بر اینها در نحوه انتخاب شعرها سعی کردهام که شعرهای منتخب نسبتی با زمانه
سرودشان داشته باشند تا با خواندن این کتاب نگاهی تاریخی به ایران نیز حاصل شود.
بعضی وقتها احساس میشود شعرهای یک فصل نسبت به فصل دیگر
ضعیفتر هستند.
نمیشود گفت ضعیفتر. تلقی از شعر در دورههای مختلف فرق
میکند. مثلا اگر بخواهیم با سلیقه غالب الان شعرهای دهه ۵۰ و ۶۰ ایران را انتخاب کنیم، خیلی از شعرهای آن دوره به خاطر صراحت
و شعاری بودن کنار گذاشته میشوند، اما در یک نگاه تاریخی و اگر بخواهیم نسبتشان
را با روزگارشان در نظر بگیریم، آن وقت هم نشان میدهد که سلیقه غالب شعری آن دوره
چیست و هم روح زمانه را بازتاب میدهد؛ ضمن اینکه تجربه نشان داد که برخی از این
شعرها بعدا در قالب تحولات اجتماعی دوباره زنده میشوند، مثل شعرهای مرحوم مشیری
مثلا.
یعنی کیفیت ادبی معیار اصلی نبوده است؟
چرا معیار اصلی کیفیت ادبی است، اما معیارهای ادبی را چه
چیزی میسازد؟ معیار ادبی چیز ثابت و دایمی نیست. الان با دو دهه قبل تفاوت کرده
است. از آنجاکه ویژگی این مجموعه این است که بازتابدهنده روح دورههای تاریخی هم باشد،
نه تنها در انتخاب شعرها که در تعیین ملاکها و معیارهای انتخاب نیز باید به آن معیار
کلی وفادار میبودم. ما هر کدام سلیقه ادبی مشخصی داریم و در انتخابهای شخصی ممکن
است پاینبد به نوعی ایدئولوژی ادبی باشیم. خیلی از گزیدههای شعر هم مبتنی بر ایدئولوژیهای
ادبی است و از سر اعتقاد انتخابکننده به ملاکها و معیارهایی مسلط. وقتی ما میخواهیم
سیر شعر فارسی را نشان بدهیم، نمیتوانیم بر اساس ایدئولوژی ادبی مسلطی انتخاب کنیم.
مثلا شما شعر دوره انقلاب اسلامی را در نظر بگیرید. اگر بخواهیم با معیارهای الان
شعر آن دوره را بررسی کنیم، طبیعی است که به دلیل صراحت شاعرانه مردود است، اما
وقتی شعر یک دهه قبل و یک دهه بعدش را کنار هم ببینیم، در مییابیم که شعر ایران
به تدریج دچار تغییراتی شده. در این تغییرات شاعرانی که یک دهه قبلتر مهم تلقی میشدند،
نتوانستهاند با این جریان هماهنگ شوند و به حاشیه رانده شدهاند، در حالی که یک
دهه بعد دوباره از حاشیه به متن آمدهاند یا شاعرانی که شعرشان از نظر سلیقه ادبی یک
دهه قبلتر اهمیتی نداشت مورد توجه واقع شدهاند و بعد دوباره شعرشان رو به افول
نهاده است. برای نشان دادن این سیر که به نظرم مهم است، چارهای جز این نیست که معیار
ادبی مسلط امروز را کنار بگذاریم و از معیارهای ادبی دورههای مختلف حرف بزنیم. به
نظرم با دو شاعر خیلیخوب میتوانیم این موضوع را توضیح بدهیم. احمدرضا احمدی از
شاعرانی است که از چند سال مانده به انقلاب تا چند سال پس از آن در حاشیه است. پیش
از آن و بعد جزو شاعران تاثیرگذار است. در عوض شاعرانی بودند که فقط در سالهای
انقلاب درخشیدند و هنگام شعرخوانیشان مثلا در شبهای گوته بیشترین استقبال از
آنان شده است و حتی بیش از شاملو در آن سالها مورد توجه بودند، اما در سالهای
بعد کمرنگ شدند.
درباره شاعران حاضر و غایب، ملاک و معیار انتخاب شاعران
چیست؟
این ملاکها و معیارها برای دورههای مختلف فرق میکند.
شاعران دورههای قدیم، شاعران معاصر و شاعران دهه ۸۰. همان اول بگویم که در انتخاب شاعران دهه
۸۰ هیچ ادعایی ندارم. هم تعدادشان زیاد
بود و هم من درحالی که هنوز آن دهه به پایان نرسیده بود، داشتم از بین شاعران آن
دهه شعر انتخاب میکردم، خود این کار نوعی شرطبندی است. بسیاری از شاعران هنوز
فرصت زیادی برای شعرگفتن دارند و شعرشان تفاوت خواهد کرد. از سویی حجم کتاب سقفی
داشت و من ناگزیر از انتخاب بودم. با این حال سعی کردهام از شاعران دهه ۷۰ و ۸۰ هرکسی
که در محافل مختلف شعری مورد اعتناست و دست کم دو کتاب چاپ شده دارد، شعرش را بررسی
کنم و از شعرهایش انتخاب کنم. در این دههها ممکن است شاعرانی که در سالهای بعد
اهمیت بیشتری پیدا کردند از قلم افتاده باشند یا من کسانی را ندیده باشم در حالی که
شعرشان مهم بود. بیشتر میخواستم حال و هوای این دهه را مخاطب نوجوان یا بزرگسال غیرمتخصص
من بشناسد و فکر میکنم در این حد کارم را کردهام.
درباره شاعران سنتی که کار آسانتر بود و تقریبا از همه
چهرههای برجسته دورههای مختلف شعر داشتم. برای دوره معاصر هم تقریبا تمام شاعرانی
که آثارشان مورد توجه واقع شده و به عنوان شاعران قابل اعتنا بودند، ردی در مجموعه
دارند، جز یکی، دو مورد که بالاجبار شعری از آنان در مجموعه نیست.
چگونه به این اسمها رسیدید؟
ما گزیدههای معتبری داریم که بزرگان شعر و ادبیات فراهم
کردهاند. این گزیدهها هر کدام دورههایی را شامل میشوند. من برای تهیه فهرست
اولیه شاعران از این مجموعهها استفاده کردم، مثل فروغ فرخزاد، شمس لنگرودی، مرتضی
کاخی، محمدعلی سپانلو، علی باباچاهی، ساعد باقری و محمدرضا محمدی نیکو و دیگران
برای شعر معاصر و شعر روزگار خودمان و از کارهای شفیعی کدکنی برای شعر معاصر و کهن
و از کارهای استادان عبدالحسین زرینکوب و فروزانفر و ذبیحالله صفا و دیگران برای
شعر کهن. تقریبا سعی کرم تمام اسامیای که در این مجموعهها بود، بیاید و من هم
اسمهایی را به آن اضافه کردم. مثلا در گزیدههای شعر کهن ما شاعران زن نبودند و
من آنها را اضافه کردم.
چقدر از زنان شاعر شعر انتخاب کردهاید و ملاک و
معیارتان چه بود؟
ما در بین شاعران بزرگمان شاعر زن نداریم. در بیشتر تذکرهها
و کتابهای تاریخ ادبیات زنان شاعر یا غایبند یا خیلی کمرنگ اما طبیعی است که زنان
شاعر هم بوده باشند. خوشبختانه در دهههای اخیر یکی، دو کار پژوهشی در زمینه زنان
شاعر انجام شده است که در فهرست کردن اسامی شاعران زن به خصوص در دورههای قدیم خیلی
کمک کرد، از جمله کارهای خانم پوران فرخزاد. البته در لابهلای کتابهای تاریخ ادبیات
هم اگر شعری از شاعر زنی میدیدم و حداقلهای لازم را داشت، سعی میکردم بیاورم.
همین به نظرم یکی از تمایزهای ماه بر ترک دوچرخه است.
غیر از زنان چه شاعرانی را به این فهرست اضافه کردید؟
من علاوه بر مراجعه به گزیدههای متنوعی که گفتم از برخی
شاعران و کارشناسان و حتی خوانندگان شعر هم نظرخواهی کردم که برخی کمک کردند و نامشان
در کتاب آمده است. از جمله در یکی از شبکههای اجتماعی که خیلی خوب بود و ازبین
رفت، گوگل ریدر که بهش گودر میگفتند، نظرخواهی کردم و بیش از ۵۰ نفر نظر دادند.
بیشتر شاعران معاصر را نام برده بودند یا شاعران قدیمی
را؟
شاعران قدیمی که مشکلی نبود. در کتابهای تاریخ ادبیات
نامهای زیادی بود که فکر نمیکنم با این نوع نظرخواهیها میشد چیزی به آن اضافه کرد. نظرخواهی درباره
شاعران دهه معاصر و هم روزگار خودمان بود.
شما در فهرستی که اول کتاب به عنوان شعرهای آسانتر
آوردهاید، اول از شعرهای امروز شروع کردهاید، در حالی که نظم کتاب از قدیم به جدید
است.
-به نظرم درستتر این بود و هست که خوانندگان اگر میخواهند
با سیر تاریخی ایران و شعر فارسی آشنا شوند از قدیم به جدید یا جدید به قدیم
بخوانند. من ترجیحم این بود که بچهها از شعر امروز شروع کنند و عقب برگردند و یک
جور نگاه تبارشناسانه به شعر امروز هم حاصل شود، اما از آنجا که آرزو بر جوانان عیب
نیست و ممکن است انشاءالله در آینده چیزی به کتاب اضافه شود، بنابراین به لحاظ فنی
کتاب باید از قدیم به جدید تنظیم میشد، اما فهرستی که برای شعرهای آسانتر دادم،
سعی کردم آن ترجیح را دعایت کنم. فهرستی را که در اول کتاب آوردهام حدود ۶۰۰-۵۰۰ شعری است که نوجوانان بدون مراجعه به فرهنگ لغت تا حدودی میتوانند
با آنها ارتباط برقرار کنند، اما برای بقیه شعرها ممکن است نیاز به دانستن کلمات
سخت باشد یا درک برخی شعرها بدون تامل و توضیح دشوار باشد.
به نظرخودتان این کتاب که خیلی هم سنگین است و احتمالا
برای یک نوجوان خریدنش آسان نیست، چه کارکردی برایش میتواند داشته باشد؟
سوال دو قسمت دارد. اول اینکه اگر منظور به قیمت آن برمیگردد
که خیلی چیزهای گرانتر را خانوادهها برای بچهها به عنوان هدیه میخرند. دوم اینکه
اتفاقا این نوع کتابها علاوه بر اینکه برای مطالعه فردی مناسبند، خصلت دایرهالمعارفی
دارند و بچهها میتوانند برای تحقیق هم به آن مراجعه کنند. بنابراین بهتر است که
در کتابخانههای عمومی و کتابخانههای مدرسهای در دسترس بچهها باشد تا اگر کسی
مشکل تهیهاش را داشت و علاقهمند بود از آن محروم نشود.
و اما درباره کارکرد به نظرم همان کارکردهایی را که شعر
و ادبیات برای بچهها دارد، این مجموعه هم دارد که گزیدهای از بهترین شعرهای فارسی
است. امروزه
نه تنها لذت بردن از ادبیات به عنوان لذتی متعالی به رسمیت شناخته شده است که ادبیات
و به خصوص شعر کارکردهای آموزشی هم برای بچهها دارد.