هنرآنلاین: احمد پوری، مترجم معاصر درباره مسئله ترجمه ناپذیری شعر به هنرآنلاین گفت: من بارها این مسئله را در مصاحبهها و مقالهای مفصل در نشریه مترجم توضیح دادهام. این نکته از جانب کسانی مطرح میشود که حتی این زحمت را به خود ندادهاند که بروند ببینند کسانی که در این حوزه کار میکنند چه جوابی برای این سؤال دارند.
او گفت: باید بگویم این مسئله اساساً غلط است. بعضی از شعرها قابل ترجمه نیست و بعضی از شعرها کاملاً قابل ترجمه. اتفاقاً بخش عمده، شعرهایی است که قابلیت ترجمه دارند؛ اتفاقی که در تمامی دنیا میافتد، وگرنه هیچ ملتی از شاعران بزرگ ملتهای دیگر باخبر نبود. در این میان شعرهایی هم هستند که تن به ترجمه نمیدهند.
پوری گفت: در داستان این موارد کم است و در حد استثناست. داستان بیشتر با حادثه و روایت سر و کار دارد. اگر هم بخشی از آن ترجمه ناپذیر باشد مترجم میتواند با توصیفات زیاد کاری کند که به متن لطمه نخورد اما شعر یک رفتار ویژه زبانی است که میتواند مختص زبانی باشد که شعر در آن اتفاق افتاده.
او توضیح داد: چرا با وجود این همه شاعر بزرگ در ایران، خیام است که شهرت جهانی دارد؟ اگر خیام این همه محبوب است به این دلیل است که زبان شعر خیام بدون بازیهای لفظی است ولی مثلاً شعر حافظ سرشار از ظرافتهای زبانی است. شما به این بیت خاقانی توجه کنید:
از اسب پیاده شو، بر نطع زمین رخ نه/ زیر پی پیلش بین شه مات شده نعمان
او ادامه داد: این شعر به نظر من مطلقاً ترجمه ناپذیر است. کاری که شاعر در این بیت کرده و توامان مضمون مورد نظر را به واسطه استفاده از مهرههای شطرنج بیان کرده مختص زبان فارسی است و نمیتوانیم دقیقاً همین امکانات را در زبانی دیگر جست و جو کنیم.
پوری در پایان گفت: این مسئله در زبانهای دیگر هم هست. برای مثال به نظر من نمیتوان این عبارت ترکی «سن سیز لَ میشم» را ترجمه کرد. نهایتاً میتوانید در ترجمه این عبارت بنویسد «تشنه توام» و این هرگز گویای آن نیست.