کد مطلب: ۸۳۶۹
تاریخ انتشار: سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵

تجدید چاپِ رمانی از خالق کلیدر

 هنرآنلاین: رمان «آن مادیان سرخ یال» نوشته محمود دولت آبادی در انتشارات نگاه و با طرح جلدی نو به چاپ سوم رسید.

«آن مادیان سرخ یال» اثری است نیم تاریخی- نیم اسطوره‌ای در شرح احوال «اِمرءُ القیس» شاعر نامدار یمانی - عرب و سراینده یکی از هفت قصیده « معلقات سبعه» که برترین شاهکارهای شعر دوران جاهلیت عرب شمرده می‌شده و متن این اشعار را به خاطر فصاحت و بلاغت بی نظیرشان از دیوار خانه کعبه آویخته بودند.

دولت آبادی درباره انگیزه گرایش خود به نوشتن این داستان، چنین توضیح داده است:

«در سلوک رسیدن به نام قیس بود که برخوردم به شخصیت نسبتا روشن تری از ‌ امرءُ القیس‌ شاعری که پنداری گنگ از او داشتم از روزگار جوانی خود، هم آن زمان که معلقات سبعه (سبع) را خوانده بودم به ترجمه استاد عبدالحمید آیتی، سروده‌های هفت شاعر عرب پیش از اسلام. من زبان عربی هم نمی‌دانم، پس کنجکاوی چند ساله مرا فقط پراکنده‌هایی پاسخ می‌توانستند گفت که اینجا و آنجا در ترجمه های زبان دری وجود داشته و همان اندگک های پراکنده چنانم زیر تأثیر گرفتند که نتوانستم از تخیل به آن ها بپرهیزم، چنان که ‌ آن مادیان سرخ یال‌ سبقت گرفت از ذهن من و سوار خود را جای- جا بر می‌نشاند در مسیر فراز- فرود- پیچ های- سلوک.‌

بخشی از رمان ‌آن مادیان سرخ یال‌: ‌ اکنون به چه می‌اندیشی و چه خواهی کرد قیس؟ به چرب زبانی مردم بادیه می‌اندیشم. به آز و اشتهای ایشان.اما اینکه چه خواهم کرد من؟ من که قیس بن حجر بن حارس بن امرو بن حاری کندی هستم، جنگ را وسعت بخشیده ام. اگر چه آنرا شروع نکرده‌ام. آن کسان که می مانند کارشان فراهم آوردن سپاه خواهد بود. ثروت و مکنت حجر را گروی برد می‌گذارم. فردا مقابل من است ... ‌

 

پاره دیگری از این داستان:

‌آی ی... قیدار می‌دانم و می‌فهمم؛ اگر انسان نتواند دوست بدارد. می‌میرد، به تو غبطه می‌برم قیدار؛ به توان مهرورزی تو؛ و غمگینم که از این پس نتوانم دوست بدارم! تو قطعا می‌توانی با چشم باطن خود ببینی که امواج نفرت و خشم چگونه سر می‌کوبند بر قلب قیس تا دیوارهای عشق و مهرورزیدن را ویران کنند. تو قطعا می بینی و میدانی که قیس دو پاره می‌شود امشب، پاره‌ای از قیس در پس پشت او دفن می‌شود که آن حسن بود و دل بود و عشق بود و کامروایی بود، نه بس برای خود که برای همگان؛ نیمه دیگر که از امشب آغاز شده همه بوی نفرت و مرگ است؛ همه بوی چرک و عفونت، چندان که این دو نیمه یکدیگر را نخواهند شناخت به زودی، چنان که دشمنان هم خواهند بود و تیغ بر روی یکدیگر خواهند کشید. بزودی قیدار... قیدار...‌

این کتاب را می‌توانید از فروشگاه کتاب نگاه و فروشگاه‌های بزرگ کتاب تهیه کنید.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST