کد مطلب: ۸۵۳۸
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵

به دنبال حکیم «بدخشان» تا قلب «سیبری»

حمیدرضا محمدی

ایران:  اصالت او به «بدخشان» می‌رسد. همان جا که ۹۷۲ سال پیش، ثناگوی سلطان محمود غزنوی، خوابی دید و ملهم از همان رؤیا، به سفری هفت ساله رفت. او برخاسته از دیار دره یمگان است. جایی که امروز «ناصرخسرو» در خاکش، آرمیده است و در جغرافیای سیاسی امروز، مرز میان تاجیکستان و افغانستان است. او دختر سرزمین تاجیک‌ها است و بدین سان، فارسی را - اگرچه از پس سال‌ها زندگی در روسیه -خوب فهم و تکلم می‌کند. حتی نامش که «موزونه» است را خود می‌گوید که همان واژه آشنای «موزون» است که معنایی خجسته را نیز به ذهن متبادر می‌سازد. «موزونه شکربیکوا» (Mavzuna ShakarBekova) که اکنون در ۳۷ سالگی دانشجوی دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی است، در بخش آثار مکتوب شرقی انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم روسیه به‌عنوان پژوهشگر فعالیت می‌کند. او اکنون درباره رساله «روشنایی‌نامه» ناصرخسرو  تحقیق می‌کند، اما پژوهشی نیز درباره جامی؛ شاعر سده نهم انجام داده که به همین سبب و ایراد آن در همایش جامی، اواخرمردادماه، پس از ۴سال، برای دومین بار به ایران آمد. گفت‌وگویی که در ادامه می‌خوانید در همین اثنا و به لطف فرشته مشهدی رفیع، به انجام رسید.

 

خانم شکربیکوا! در ابتدای گفت‌وگو و به جهت آشنایی با اصالت شما، می‌خواهم که از خانواده‌تان بگویید. و اینکه محیط خانواده چه تأثیری در شکل‌گیری شخصیت شما داشته است؟
من در سال ۱۹۷۹ در تاجیکستان و در شهر نارک (Nurak) به دنیا آمدم و ادبیات فارسی را در مدرسه خواندم. آن‌ها که اکنون هردو در تاجیکستان زندگی می‌کنند، پدرم مدرس است و مادرم در کتابخانه کار می‌کند. به خاطر شغل مادرم، با کتاب‌های زیادی سروکار داشتم. در ادبیات فارسی بخصوص با فردوسی و حافظ و عطار و جامی و ناصرخسرو آشنا بودم. در شهر دوشنبه به دانشگاه رفتم و ادبیات روسی خواندم چون ادبیات روس در تاجیکستان تا زمان شوروی مثل ادبیات فارسی رواج زیادی داشت. کتاب‌های فارسی و روسی به یک اندازه در خانه ما برقرار بود و ما به فارسی صحبت می‌کردیم. البته زبان محلی‌ام،  شُغنانی است چون ما از قسمت بدخشانِ تاجیکستان هستیم که در حال حاضر، مرز بین تاجیکستان و افغانستان است.
بدخشان به ناصر خسرو برمی‌گردد. حالا که به این نکته اشاره کردید می‌خواهم بدانم، مردم آنجا چه قدر ناصرخسرو را می‌شناسند؟
ناصرخسرو   را کاملاً می‌شناسند و به او خیلی اعتقاد دارند. چون او نخستین کسی بوده که زبان فارسی دری را به تاجیکستان آورده، به همین علت خیلی مشهور است.
در دانشگاه، در رشته زبان و ادبیات فارسی، تحصیل کردید؟
ابتدا من در سال ۱۹۹۷ به روسیه رفتم تا درسم را ادامه دهم. در نتیجه رشته زبان و ادبیات روسی خواندم و پس از ۵ سال لیسانس گرفتم. در آنجا _ و دست کم در آن زمان _ لیسانس و فوق لیسانس توأمان بود. پس برای دوره دکتری به سراغ زبان و ادبیات فارسی رفتم.
موضوع تز شما برای لیسانس زبان و ادبیات روسی چه بود؟
رابطه متقابل ادبیات فارسی و روسی.
این رابطه از چه جهاتی قابل بررسی است؟
در زبان فارسی شاعر و نویسنده‌ای به نام احمد دانش هست که سفری از تاجیکستان به روسیه داشته. نخستین کسی بوده که زبان روسی را به تاجیکستان آورده و سفرنامه‌اش را هم نوشته و همه اتفاقات را بیان کرده است و من هم این سفرنامه را اساس کار خود قرار داده‌ام. البته وقتی ادبیات فارسی تا عبدالرحمان جامی آمد و وقفه‌ای ایجاد شد، ادبیات روس دوران اوج خود را آغاز کرد. فکر من این است که ادبیات روسیه، ادبیات کلاسیک ایران را ادامه داد. مثلاً فارسی‌زبان‌هایی که در تاجیکستان و روسیه زندگی می‌کنند، ادبیات روس را خواندند و بدین سان، دوام دهنده ادبیات کلاسیک فارسی بودند.
به طور کلی بین ادبیات روسی و فارسی چه ارتباطی وجود دارد؟
شاعران و نویسندگان روس از ادبیات فارسی خیلی تأثیر گرفته و استفاده کرده‌اند. مثلاً «الکساندر سِرگِیویچ پوشکین»(Aleksandr Sergeyevich Pushkin)؛ شاعر قرن نوزدهم روس به ادبیات فارسی خیلی علاقه داشت و از آن و بخصوص از فردوسی تأثیر گرفته بود. داستان‌های او را هم ابوالقاسم لاهوتی به زبان فارسی ترجمه کرده و کتابی هم الان در روسیه چاپ شده که درباره تأثیرپذیری‌های پوشکین از ادبیات فارسی است.
ادبای دیگری هم در ذهن‌تان دارید که از ادبیات ایران تأثیر گرفته باشند؟
بله.جز پوشکین، تولستوی، آفاناسی فت (Afanasy Fet) و نیکلای گومیلیف (Nikolai Gumilyov) و بسیاری دیگر.
نخستین آثار ادبی در فرهنگ روس متعلق به  چه دوره‌ای است؟
برخی پوشکین (۱۷۹۹-۱۸۳۷) و آثارش را پایه‌گذار ادبیات روس می‌دانند. قبل از او هم کسانی بوده‌اند اما متون آنها بیشتر مذهبی بوده است و بر پند و موعظه تأکید داشته‌اند. ادبیات آنها عموماً شفاهی بوده و نخستین متون نوشتاری، مذهبی بوده است. اما «میخائیل واسیلیویچ لامانوسوف»  (Mikhail Vasilyevich Lomonosov) (۱۷۱۱-۱۷۶۵) قصیده‌هایی می‌نویسد و از آن به بعد جریان ادبی شروع می‌شود و به همین سبب، برخی هم او را پدر ادبیات روسیه می‌دانند. اگرچه بر کسی پوشیده نیست که پوشکین از همه مهم‌تر است و حتی برای زبان روسی، پوشکین به منزله فردوسی است برای زبان فارسی؛ هر دو آنان، ادبیات و زبان مادری‌شان را ارتقای بسیار بخشیدند.
مردم روس بیشتر بر ادبیات شفاهی تأکید دارند یا ادبیات مکتوب؟
ادبیات مکتوب.
پس افسانه‌ها و متل‌ها و مثل‌ها  نباید نقش چندانی در ادبیات روسیه داشته باشند.
نقش دارند اما از نظر من، ادبیات کلاسیک روسی بوده که خیلی‌ها می‌خوانده‌اند.
مردم روسیه بجز پوشکین، به کدام یک از شاعران و نویسندگان‌شان علاقه دارند؟
سلایق مختلف است؛ کسانی هستند که ادبیات کلاسیک و مثلاً پوشکین را دوست دارند و کسانی دیگر به ادبیات معاصر و مثلاً ولادیمیر مایاکوفسکی (Vladimir Mayakovsky)علاقه دارند.
 اما چه طور شد که به سراغ زبان فارسی رفتید؟
در روسیه که بودم، برایم زبان فارسی خیلی مهم بود. پس به خاطر علاقه قلبی‌ام به آن، به دنبال تحصیل در این رشته رفتم تا آن را در سطح آکادمیک بشناسم.
موضوع پایان نامه دکترای شما چیست؟
مسائل متن شناسی در اشعار ناصرخسرو با تمرکز بر رساله روشنایی‌نامه.
کمی درباره «روشنایی نامه» توضیح دهید.
رساله روشنایی نامه یکی از مثنوی‌های ناصر خسرو است که ناگفته نماند منسوب به اوست. عده‌ای از عالمان، این را به او منسوب نمی‌دانند اما برخی دیگر این انتساب را تأیید می‌کنند. من هم این مثنوی را برای کار انتخاب کرده و آن را به روسی ترجمه می‌کنم اما هنوز از آن دفاع نکرده‌ام و همچنان مشغول پژوهش هستم. در حال حاضر عالمان و ایران شناسان روسی، داستان‌ها و مثنوی‌های ادبیات فارسی را به زبان روسی ترجمه می‌کنند. از جمله استاد من، ناتالیا پریگارینا (Natalia Prigarina) که دیوان حافظ را به زبان روسی ترجمه کرده و کتابش هم چاپ شده است. همچنین او یکی از مترجمان مثنوی معنوی به روسی است که دسامبر ۲۰۱۲ در مرکز ادبیات شرق کتابخانه دولتی لنین مسکو رونمایی شد. استاد دیگرم لیلا لاهوتی (فرزند ابوالقاسم لاهوتی)، الهی نامه عطار را به زبان روسی ترجمه کرده و کتابش هم احتمالاً سال آینده چاپ می‌شود.
شما روی اشعار ناصرخسرو پژوهش کردید،  این اشعار دارای چه ویژگی‌هایی  است؟
این اشعار برای روس‌ها هم خیلی مهم است چون در دیوان آن، هم قصاید زیاد دارد هم مثنوی. آثار نثری هم مانند «زاد المسافرین» و «وجه الدین» دارد و دومی چون درباره دین اسلام است، اطلاعات زیادی دارد که خیلی مهم است. اما روشنایی نامه یک مثنوی عرفانی است که عناصر تصوف و تفکرات اسماعیلیه هم در آن پیدا می‌شود و این برای من خیلی مهم است چون در منطقه زادگاهم، مردم اسماعیلی مذهب هستند و به ناصرخسرو خیلی علاقه دارند و به او احترام می‌گذارند. اگر بخواهم روشن‌تر بگویم می‌توان تابلویی از دنیا در آثار او ترسیم کرد که انسان چگونه به دنیا می‌آید و در این عالم رشد می‌کند.
بد نیست درباره سفرنامه ناصر خسرو هم صحبت کنید.
سفرنامه او به زبان روسی ترجمه شده است. او از تاجیکستان تا مصر سفر کرده و به ایران هم آمده و همه چیزهایی را که روی داده و دیده را در سفرنامه‌اش آورده است.
یکی از دلایل اینکه شما درباره ناصرخسرو کار کردید، می‌تواند اصالت شما و تعلق خاطرتان به بدخشان باشد؟
بله، قطعاً تأثیر بسزایی داشت.
به قلعه اسماعیلیان در الموت قزوین هم رفته‌اید؟
 بله. متأسفانه در روسیه عموماً حسن صباح و اسماعیلیه را تروریست می‌دانند اما فرهاد دفتری در کتابش ثابت کرد که آنها تروریست نبودند.
نخستین باری که روس‌ها علاقه‌مند شدند درباره ایران- در همه حوزه‌ها اعم از تاریخ، فرهنگ و ادبیات -مطالعه کنند، به چه زمانی برمی‌گردد؟
من حوزه ادبیات را بهتر می‌دانم. به نظر می‌رسد در قرن هجدهم، شرق شناسی به نام «آگافانگل افیمویچ کریمسکی» (Agafangel Efimovich Krymskiy) به نوعی نقطه آغاز این مطالعات بویژه روی ادبیات ایران بود. پس از او، با «یوگنی ادواردویچ برتلس» (Evgeny Eduardovich Berthels) و ولادیمیر براگینسکی (Vladimir Braginsky) این راه ادامه یافت. در زمان شوروی، ایران‌شناسی خیلی در آنجا ترقی کرد چون از ایران، ایرانی‌های بسیاری به روسیه آمدند که البته از میان آنان، در حال حاضر تنها نام ابوالقاسم لاهوتی را در خاطر دارم که کتاب‌های کلاسیک را ترجمه کرد. حتی همیشه روسیه، یکی از مأمن‌های کنگره‌های ایران شناسی بویژه در سن‌پترزبورگ بوده است.
با توجه به فعالیتتان، وضعیت نسخه‌های خطی فارسی موجود در کتابخانه‌های روسیه چگونه است؟
بهترین نسخه‌های خطی که از آثار کلاسیک فارسی وجود دارد در کتابخانه‌های آنجا خیلی خوب پیدا می‌شود. مثلاً درباره جامی که ما (من و خانم فرشته مشهدی رفیع) درباره آن، مقاله مشترک نوشتیم، قدیمی‌ترین نسخه‌های خطی از آثارش را می‌توان در تاشکند (پایتخت ازبکستان) در شوروی سابق پیدا کرد. شاید دلیل اینکه شاهنامه‌های چاپ مسکو مطرح تراست این باشد که قدیمی‌ترین‌ها آنجا هستند. و بهترین تصحیح‌ها هم آنجا انجام شده است.
فراوانی نسخه خطی فارسی، به چه علتی است؟
اولاً که در گذشته، ایران یکپارچه بوده و مثلاً ازبکستان یا تاجیکستانی وجود نداشته است. ایران بزرگی وجود داشته که بعداً براساس برخی مناسبات سیاسی تبدیل به کشورهای جداگانه شده و حتی بسیاری از شعرایی که ما اکنون درباره آنها سخن می‌گوییم، متعلق به ایرانِ بزرگ بوده‌اند نه ایرانِ فعلی. ناخودآگاه آن میراثی که از خودشان به جا گذاشتند در آن مناطق باقی مانده است. پس به طور مثال، اگر می‌گوییم نظامی شاعر ایرانی در واقع شاعر ایران بزرگ قدیم نه ایران فعلی. چون نظامی، محدوده زندگی‌اش گنجه _ و ظاهراً از آنجا بیرون هم نرفته _ که اکنون در مرزهای جمهوری آذربایجان واقع است. پس ناخودآگاه قدیمی‌ترین و بهترین نسخه‌های خطی آثار نظامی را می‌شود در آن منطقه پیدا کرد. اما به سبب آنکه همه این مناطق، بعداً جزئی از روسیه می‌شوند، بعضی‌هایشان به آنجا هم منتقل شد.  نکته‌ای هم درباره پژوهشگران روسی بگویم. آن‌ها چنانچه در کاری داخل می‌شوند خیلی عمیق تحقیق می‌کنند. من نمی‌دانم شاید در ایران هم اینگونه باشد. چون در روسیه زندگی می‌کنم. اما دانشمندان روسی در ادبیات فارسی، کار کردند و محصول کارشان هم درخشان است.
وضعیت تدریس زبان فارسی در دانشگاه‌های روسیه چگونه است؟
خیلی خوب است.
پس روسی‌هایی که علاقه‌مند به زبان فارسی هستند نباید تعدادشان کم باشد.
نه، کم نیست. تعدادی که تصمیم می‌گیرند ادبیات فارسی یا ایران شناسی را به‌عنوان تخصص خودشان انتخاب کنند به قدری عالی روی این قضیه کار می‌کنند که فقط می‌توان تحسین‌شان کرد. مثلاً خانم پریگارینا که الآن استاد راهنمای من هم هست، فوق‌العاده مثنوی می‌خواند و به قدری در متون ادبیات فارسی عمیق می‌شود که نتیجه کارهایش عالی است.
اشکالی که یکی از استادان مطرح می‌کرد این بود که نه روس‌ها بلکه کلاً خارجی‌هایی که فارسی را یاد می‌گیرند می‌توانند متون کلاسیک فارسی را بخوانند اما اگر یک روزنامه جلویشان بگذاری نمی‌توانند بخوانند. شما هم این را قبول دارید؟
بله. البته مثلاً ایرانی‌هایی هم که روسی یاد می‌گیرند تقریباً اینگونه هستند. مهم آن است که تو در کاری که در دست‌داری متخصص باشی یعنی داشتن تخصص برایشان خیلی مهم‌تر از معاشرت کردن با ایرانی‌ها و فهمیدن حرف‌هایشان است. البته آن هم یک توانایی است اما برای برخی از استادان، تخصص در اثر مورد مطالعه، خیلی مهم‌تر است.
اشاره کردید که در بخش شرق شناسی، روی ادبیات ملل مختلف کار می‌شود. دانشجویان و جوانان روس بیشتر به یادگیری زبان فارسی علاقه‌مند هستند یا زبان‌هایی مثل ترکی و عربی و چینی؟
اتفاقاً در حال حاضر خیلی‌ها طرفدار زبان ژاپنی هستند که احتمالاً به خاطر تجارت و بازار کار است.
شما اواخر مرداد (نیمه آگوست) امسال به همایش عبدالرحمان جامی در تربت جام در ایران آمدید. جایگاه جامی در فرهنگ روس چگونه است؟
آثار جامی بسیار به روسی ترجمه شده و پس از فردوسی، حافظ، سعدی و ناصرخسرو، او شاعر و متفکر مهمی در روسیه به حساب می‌آید. با این حال، اگرچه جز کسانی مانند اعلاخان افصح زاد و برتلس، خیلی کم روی آثار او کار شده است اما همین کافی است که بتوان به عمق معنای شعر جامی پی برد.

شما در بخش شرق شناسی آکادمی علوم روسیه فعالیت می‌کنید. درباره این آکادمی توضیح دهید که چه بخش‌هایی دارد و چه کاری انجام می‌دهد؟
آکادمی علوم روسیه از سال ۱۸۵۰ ایجاد شد. این نهاد علمی مثل فرهنگستان در ایران است که بخش‌های علوم سیاسی، علوم اقتصادی، تاریخ، فلسفه و البته شرق شناسی دارد. من در حال حاضر در بخش ادبیات فارسی هستم که بخشی جدا از ایران شناسی است. زیرا ایران‌شناسی، زیرمجموعه انستیتو شرق شناسی است. علاوه بر آن، بخش‌های جداگانه‌ای برای ادبیات ژاپن، چین، مالزی، افریقا، ترکیه و عرب هم دارد. حتماً اشاره کنم که آکادمی، یک مجموعه پژوهش محور است و بر آموزش، تمرکز ندارد.
چه مراکز دانشگاهی دیگری در روسیه روی حوزه ایران شناسی کار می‌کنند؟
مسکو، سه چهار دانشگاه در این زمینه دارد که مهم‌ترین آنها انستیتو آسیا و آفریقای دانشگاه دولتی مسکو و دانشگاه ر.گ. گ.او
((The Russian State University for the Humanities (RSUH) است.  در سن پترزبورگ هم باید از دانشگاه دولتی علوم انسانی روسیه و شعبه‌ای از انستیتوهای شرق شناسی و زبان شناسی آکادمی علوم روسیه نام برد.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST