هنرآنلاین: علی اصغر حداد، مترجم معاصر گفت: ما صرفاً در پی انتقاد از تاریخ گذشته هستیم. مثلاً دوران قاجار را به سخره میگیریم و آن دوره را دوران خوبی نمیدانیم. میگوییم حاکمان ما در آن بازه زمانی سطحی نگر بودند و از فرهنگ بویی نبرده بودند. چه چیزی را نقد میکنیم؟ بزرگان را. پادشاهان را. پس نقد خودمان چه میشود؟
او گفت: همیشه این ظاهر را مورد توجه قرار میدهیم که ما ایرانیها آدمهای خوب و مهمان نوازی هستیم. ما تمیزیم و راستگو. تمام صفات خوب را ما داریم اما حکمرانان ما و سردرمداران حکومت خوب نبودند. بنابراین هیچ وقت از خودمان نمیپرسیم این حکمرانان از کجا آمدهاند. پادشاهان ما که از آسمانها نیامدهاند! آنها هم ایرانی بودند بنابراین نقد از طبقات پایین اصلاً وجود ندارد.
او توضیح داد: نقد بالا و گفتن اینکه بالاییها بد هستند نه سخت است و نه پیچیدگی دارد. اثر ادبی که فقط قصد نقد بالاییها را دارد و پیش فرضی به این صورت دارد اصلاً اثر ادبی نیست. وقتی نقد عمیق و جدی است که بفهمد در زیر لایه بیرونی جامعه چه چیزی در جریان است. تنها بنابراین برای رسیدن به آنچه اتفاقات غلو آمیز در بالا را موجب میشود باید لایههای زیرین ماجرا را مورد کند و کاو قرار داد. باید ببینیم در این جامعه چه اتفاقی افتاده که ما با این وضعیت مواجه میشویم.
علی اصغر حداد گفت: این بحث که هنر به طور عام و در این مورد خاص ادبیات تا چه حد موظف است جامعه را یک قدم به جلو ببرد یا نه، بحثی طولانی و قدیمی است که در هر دو سو با اغراق مواجه شده است. هم در این سو که ادبیات در زمینه تعاملات اجتماعی هیچ نقشی ندارد و هم در این بخش که ادبیات صد در صد نقش دارد.
او در پایان گفت: مسلماً هر نوع از ادبیات در تعاملات اجتماعی تاثیرگذار است اما فرآیندی طولانی مدت میتواند این تأثیر را به ما نشان دهد. به گونهای نیست که بشود بگوییم فلان اثر جامعه را تا فلان حد به جلو پیش برده یا باعث عقب گرد شده است. وظیفه اولیه ادبیات پیشبردن جامعه نیست. ادبیات عمیق دنبال نصیحت کردن مردم نیست.