کد مطلب: ۸۷۱۲
تاریخ انتشار: شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵

سره‌گرایی؛ کوششی ذوقی یا واکنشی اجتماعی؟

مهر: به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دکتر یدالله جلالی پندری، عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در شصت و یکمین نشست ماهانه این فرهنگستان با موضوع «سره‌گرایی، کوششی ذوقی یا واکنشی اجتماعی» سخنرانی کرد.

در ابتدای این نشست محمد دبیرمقدم، عضو پیوسته و معاون علمی و پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سخنانی کوتاه به معرفی دکتر جلالی پندری پرداخت و در باب سوابق علمی و پژوهشی وی توضیحاتی ارائه، و پس از آن از دکتر جلالی برای ایراد سخنرانی دعوت کرد.

جلالی پندری در ابتدای سخنان خود، با اشاره به تعاملات انسانی و به تبع آن تعاملات زبانی اظهار کرد: همانگونه که جوامع انسانی در تعامل با یکدیگر قرار می‌گیرند، زبان انسان‌ها نیز در این تعاملات وارد می‌شود؛ به‌گونه‌ای که کمتر زبانی را می‌توان زبان خالص (سره) و بدون واژه‌های وام گرفته‌شده از زبان دیگر دانست.

وی در ادامه به برخی از دلایل وام‌گیری زبان‌ها از یکدیگر و همچنین وضعیت زبان فارسی در این زمینه اشاره کرد و افزود: گاهی این وام‌ها به ضرورت نیازهای صنعتی صورت می‌گیرد؛ یعنی نامی یا اصطلاحی به‌همراه ابزاری از زبانی به زبان دیگر راه پیدا می‌کند. گاه ضرورت‌های اندیشگی و یا واکنش‌های اجتماعی این واژه‌های وام گرفته‌شده را وارد زبان می‌سازند. گاهی بر اثر تغییرات سیاسی و عقیدتی زبانی بر زبان دیگر مسلط می‌شود و به مرور زمان زبان غالب بسیاری از واژه‌های خود را در زبان مغلوب رواج می‌دهد.

جلالی پندری در ادامه با بیان اینکه آنچه در زبان فارسی دیده می‌شود، مجموعه‌ای از این عناصر است، گفت: برخی از واژه‌ها به ضرورت نیازهای علمی و صنعتی به زبان فارسی راه پیدا کرده‌اند، برخی همراه با افکار و اندیشه‌ها و علوم مختلف از سرزمینی دیگر به ایران آمده‌اند و برخی نیز بر اثر غلبه زبان دیگر با زبان فارسی آمیخته شده‌اند.

این عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه به تلاش‌هایی که در زمینه بهره‌گیری از واژگان فارسی سره انجام پذیرفته است، اشاره کرد و گفت: در طول تاریخ زبان فارسی کوشش‌هایی برای استفاده از واژگان فارسی خالص (سره) به ضرورت‌های مختلف صورت گرفته است. شاید نخستین ضرورت، معادل‌یابی برای واژه‌های قرآنی و علومی همچون پزشکی باشد. اما بعدها بعضی از جریان‌هایی که با زبان خلفای بغداد در تعارض بودند، کوشیدند تا از ورود واژگان عربی به آثار اندیشمندان خود جلوگیری کنند. گاهی نیز شاعران و نویسندگان، به‌عنوان یک تفنن ادبی، که خود نوعی هنجارگریزی و آشنایی‌زدایی هنری به شمار می‌آید، کوشیدند اشعاری به فارسی خالص (سره) بسرایند یا کتاب‌های منثور خود را از واژه‌های غیرفارسی برکنار دارند.

پس از آن جلالی پندری به بررسی سره‌گرایی در دوران متأخر و به‌ویژه از دوره مشروطه به بعد پرداخت و گفت: در دوران مشروطه ناسیونالیسم سیاسی باعث ناسیونالیسم زبانی شد و تعدادی از شاعران و نویسندگان، و بیشتر نویسندگان، برای اظهار ارادت به ناسیونالیسم سیاسی، از راه ناسیونالیسم زبانی وارد شدند و آثار خود را به فارسی خالص (سره) نوشتند. برخی از این کوشش‌ها جنبه‌ای ذوقی داشت، اما بسیاری از آن‌ها واکنشی اجتماعی به شمار می‌رفت.

وی در ادامه به ارائه توضیحاتی در باب مسائل مربوط به سره‌گرایی و عوامل دخیل در آن و روند شکل‌گیری آن در جامعه پرداخت.

بر اساس این گزارش، جلسه پرسش و پاسخ بخش پایانی شصت و یکمین نشست ماهانه فرهنگستان بود که در طی آن غلامعلی حدّادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، درباره موضوع این نشست مطالبی را بیان کرد و گفت: دکتر جلالی پندری موضوع بسیار مهمی را برای سخنرانی انتخاب کرده بود. در این بیست‌وپنج سالی که فرهنگستان سوم کار خود را آغاز کرده، موضوع وجود لغات عربی در فارسی یکی از مسائلی بوده است که ما به‌صورت مستمر با آن سر و کار داشته‌ایم و مثلِ بنده‌ای که در اینجا مسئولیت داشته، غالباً مخاطب این سؤال بوده است.

حداد عادل افزود: خیلی وقت‌ها نامه‌هایی به دست ما می‌رسد یا اظهارنظرهایی در فضای مجازی منتشر می‌شود و یا سؤالی در مجامع و سخنرانی‌ها طرح می‌شود مبنی بر اینکه شما که تصمیم دارید لغات بیگانه را از زبان فارسی حذف کنید و به‌جای واژه‌های انگلیسی واژه‌های فارسی بگذارید، چرا از وجود این‌همه واژه عربی در زبان فارسی غافلید؟

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه با اشاره به دلایلی که در سره‌گرایی و سره‌نویسی در دوره‌های مختلف وجود داشته است، افزود: در مورد سره‌گرایی باید گفت که این موضوع قابلیت بررسی عمیق دارد و بجاست که این مسئله به‌خوبی شکافته شود. ما در دوره کارشناسی ارشد رشته واژه‌گزینی در فرهنگستان درسی را پیش‌بینی کرده‌ایم که در آن بنا داریم با تفصیل بیشتری به این موضوع رسیدگی کنیم تا برای کارشناسان ما روشن باشد که ابعاد این قضیه چیست؟

وی پس از آن با اشاره به برخی از منابع موجود در این زمینه اظهار کرد: یکی از مقالات بسیار خوبی که در این زمینه تألیف شده، مقاله‌ای است از آقای دکتر احسان یارشاطر که مقاله بسیار جامعی است. یارشاطر می‌گوید که زبان خالص همان اندازه بی‌معنا و غیرواقعی است که نژاد خالص! و می‌گوید نژاد خالص فقط ممکن است در جزایری که انسان‌های اولیه در آن ساکن‌اند و هنوز پای دیگران به آن باز نشده، معنی داشته باشد که درست به همان اندازه هم محدود است. اما همانطور که جوامع، نژادهای آمیخته دارند، زبان‌های آمیخته هم دارند و کسی نباید فکر کند که کمال و برتری در این است که زبانش خالص باشد. ایشان در همین مقاله چنین استدلال می‌کند که کسانی که فکر می‌کنند باید واژه‌های عربی را از زبان فارسی بیرون کرد، باید بدانند که این حرف شبیه این است که بگوییم همه افرادی را که تبار عربی دارند و الان در ایران ساکن‌اند، باید غیرایرانی بدانیم.

حدادعادل در ادامه ضمن بیان ارتباط میان تفکر و رویکردهای زبانی افزود: ما از استادان خود در فلسفه که عموماً روش اعتدالی داشتند، از جمله دکتر یحیی مهدوی، مطلبی را دریافتیم و آن این بود که غالباً چسبیدن به زبان، چه به‌صورت افراط در سره‌گرایی و چه به شکل افراط در عربی‌مآبی، حکایت آر فقدان تفکر می‌کند؛ به این معنی که اگر کسی دغدغه تفکر داشته باشد، هر لفظی که بتواند این تفکر را انتقال دهد برای او مهم است، اما اگر کسی درد تفکر و درک تفکر نداشت، مسئله اصلی‌اش تفکر نبود، مسئله اصلی‌اش می‌شود ظرفِ تفکر که همان زبان است و مجبور می‌شود از آنجا که از نظر مظروف نمی‌تواند مخاطب را جلب کند، از نظر ظرف این کار را انجام بدهد.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST