کد مطلب: ۸۷۷۳
تاریخ انتشار: سه شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۵

نسوان درباری، زنان روزنامچی

مهدی یساولی

شهروند:  نوشتن، در تاریخ زندگی انسان، همواره کاری جسورانه پنداشته می‌شده است. چه این جسارت را در زمینه ارایه مهارت و نبوغِ هنر نویسندگی تعبیر کرد، چه این که نوشتن، از اندیشیدن برمی‌آمده و اندیشه و اندیشیدن، هیچ‌گاه در تاریخ دیرینه تمدن بشری، بی‌خطر نبوده است. اگر از برخی نوشته‌های خصوصی همچون نامه‌ها بگذریم، نوشتن، بیش از آن که رفتاری فردی بوده باشد، یک کنش اجتماعی همواره به شمار می‌آمده است؛ آنجا هم که پای اجتماع به میان آید، می‌تواند پای حکم‌رانان و سیاست‌مداران را به این گستره بگشاید ... و نوشتن در گذر روزگاران تاریخ انسان، هیچ‌گاه خواسته و محبوب حکم‌رانان نبوده است، جز آنجا که از مدح‌شان سخن رود. از این مادحان و ستایشگران قدرتمندان که بگذریم، نویسندگی برای کسانی که اینگونه نبوده‌اند، حتما کاری جسورانه و مخاطره‌آمیز بوده است.
زنان در تاریخ ایران، دست‌کم بر اساس منابع و سندهای موجود تاریخی، هرگاه به قلم دست برده‌اند، جز در حوزه‌های خصوصی و نیز برخی زمینه‌های هنری همچون خوش‌نویسی و شعر نبوده است. کم‌تر نشانی از حضور زنان در عرصه نوشتن با ویژگی‌های اجتماعی در هزاران سال تاریخ تمدن ایران داریم. این ویژگیِ تداوم‌یافته و طبیعی‌شده تاریخ ایران اما با تکان‌های یک جنبش اجتماعی ناگهان رنگ باخت. زنانی ناگهان در یک دوره از تاریخ برخاستند که خرق عادت کردند؛ آن‌ها قلم به دست گرفتند تا تصویر آرام اما راکد پیشین را بزدایند و نقشی تازه روی واقعیت گذشته، بزنند و آن را کم‌رنگ کنند. این جسارت زنانه، در میانه‌های دوره قاجار رخ نمود. بررسی این دگرگونی بزرگ می‌تواند گوشه‌هایی نادیده از تاریخ ایران بازتاباند.
دکتر سیده مریم عاملی رضایی، دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی تهران دارد. او اکنون عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. این پژوهشگر و نویسنده در زمینه مطالعات میان‌رشته‌ای تاریخ و ادبیات با موضوع‌های مرتبط به زنان، بسیار پژوهیده و مقاله‌هایی منتشر کرده است. از جمله مقاله‌های عاملی رضایی می‌توان به «تحول جایگاه زن در نثر پیش از مشروطه»، «تحول فرهنگ گفتاری به نوشتاری زنان از عهد ناصری تا مشروطه»، «بررسی سیر تحول مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن از مشروطه تا امروز» و «نوشته‌های زنان در دوره ناصری و مشروطه» اشاره کرد. اثر مهم او اما در قالب کتاب تنظیم یافته است. این کتاب به بررسی جایگاه زن در نثر دوره قاجار اختصاص دارد؛ «سفر دانه به گل، بررسی سیر تحول جایگاه زن در نثر دوره قاجار» در واقع بر اساس رساله مقطع دکترای این نویسنده و استاد دانشگاه نگارش یافته است. گفت‌وگو با این مدرس دانشگاه در زمینه حضور زنان در حوزه نثر در تاریخ عصر قاجار، می‌تواند تصویری تازه از فعالیت‌های اجتماعی زنان در دوره یادشده ارایه دهد.

سرکار خانم دکتر عاملی! تاریخ ادبیات ایران به ویژه در بخش منثور خود به شدت مردانه است. آنچه از میراث نثر ادبی امروز داریم، دست‌کم تا میانه‌های دوره قاجار، دستاورد کوشش ادیبان و نویسندگان مرد بوده است. در واقع از این دوره آرام‌آرام می‌توان نشانه‌های حضور زنان را در گستره نویسندگی به ویژه در حوزه عمومی و اجتماعی ایران به تماشا نشست. این دگرگونی تاریخی چگونه رخ داده است؟
حضور زن در تاریخ ادبیات ایران در کتاب‌های ادبی و تاریخی، کم‌رنگ بوده است. در دوره قاجار هم‌زمان با دگرگونی‌های اجتماعی و فرهنگی و ورود مضمون‌های تازه در ادبیات و گرایش ادبیات به سوی واقع‌گرایی، موضوع‌هایی نو از جمله موضوع زنان در ادبیات بازتاب یافت. نثر این دوره با ایجاد شاخه‌های جدید و تنوع و گسترش مضمون‌ها، بار دگرگونی‌های اجتماعی را بر دوش کشید. حضور زنان در نثر دوره قاجار و شناخت چگونگی شکل‌گیری حضور زن در نثر که به ایجاد زمینه‌های مساعد حضور زنان در نثر دوره‌های بعد انجامید، یکی از حلقه‌های گم‌شده تاریخ زنان در دوره معاصر به شمار می‌آید. بازشناسی این مساله می‌تواند تصویری روشن از حضور زنان در عرصه ادبیات در دوره قاجار بازتاباند.
چه رخدادهایی موجب شد زنان در عرصه نویسندگی و نثر دوره قاجار وارد شوند؟
دگرگونی اجتماعی در دوره مشروطه در حوزه زنان و بستری که برای ورود آنان به گستره اجتماعی فراهم آمد، در واقع بر ادبیات حوزه زنان نیز تاثیر فراوان گذارد. به همان اندازه و هم‌زمان که زنان از اندرونی و حرم‌سرا برون آمده و به گستره اجتماعی راه یافتند، ادبیات و نثر آن‌ها نیز از حوزه‌های دربار و حرم‌سرا به حیطه عمومی وارد شد. حیطه فعالیت و حضور زنان ایرانی تا پیش از رخداد انقلاب مشروطیت در ایران عصر قاجار، تنها در گستره‌های خصوصی به ویژه محیط خانه و محفل‌های زنانه بوده است. بررسی نوشته‌های زنان در این دوره از چنان حضوری نشان داد. زنان این دوره و البته دوره‌های پیش‌تر، مخاطب منابع نیستند؛ آن‌ها برای کسی نمی‌نویسند، نیز نوشته‌ای به نثر ندارند.
تا پیش از مشروطیت یعنی نوشته‌ای منثور از زنان در دست نداریم؟
شعرها و سروده‌هایی فراوان البته از آنان در دست است اما در زمینه نثر، جز معدودی رساله‌های فقهی و دینی، نوشته‌ای وجود ندارد. نخستین نوشته‌های زنان به نثر که در تاریخ ثبت شده و امروز به ما رسیده‌اند، در دوره حکم‌رانی ناصرالدین شاه قاجار آفریده و نمایان می‌شوند. این نوشته‌ها در قالب نامه، سه سفرنامه و یک رساله انتقادی- اجتماعی‌اند. آنچه در این نوشته‌ها بیش‌تر به چشم می‌آید، شرح احوال خصوصی آن زنان است. این نوشته‌ها، آنگونه که دریافته‌ایم، برای مخاطب یا خوانده‌شدن نگارش نیافته‌اند و بیش‌تر جنبه خصوصی دارند.
آن رساله انتقادی- اجتماعی که اشاره فرمودید، احتمالا باید «معایب الرجال» نوشته بی‌بی خانم استرآبادی باشد.
بله، دقیقا!
خب آن کتاب که یک نقد جدید اجتماعی است و دیگر نمی‌تواند خصوصی تلقی شود.
رساله اجتماعی- انتقادی معایب الرجال نیز حتی اینگونه است. بی‌بی خانم استرآبادی که این رساله را در پاسخ به رساله تادیب النسا نگاشته، خود تصریح کرده که این وجیزه را برای زنان هم‌عصر خود مهیا کرده و نوشته است. این رساله آنگونه که می‌دانیم، در محافل خصوصی زنانه خوانده می‌شده است.
آیا از نظر طبقاتی، نویسندگان زن پیش و پس از مشروطه با هم تفاوتی داشته‌اند؟
زنان نویسنده در دوره ناصری عمدتا از طبقه اشراف برخاسته و به آن بخش از جامعه وابستگی دارند. آن‌ها در دوره مشروطه اما از بخش‌های دیگر جامعه نیز سربرمی‌آورند. زنان نویسنده عصر مشروطه، کسانی از طبقه متوسط‌اند که به سواد خواندن و نوشتن دست یافته و به موضوع‌ها و مسایل حوزه زنان نگاهی اجتماعی دارند.
انتشار روزنامه‌ها در روزگار مشروطه، چه در جریان جنبش چه پس از پیروزی، زمینه‌ای مناسب برای فعالیت‌های اجتماعی مشروطه‌خواهان و نواندیشان فراهم آورد. آنگونه که منابع تاریخی نشان می‌دهند، زنان نیز از این فرصت تاریخی بهره‌ای خوب جستند.
همینگونه است. انتشار روزنامه‌های گوناگون در جریان و پس از پیروزی جنبش مشروطیت ایران، زمینه‌ای را فراهم آورد تا زنان از دریچه آن‌ها به حیطه عمومی وارد شوند. زنان برای نخستین بار، در این دوره نامه‌هایی به روزنامه‌های مشروطه‌خواه می‌نویسند. این حضور در روزنامه‌ها، با ورود زنان به عرصه اجتماعی و فضای عمومی جامعه هم‌زمان می‌شود. روزنامه‌های زنان در این دوره مسایل فردی و خانوادگی را پایه گذارده‌اند. تا پیش از انتشار این روزنامه‌ها، کم‌ترین نوشته‌ای درباره مسایلی چون روابط زن و شوهر، مادر و فرزند و رفتار در خانواده نمی‌بینیم.
زنان پیش از آن چگونه در حوزه نوشتن و نثر وارد می‌َشدند؟
شرح حال‌نویسی، نقطه آغازین نوشته‌های زنان در تاریخ ایران به شمار می‌آید. نامه‌ها و سفرنامه‌ها، پس از آن جای می‌گیرند. این نوشته‌ها در واقع هسته نخستین داستان‌نویسی زنان ایرانی به شمار می‌آیند. آنگونه که بررسی این سندها و نوشته‌های تاریخی نشان می‌دهد، وجه توصیفی در نوشته‌های اولیه زنان غلبه دارد؛ آن‌ها گویی برآن بوده‌اند داستان بنویسند و شرح دهند. سه سفرنامه از دوره قاجار به روزگار ما رسیده است که زنان نویسنده آن‌ها بوده‌اند. این سفرنامه‌ها درباره حضور و شرکت در مراسمی عروسی در شهری دیگر است. نویسندگان سفرنامه‌ها، بخشی گسترده از نوشته‌هایشان را به توصیف مراسم و تدارک‌های آن اختصاص داده‌اند. جزییاتی همچون نرخ اجناس مصرف شده و نیز موارد و مسایل بهداشتی نیز در آن نوشته‌ها آمده است.
آیا در همان سفرنامه‌ها نمی‌توان جنبه‌هایی از حضور اجتماعی زنان را به تماشا نشست؟
مساله‌ای مهم در این سفرنامه‌ها وجود دارد که از یک دگرگونی چشم‌گیر در دوره یادشده نشان داد. لقب‌ها و عنوان‌های زنان در سندهای رسمی وجود ندارد اما در این سفرنامه‌ها، نام زنان با لقب و عنوان آمده است. زنان ایرانی به موجب منابع و سندهای تاریخی، تا روزگار پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار، تنها با نام مستعار خوانده می‌شدند. ما برای نخستین بار در این سفرنامه‌ها با نام و لقب‌های آنان روبه‌رو می‌شویم. غلبه این وجه توصیفی در دیگر نوشته‌های آن دوره نیز به روشنی دیده می‌شود. از جمله آن نوشته‌ها می‌توان به نامه‌های مهد علیا یا زنان ناصرالدین شاه اشاره کرد. این‌ها به گونه‌ای تنظیم و روایت شده است که یک بند از نوشته‌ها را می‌توان همچون یک دستان کوتاه فرض گرفت.
جنبش مشروطیت آیا در سبک نگارشی زنان دگرگونی‌هایی پدید آورد؟
پیروزی انقلاب مشروطیت اما زبان نوشتاری زنان را دگرگونی کرد. در دوره مشروطه با مقاله‌ها و نوشته‌هایی از زنان در روزنامه‌ها روبه‌روییم که دیگر وجه توصیفی ندارند و با شیوه‌ای نو در گستره همگانی مطرح شده‌اند. نوشته‌های زنان تا پیش از آن، ویژه مجامع خصوصی و محفل‌های زنانه بود. سبک نوشتاری زنان در میانه روزگار ناصرالدین شاه تا دوره مشروطه، یک دگرگونی چشم‌گیر را آزمود و از سر گذراند. نوشته‌های زنان در دوره ناصری، بیش‌تر، خصوصی‌اند و از آنجا که به عرصه عمومی جامعه وارد نشده‌اند، نوشته‌هایشان توصیفی‌اند؛ به تعبیری دیگر عواطف و احساسات آنان را توصیف کرده و شرح می‌دهند.
مطالعه برخی از این سندها و نوشته‌های تاریخی آن دوره نشان می‌دهد زنان در آن زمینه هنوز نتوانسته بودند مهارت لازم را به دست آورند.
این نوشته‌ها البته یک ویژگی جالب دارند؛ اشتباه‌های املایی و انشایی در آن‌ها فراوان است؛ چویی این مساله از کم‌تجربگی زنان در نوشتن برمی‌آمده است. ترکیب‌ها و اصطلاحات عامیانه در آن‌ها بسیار به چشم می‌خورد. در نگاه کلی می‌توان گفت نثر زنان این دوره، بیش از آن که گرایش نوشتاری داشته باشد، ادبیاتی گفتاری دارد. بی‌پروایی و صراحت، از دیگر ویژگی‌های نوشته‌های زنان در دوره ناصری به شمار می‌آید. می‌توان اینگونه دریافت که وابستگی نوشته‌ها به حیطه خصوصی موجب می‌شده است، ویژگی‌های یادشده در نوشته‌ها بیش‌تر بروز یابد. مشروطیت اما همه این‌ها را دگرگون کرد. تغییرهای گسترده در سبک و ادبیات نوشته‌های زنان به خوبی در این دوره دیده می‌شود. فاصله میان دوره ناصری با پیروزی جنبش مشروطیت، اندک است اما این دگرگونی بزرگ به نظر می‌رسد از ورود زنان به حیطه‌های عمومی و اجتماعی برآمده باشد. بدین‌ترتیب با نوشته‌های دگرگونه از زنان روبه‌رو می‌شویم.
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های بسیاری از جنبش‌های سیاسی- اجتماعی، پرسشگری است؛ رویکردی که معمولا فعالان و کنشگران آن جنبش‌ها را وامی‌دارد در پی پاسخ و استدلال باشند. جنبش مشروطیت نیز اینگونه بود. این مساله در سبک نویسندگی زنان نیز تاثیر گذاشت؟
بله! تحلیل و استدلال، از نخستین ویژگی‌هایی است که در نوشته‌های زنان این دوره نمایان می‌شود. زبان و ادبیات این نوشته‌ها نسبت به دوره‌های پیشین پیراسته است. نویسندگان، برای زینت‌بخشی به متن‌های خود از شعرها و نیز حدیث‌های دینی شاهد می‌آورند. اگر به روزنامه‌های عصر مشروطه بنگرید، با نامه‌هایی از سوی زنان روبه‌رو می‌شوید که در آن‌ها، حقوقی اجتماعی را به ویژه در زمینه‌های آموزش و تربیت و تعلیم می‌جویند و برای دست‌یابی به آن‌ها استدلال می‌آورند. بیش‌تر نامه‌های آنان با مخاطب دوم شخص است. انگار می‌خواهند خواننده را به انجام کاری فرابخوانند.
از نظر ظاهری چه؟ آیا این دگرگونی‌ها توانست نثر زنان را بپیراید؟
اشتباه‌های املایی و نگارشی در این متن‌ها به ویژه نامه‌ها کاهش یافته است. نویسندگان نامه‌ها کوشیده‌اند اصول نگارشی زبان فارسی را در نوشته‌هایشان رعایت و توجه کنند. از مسایل خصوصی در این نامه‌ها دیگر نشانی نیست. گونه‌ای پرده‌پوشی در بیان آن‌ها به چشم می‌آید که به نظر می‌رسد دستاورد درهم‌آمیختگی زنان و مرد در اجتماع در این دوره باشد.
متن‌هایی که زنان در دوره مشروطه نگاشته‌اند، از نظر محتوایی چه مضمون‌هایی را در خود جای داده‌اند؟
در این نوشته‌ها مضمون‌هایی گوناگون وجود دارد که برخی میان آثار زنان و مردان مشترک، اما برخی نیز ویژه خود زنان است. مضمون‌های مشترک در دوره مشروطه بیش‌تر دیده می‌شود. در روزنامه‌های این زمانه با شاعرانی مرد روبه‌رو می‌شویم که درباره زنان سروده‌هایی منتشر کرده‌اند. این مساله از توجه جامعه آن روزگار به افزایش سطح اجتمای زنان روایت می‌کند. این مساله مهم تا بدانجا گسترش می‌یابد که به همراهی مردان مشروطه‌خواه با زنان برای احقاق حقوق آن‌ها می‌انجامد. وضعیت نامطلوب زن در خانه و خانواده، سوادآموزی زنان البته با هدف تربیت بهتر فرزندان و اخبار پیشرفت ایران و جایگاه آن در میان دیگر سرزمین‌ها، از جمله مضمون‌های مشترک میان زنان و مردان در روزنامه‌های عصر مشروطه به شمار می‌آید. جدا از این مضمون‌های مشترک در روزنامه‌های عصر مشروطه، در نوشته‌ها به مضمون‌هایی دیگر برمی‌خوریم که ویژه زنان‌اند؛ تاسیس مدارس دخترانه، بهداشت خانواده یا حفظ‌الصحه زنان و کودکان، مبارزه با خرافات و توجه به حفظ حجاب و تاکید بر رعایت حدود روابط مرد و زن از آن‌جمله‌اند. نویسندگان زن در روزنامه‌های عصر مشروطه حتی به مسایلی همچون حمایت از منسوجات داخلی و استفاده نکردن از پارچه‌های وارداتی توجه کرده‌اند.
این مضمون‌ها آیا در پی یک هدف بزرگ‌تر بوده است؛ مانند حضور آزادانه زنان را در گستره اجتماع باشد؟
بررسی این نوشته‌ها و مقاله‌ها در روزنامه‌های آن دوره می‌تواند این مساله را بیانگر باشد که نویسندگان می‌کوشیده‌اند جایگاه زنان را در خانه، بدون ورودشان به گستره اجتماع یا بازار کار، بهبود بخشند. زنان در نوشته‌های این روزنامه‌ها کنشی تند و انقلابی ندارند. آنگونه که نوشته‌هایشان نشان می‌دهد آن‌ها می خواستند با حفظ سنت‌ها، اصلاحات گام‌به‌گام در روابط خانوادگی را در پیش گیرند. به عنوان نمونه می‌توان به مساله انتقاد از چندهمسری در برخی نوشته‌ها اشاره کرد که در تداوم آن نگرش بوده است.

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST