ایران: زبان و ادبیات فارسی به عنوان زبان دوم جهان اسلام و
زبان حوزه فرهنگی و تمدن ایرانی با هزاران آثار ارزشمند در زمینههای مختلف ادبی،
عرفانی، تاریخی، هنری و مذهبی همواره مورد اعتنا و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای
دور و نزدیک بوده است. این میراث مهم فرهنگی آیینه اندیشهها و باورها، هنرمندیها
و عظمت روحی و معنوی ملتی است که از دیرباز تاکنون بالنده و شکوفا از گذرگاه حادثهها
و خطرگاهها گذشته و به امروز رسیده است. اگرچه امروزه زبان و ادبیات فارسی جایگاه
گذشته را در جهان ندارد اما باز مهمترین سرمایه فرهنگی ماست که با گسترش آن میتوان
ذهنها و ضمیرهای مردم دیگر سرزمینها را شکوفا و بارور ساخت.
روزگاری منطقه بالکان و سرزمین کشورهایی چون صربستان،
بوسنی و هرزگوین، مقدونیه، آلبانی، زبان و ادب فارسی رونق داشته است. زمانی که این
منطقه در قرن پانزدهم میلادی به تصرف امپراتوری عثمانی درآمد عثمانیها علاوه بر اسلام،
فرهنگ و تمدن اسلامی و زبان و ادبیات فارسی را نیز با خود به ارمغان آوردند. در
طول حکومت پانصد ساله عثمانی در این منطقه، سه زبان ترکی، عربی و فارسی گسترش
یافت، ترکی زبان اداری و حکومتی، عربی زبان دین و شریعت و فارسی زبان زیبای شعر و
ادب و عرفان بود. مردم در مدارس و محافل و در خانههای شخصی خود به خواندن و تفسیر
اشعار و آثار صوفیانه و اخلاقی فارسی بویژه مثنوی معنوی، گلستان و بوستان سعدی،
رباعیات خیام، دیوان حافظ، بهارستان عبدالرحمان جامی، پندنامه عطار و... میپرداختند.
در سده اخیر به علت شرایط سیاسی و اجتماعی و عوامل مختلف رابطه فرهنگی ایران با
این منطقه کمرنگتر شده است و مردم ایران، صربستان، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، مقدونیه
و آلبانی از تحولات ادبی یکدیگر کمتر اطلاع دارند و شناخت خوبی از رمان، شعر و
فلسفه ایران و این کشورها وجود ندارد.
روز یکشنبه دوم آبانماه نمایشگاه بینالمللی کتاب
صربستان گشایش یافت و جمهوری اسلامی ایران میهمان ویژه این نمایشگاه بود و آثار
ادبی نوین ایران برای مخاطبان و مردم صربستان عرضه شد. متأسفانه در طول پنجاه سال
گذشته رابطه فرهنگی میان ایران و صربستان بسیار ضعیف بوده و بویژه آثار ادبی معاصر
بخوبی معرفی نشده و جز تعدادی محدود به زبانهای فارسی و صربی ترجمه نشده است.
پنجاه سال است که از انتشار ترجمه فارسی رمان «پلی بر رودخانه درینا» اثر ایوو
آندریچ میگذرد. این کتاب به قلم دکتر رضا براهنی به فارسی ترجمه شد و در سال ۱۳۴۵ شمسی در تهران انتشار یافت. در طول
این پنجاه سال آثار انگشتشماری از ادبیات صربستان و یوگسلاوی سابق به فارسی ترجمه
و انتشار یافته است و مردم ایران با تحولات ادبی معاصر صربستان چندان آشنایی ندارند
و متقابلاً مردم صربستان نیز با آثار ادبی معاصر ایران ناآشنایند. مجموع آثار ادبی ترجمه شده از ادبیات صربستان بهزبان فارسی در
این پنجاه سال به ۱۰
عنوان نمیرسد. مردم ایران و ادب دوستان ایرانی نمیدانند که اوضاع ادبیات معاصر
در صربستان چگونه است؛ چه ویژگیهایی در آثار نویسندگان و شاعران امروز صربستان
دیده میشود که با آثار ادبی دیگر کشورها تفاوت دارد؟ چه مقدار تحولات سیاسی و
اجتماعی صربستان در آثار ادبی این کشورها بازتاب یافته است؟ چه اشتراکات فرهنگی و
اجتماعی میتوان در آثار نویسندگان و شاعران ایران و صربستان یافت؟ دردها و رنجها
و شادیهای مردم صربستان در کدام یک از آثار ادبی این کشور بیشتر نمود یافته است؟
مخاطبان ایرانی فقط با آثار نویسندگانی چون ایوو آندریچ،
براتیسلاو نوشیج، دانیلو کیش و دیوید البحاری آشنایند که برخی از آثارشان به فارسی
ترجمه شده است. اگر در زمان برگزاری نمایشگاه کتاب بلگراد، پل ادبی ایران و صربستان
شکل نگیرد و زمینه معرفی آثار معاصر در دو کشور فراهم نشود سودی از نمایشگاه نبردهایم.
باید مدیران فرهنگی و نویسندگان و هنرمندان و منتقدان ایرانی که در نمایشگاه بینالمللی
کتاب بلگراد حضور دارند با همتایان خود گفتو گوهای ارزشمند ادبی را ایجاد و زمینه
همکاری گسترده در پنج سال آینده برای ترجمه آثار یکدیگر و برگزاری همایشها و نشستها
را فراهم آورند که رفت و آمد از این پل همواره برقرار باشد و به زمان نمایشگاهها
محدود نشود و کارهای عمیقتری صورت گیرد.