کد مطلب: ۹۰۲۱
تاریخ انتشار: سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵

نقطه‌ضعف داستان‌های کنونی نبود اسطوره است

ایسنا: حسن میرعابدینی با اشاره به اهمیت وجود اسطوره‌ها در داستان‌های ایرانی گفت: داستان‌های ایرانی که توانسته‌اند در ذهن‌ها ماندگار شوند از اسطوره‌ها استفاده کرده‌اند و نقطه‌ضعف داستان‌های کنونی نبود اسطوره در این داستان‌ها است.

 این پژوهشگر ادبیات داستانی در نشست «ترکیب مفاهیم بومی در داستان‌های ایرانی» که در حوضخانه قلمستان اصفهان برگزار شد درباره مفاهیم بومی در داستان‌های ایرانی اظهار کرد: مفاهیم بومی در زمان‌های مختلف، متفاوت بوده و این تفاوت را می‌توان از دید نویسندگان دانست و در واقع، در تمام دوره‌ها می‌توان به خوبی مفاهیم بومی را در داستان‌های ایرانی مشاهده کرد.

او افزود: عمدتاً داستان‌نویسان ایرانی در زمان‌های گذشته قدرت و هنر خود را در نوشتن داستان کوتاه نشان می‌دادند. پیش از اینکه رمان‌نویسی در ایران شروع شود، ما شاهد نوشتن داستان‌های کوتاه بسیاری از سوی نویسندگان ایرانی بودیم و می‌بینیم که جریان رمان‌نویسی در ایران به‌سرعت شکل نمی‌گیرد.

نویسنده کتاب "صد سال داستان‌نویسی ایران" با بیان اینکه داستان‌نویسی در ایران در هر دهه شیوه‌ای متفاوت پیدا می‌کند، گفت: پیش از دهه ۱۳۳۰ در ایران در ادبیات فارسی چیزی به‌عنوان داستان کوتاه نداریم و رفته‌رفته با فعالیت نویسندگان جوان و همچنین مجلات و روزنامه‌ها داستان کوتاه در بین مردم جای می‌گیرد؛ در این زمان داستان‌ها بیشتر نقلی بوده یعنی نویسنده به دنبال قصه‌گویی است.

او افزود: در فرهنگ داستان‌نویسی شرقی قصه‌گویی در آن زمان بسیار رایج بوده و به همین دلیل در دهه ۱۳۲۰ داستان‌گویی به این شیوه را مشاهده می‌کنیم. نخستین نویسندگان در به وجود آوردن زبان داستانی پیرامون این زبان می‌گویند باید زبان داستانی با طنز و محاوره همراه باشد. در این زمان نیز مشاهده می‌کنیم که دهخدا با داستان‌های طنزی که در جامعه نشر می‌دهد فضای کارناوالی را به وجود می‌آورد.

میرعابدینی با بیان اینکه جمال‌زاده در داستان‌نویسی شیوه دهخدا را دنبال می‌کند، تصریح کرد: جمال‌زاده در داستان‌نویسی به شیوه دهخدا بسیار نزدیک است. او در داستان‌نویسی خود شخصیت‌های کاریکاتوری را می‌سازد و به شخصیت‌های داستانی تبدیل می‌کند. خودِ جمال‌زاده پیرامون اهمیت داستان‌نویسی بر این باور است که داستان‌ها مردم جامعه را به یکدیگر نزدیک می‌کنند.

او افزود: داستان‌نویسی قطعاً می‌تواند سبب نزدیکی دل‌های افراد کشور به یکدیگر شود زیرا زمانی که داستان‌نویس کردی، داستانی را پیرامون فرهنگ مردم کردستان می‌نویسد، مردم دیگر شهرها نیز با فرهنگ شهرهای غربی کشور بیشتر آشنایی پیدا می‌کنند.

حسن میرعابدینی با اشاره به پیامدهای ورود زبان‌های جدید به ادبیات فارسی بیان کرد: زبان‌هایی که به صورت نوین وارد ادبیات می‌شوند، با خود گروه‌های جدید ادبیاتی را به ادبیات اضافه می‌کنند. آدم‌های جدیدی که همراه این زبان‌های ادبی به ادبیات اضافه می‌شوند، آداب و رسوم جدید را نیز با خود به ادبیات وارد می‌کنند. در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۳۰ نیز انگیزه نویسندگان وارد کردن آداب و رسوم به داستان‌های فارسی بوده است.

این منتقد ادبی افزود: در آن دوران، صادق هدایت نیز به ادامه دادن مسیر جمال‌زاده پرداخت و زبان مردم را از لایه‌های پائین اجتماعی در داستان‌ها بیان کرد. صادق هدایت به ترانه‌های فولکلور و مردمی نیز بسیار اهمیت داد، در صورتی که پیش از وی کسی این ترانه‌ها را مهم نمی‌دانست. هدایت درباره ترانه‌های مردمی می‌گوید این ترانه‌ها صداهای مردم است.

او با بیان ویژگی‌های دوره‌های داستان‌نویسی پس از دهه ۱۳۳۰ گفت: از این زمان به بعد شاهد جریان‌سازی در داستان‌ها شدیم و داستان‌های ایرانی از نقل و گزارش به سمت جریان‌سازی رفت. پیش از این دوره نویسندگان داستان‌هایی را که می‌نویسند پیش‌تر آن‌ها را دیده‌اند و شخصیت‌های آن‌ها در عالم واقعی حضور داشته‌اند که می‌توان گفت جهان داستان و واقعی بسیار نزدیک به هم هستند.

او در ادامه اظهار کرد: در این دوره داستان‌ها کم‌کم از عالم واقعیت دور شده و داستان‌ها را بر اساس تصویرهای ذهنی خود نویسنده مشاهده می‌کنیم. واقعیت‌ها را در این داستان‌ها باید بر اساس نوع نگاه نویسنده ارزیابی کرد زیرا نویسنده‌ها در تلاش هستند که واقعیت را کشف کنند. در دهه ۱۳۲۰ نویسنده‌ها در داستان‌نویسی توجهی به فرم در داستان نداشته ولی در دهه‌های پس از ۱۳۳۰ این توجه به مرور بیشتر به چشم می‌خورد.

میرعابدینی با بیان اینکه در دهه ۵۰ نویسنده‌ها بیشتر از حیث مخالفت با مدرنیسم به بومی‌گرایی نگاه می‌کردند، گفت: در این زمان نویسنده‌ها به دلیل مخالفت با مدرنیسم به سوی مفاهیم بومی رفته‌اند. ملت‌های بزرگی که دارای ادبیات کهن نیز هستند مانند ایران دارای فرم خاصی برای داستان‌های خود هستند و ایرانیان به همین ترتیب دارای فرم خاصی برای نوشتن داستان هستند.

او با اشاره به استفاده از اسطوره‌ها در داستان‌های ایرانی افزود: اسطوره‌ها پاشنه آشیل داستان‌های ما هستند و اکنون ضعف داستان‌های ایرانی توجه نکردن به اسطوره‌ها در داستان‌ها است. داستان "سووشون" از سیمین دانشور به دلیل استفاده از اسطوره‌ها بسیار محبوب است؛ این داستان به غیر از استفاده از اسطوره‌ها، رنگ دینی نیز دارد.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST