فرهیختگان: گروه اندیشه بونصر محمد فارابی از جمله فیلسوفان بزرگ ایرانی
است که توانست آثار ارسطو را مطالعه و شرح کرده و بر مشکلات و نکات برجسته آن فائق
آید. یکی از مهمترین نکات و البته برجستهترین مباحث مطرح شده در فلسفه فارابی
«آرمانشهر» اوست که به آن پرداختهاند.
حکمت قدیم برحسب تقسیم ارسطو منقسم به حکمت عملی و نظری
شده و هر یک از این دو بخش را اقسامی است به این ترتیب که حکمت نظری شامل حکمت
ادنی و حکمت اولی و حکمت اوسط یا ریاضیات و حکمت عملی شامل تهذیب اخلاقی و تدبیر
منزل و سیاست شهری میشود. در حکمت عملی اساس ترتیب و تنظیم اجتماع است بر مبنای تهذیب
اخلاق فردی و ترتیب و تنظیم و تهذیب خانواده و سرانجام اداره کشور یا شهر. فارابی
پس از ذکر مقدمات و بیان اصولی چند از تعیین مرتبت انسان و مقام او در جهان وجود
میگوید. انسان از انواع موجودات زنده است که ضروریات زندگی آن بهکمال نخواهد
رسید و بهدرجات فضایل لازم نائل نخواهد شد؛ مگر در اجتماع یا همان جامعه که دستههای
بسیاری از آنها در مکان واحدی گرد آیند. فارابی جماعات انسانی را به سه دسته تقسیم
کرده است؛ جماعات وسطی، جماعات صغری و جماعات عظمی. جماعات عظمی جماعتی است که از
ملتها و امتهای بسیار گرد آمده و به یکدیگر معاونت و کمک کنند.
جماعات وسطی جماعتی است که از یک امت و ملت گردآمده
باشند و جماعات صغری، جماعتی است که در یک شهر گرد آمدهاند. این جماعات سهگانه
را اجتماعات کامله گویند. نخستین مرتبت کمال جماعات اجتماع شهری است. جماعات
خانوادگی و محله و دهنشینی از اجتماعات ناقصه است و دهات خادمان شهرند.
اختلافی که میان ملتها حاصل شده از چند وجه است. از
جمله آب و هوا و اوضاع طبیعی که باعث اختلاف ذوق و تعقل و در نتیجه موجب اختلاف
مدنیت و عکسالعملها و فعالیتهای اجتماعی است. بنابراین انسان را راهنما و مرشدی
لازم است که راه راست و سعادت دنیا و آخرت را به آنها نشان دهد.
راهنما باید کسی باشد که خود طریق صلاح و فلاح را
بازشناسد و محوریت و مرکزیت و قدرت و توانایی ارشاد و هدایت را داشته باشد تا
بتواند سمت ریاست را احراز کند. طبقات روسا را نیز رئیس دیگری باید که اقوی و
اقتدار از سایرین باشد و آن رئیس اول و رئیس علیالاطلاق است و در مرتبهای از علم
و عمل قرار گرفته است که نیازی ندارد دیگری بر او ریاست کند و اقتداری دارد که
ریاست فائقه او را بر سایر روسا محرز میکند. چنین کسی محیط بهعلوم و معارف است.
معارف و صلاح و فلاح و جماعات را بهخوبی ادراک کرده و در تنفیذ احکام و اجرای
دستورات خود مقتدر است و به مرتبت عقل بالمستفاد رسیده و بهعقل فعال اتصال یافته
است.
این نکات نشان میدهد فارابی انسان را بالطبع موجودی
اجتماعی میداند و معتقد است از این رو نمیتواند تنهایی زندگی کند و باید در
مدینه یا همان شهر باشد. مدینه فاضله فارابی نظامی هماهنگ و عادلانه دارد. مراتب
افراد و وظایف هر یک از شخصیتهای این شهر مشخص است؛ مجموعه وظایفی که قرار است افراد
این جامعه را به سمت سعادت هدایت کند. فارابی همچنین تعلیم و تربیت را یکی از
موثرترین و کارآمدترین راهها برای اداره شهر و رفتن مردمان آن به سمت سعادت میداند.
از این رو است که معتقد است یکی از بارزترین صفات رئیس مدینه «دوست دار تعلیم و
تربیت» است. این چند ویژگی است که مدینه فاضله فارابی را ممتاز کرده است.