فرهیختگان: «مادامی
که نمیترسی، غرق
نخواهی شد» این تیتری بود که مجله تایم برای مردی به کار برد که بیشک هنوز
تاثیرات او بر پرجمعیتترین کشور جهان باقی مانده است. تایم این جمله را
درباره
«مائو تسه تونگ» رهبر اسطورهای جمهوری خلق چین به کار برده بود. تایم،
مائو را
مردی میدانست که عاشق شنا کردن بود و از آن مهمتر رسم غرق نشدن را
میدانست.
اواخر دسامبر سالروز تولد رهبر انقلاب کمونیستی چین است. مردی که از زمان
پیروزی
انقلاب سال ۱۹۴۹ در چین تا لحظه مرگ که در سال ۱۹۷۶ به وقوع
پیوست، رهبر انقلاب چین باقی ماند. عکس بزرگ مائو بر بالای میدان تیانمن چین نشان
از میزان تاثیرگذاری او بر چین تا همین امروز دارد. سایه مائو همچنان بر سر چین سنگینی
میکند.
مبدع یک انقلاب
مائو دهقانزادهای بود که از قضا در میان انقلابها و حوادث
بزرگ در چین زیست. ۱۴ سال بیشتر نداشت که در سال ۱۹۱۱ در انقلاب «شینهای» به رهبری سون یات سن، علیه خاندان پادشاهی
چینگ (منچو) پیوست و در قامت «ارتش ملیگرایان» توانست سلطنت را سرنگون کند و به ۴۰۰۰ سال امپراتوری چین پایان دهد. هرچند که مائو حکومت جمهوری چین را تجربه
کرد، این حکومت پایداری چندانی نداشت. چین تا اواخر دهه ۲۰ میلادی
صحنه درگیریهای فراوانی بود. اما به نظر میرسد آنچه زمینههای شکلگیری «مائو
تسه تونگ» از یک دهقانزاده به یک رهبر انقلابی را فراهم آورد، حضور او در
براندازی سلطنت نبود. مائو در سال ۱۹۱۹ بهعنوان
دستیار کتابدار در دانشگاه پکن مشغول کار شد. همین حضور باعث شد او «به طرز دیوانهواری»
مشغول مطالعه شود و زمینههای شکلگیری ایدههای مارکسیستی در او شکل گیرد. علاقه
او به مارکسیسم و آشنایی با انقلاب کمونیستی در روسیه آنچنان تاثیری در او گذاشته
بود که وقتی در ۱۹۲۱، حزب کمونیست چین تأسیس شد، مائو از اعضای حلقه اولیه آن بود. تاثیرگذاری عجیب
حزب کمونیست و بهطور کلی این اندیشه در جهان، در چین هم تأثیر خود را گذاشت. مائو
بهزودی در حزب کمونیست قدرت گرفت و تئوریهای خود را مطرح کرد.
انقلاب دهقانی
درحالی که بحث پیرامون طبقه کارگر در شوروی هر روز جدیتر
از پیش به کار گرفته میشد، در چین مائو محصول مطالعات پردامنه خویش را در قالب طبقه
دهقان عرضه کرد. او معتقد بود: «در کشورهای آسیایی، به علت عدم توسعه صنعتی، طبقه
کارگر آن اندازه وسیع نبود که توان صورتدادن انقلاب کمونیستی را داشته باشد. در کشورهای
آسیایی، بهویژه در چین، برای ایجاد یک انقلاب تودهای مارکسیستی باید روی دهقانان
حساب کرد.» اما مائو برخلاف بسیاری از نظریهپردازان تلاش کرد نظریه خویش را به
شکل عملی انجام دهد. درتصفیه کمونیستها توسط حکومت چیانگ کایچک، مائو فرصت مناسب
برای پیاده کردن تئوری خود را یافت. او شورش دهقانی علیه تصفیه حزب کمونیست را به
راه انداخت و هرچند این حرکت شکست خورد اما زمینههای اتفاقی بزرگتر در سالهای
بعد را به وجود آورد. اما آنچه نجاتدهنده کمونیستها شد، حمله ژاپن به چین بود که
باعث شد کمونیستها از نابودی نجات پیدا کنند. با شکست ژاپن در جنگ دوم جهانی،
مائو زتونگ به فرد اول حزب کمونیست چین و قهرمان مقاومت در برابر ژاپن تبدیل شد.
با همه این اوصاف و جنگهای داخلی بالاخره در اول اکتبر ۱۹۴۹ مائو
اعلامیه تأسیس جمهوری خلق چین را در میدان تیانمن خواند و حکومتی مارکسیستی در
نقطه دیگری از جهان تشکیل شد.
صد گل، جهش بزرگ به پیش و...
در طول سالهای ابتدایی حکومت کمونیستها بر چین هرچند که
تلاش فراوانی برای تبدیل ویرانه چین پس از ۱۰ سال جنگ انجام
شد اما درنهایت مائو به این نتیجه رسید که با یک مشی دموکراتیک نمیتوان حکومت
کرد. هرچند که او حرکاتی چون «صد گل» - همراه ساختن طبقه بورژوای شهری با انقلاب -
و «جهش بزرگ به پیش» - جهش بزرگ در میزان تولیدات کشاورزی و محصولات صنعتی - را به
راه انداخت اما درنهایت هریک از این حرکتها با کشته شدن و بازداشت صدهاهزار نفر
همراه شد. همین حرکات باعث شد قدرت مائو بهتدریج روبه افول گذارد و انتقادها از
او تندتر شود اما مائو با طرحریزی «انقلاب فرهنگی» چنان به تصفیه بزرگ در حرب
کمونیست دست زد که طول یک دهه (۱۹۷۶-۱۹۶۶) که مائو درگذشت، تاثیرات آن
برقرار ماند. مائو با تشکیل «گاردهای سرخ» که متشکل از جوانان و نوجوانان بود، شرایطی
را به وجود آورد که در چین وحشت بزرگی از او به جا مانده بود.
رهبر اسطورهای
مائو امروز در چین همچنان بهعنوان یک رهبر اسطورهای شناخته
میشود. مردی که سیاستهای امروز چین نیز برگرفته از عقاید او دانسته میشود. مائو مردی بود که
در طول زندگی دچار فراز و نشیبهای فراوانی شد اما به راستی و مانند آنچه تایم
گفته بود، هرگز نترسید و هرگز هم غرق نشد. مائو در سالهایی که بر چین حکومت کرد،
مسبب مرگ میلیونها نفر شد اما یکی از بزرگترین خصوصیات او این بود که پس از مرگش
نیز همچنان با همه کارهایی که کرد رهبری اسطورهای باقی ماند.