کد مطلب: ۹۲۳۸
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵

اپیدمی پنهان تنهایی مدرن

فرزانه اسکندریان

ایران: «مدرنیسم» جهشی فرهنگی بود که با توسعه علمی و عملی، نوید تغییراتی بنیادین را می‌داد. این ایدئولوژی با هدف «بهبود سبک زندگی مردم بر پایه منطق و خردگرایی» گسترش یافت. انسان در جهان مدرن با وجود پیشرفت‌های چشمگیر، گوشه‌گیرتر از هر زمان دیگری است. تنهایی مدرن در شهرهای بزرگ آشکارتر است. از دیدگاه بیولوژیکی، ترسی که افراد منزوی با آن دست وپنجه نرم می‌کنند، باعث ترشح هورمون اضطراب کورتیزول می‌شود که با خود التهاب را به‌عنوان ریسک فاکتور اصلی بیماری قلبی، به دنبال دارد. اگر اضطراب ادامه‌دار شود، خطر افسردگی و خودکشی افزایش پیدا می‌کند. از طرفی منزوی شدن کاهش فعالیت را به دنبال دارد که احتمال ابتلای به چاقی و دیابت را افزایش می‌دهد. با وجود اینکه «تنهایی انسان مدرن» امری عادی شده است اما پزشکان آن را برای قلب و روح انسان بسیار مخرب ارزیابی می‌کنند. «انزوا» حالتی ذهنی و در عین حال واقعیتی فیزیکی است که می‌تواند برای سلامت جسمی و روانی فرد ویرانگر باشد. روانشناسان بر این باورند که سبک زندگی شهری و شهرسازی مدرن به «تنهایی انسان» دامن می‌زند؛ آداب و رسوم شهری و معماری مدرن شهرها قفلی بر درِ تعاملات اجتماعی است.
مکان‌هایی مانند کتابخانه‌ها، پارک‌ها و مراکز تفریحی در ذهن انسان امروز ارزش کمتری در مقایسه با «پاساژها» و «مگامال‌هایی» دارند که مصرف‌گرایی افراطی فرهنگ شهرنشینی را به تصویر می‌کشند. در جوامع امروزی، تعامل اجتماعی «کالایی» شده است و به شکلی روزافزون ارمغانی از ثروت فرد محسوب می‌شود. آموزش‌های جانبی برای بزرگسالان، کلاس‌های ورزش و برنامه‌های اجتماعی، مانند اجرای زنده موسیقی، همه پر هزینه هستند. ممکن است برخی تصور کنند که با تکنولوژی می‌توان بر این موانع غلبه کرد،به‌عنوان مثال، در جوامع غربی برخی ترجیح می‌دهند  برای کنترل بیماران زوال عقلی از مچ‌بندهای GPS استفاده کنند، اما وقتی کسی اهمیت ندهد که شما کجا باشید، ردیابی کردن مکان، دیگر امر بیهوده‌ای است. ناگفته نماند تنهایی با خود نوعی بدنامی به همراه دارد: فرد تنها همیشه به نداشتن مهارت‌های اجتماعی متهم می‌شود. در مقابل، ما نیز نسبت به افرادی که تمایل دارند ارتباط اجتماعی برقرار کنند با نوعی شک و تردید می‌نگریم. این شرایط «انسان شهری تنها شده» را بیش از پیش به فضاهای مجازی سوق می‌دهد. اما مسأله اینجا است که با وجود ۱۰۰ یا ۱۰۰۰ دوست فیس‌بوکی باز «حس تنهایی» دست از سر ما بر نمی‌دارد. واقعیت این است که رسانه‌های اجتماعی به تنهایی و جدا ماندن از جامعه بیشتر دامن می‌زنند - اعضای این شبکه‌ها مانند مردم گرسنه‌ای هستند که از پنجره به داخل رستورانی با حسرت می‌نگرند. تناقض آشکاری وجود دارد: تا به حال به این اندازه در عین سرگردانی با هم در ارتباط نبودیم. انسان‌های امروزی از تنها ماندن، دوست داشته نشدن و مورد توجه نبودن می‌ترسند. هرچه تنهاتر می‌شویم، ارتباط برقرار کردن با محیط بیرون هم مشکل‌تر می‌شود. آیا تنهایی پیامد سبک امروزین زندگی است؟
«جرج مونبیوت» تحلیلگر روزنامه انگلیسی زبان گاردین، در مقاله‌ای نوشت: «انسان‌ها از هم دور افتاده‌اند، این درحالی است که مغز آنها برای تعامل اجتماعی طراحی شده است. با وجود اینکه تحولات اقتصادی و تکنولوژیک نقش عمده‌ای در این تنهایی مدرن داشته‌اند، اما ایدئولوژی جوامع امروزی هم بی‌تأثیر نبوده است. سلامتی و رفاه یکایک ما به هم پیوند خورده است. با این‌حال، هرجا که باشیم پیشرفت‌مان فقط از طریق رقابت، منفعت شخصی و فردگرایی افراطی به دست می‌آید.» براستی چنین است؛ سیستم آموزش و پرورش به طرز عجیبی رقابتی است. اشتغال یعنی مبارزه تا سرحد مرگ، آن هم با همنوعانی که از بیکاری به دنبال شغل مناسبی هستند. این یک چالش جهانی است، ایران نیز از این مسأله مصون نبوده است؛ احمد حاجبی، مدیرکل دفتر سلامت روان اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، پیش‌تر اعلام کرد: ۲۳.۶ درصد از ایرانی‌ها در سنین ۱۵ تا ۶۴ سال، یعنی یک نفر از هر ۴ نفر، به اختلالات روانپزشکی مبتلا هستند!
به‌علاوه، نوع زندگی که در برنامه‌های تلویزیونی به نمایش گذاشته می‌شود به نوبه خود میل سیری‌ناپذیری را در ذهن مخاطبان ایجاد و تغذیه می‌کند. «مصرف‌گرایی» تنها پوچی اجتماعی را پر می‌کند. اما به جای اینکه بیماری و معضل امروز مردم را درمان کند، تضاد اجتماعی را به حدی می‌رساند که بعد از اتمام منابعی که در دست داریم به خودمان یورش می‌بریم. رسانه‌های اجتماعی انسان‌ها را به طور مجازی دور هم جمع می‌کنند اما در واقع آنها را به انزوا هرچه بیشتر می‌کشانند، به طوری که هرکس جایگاه اجتماعی خود را از جنبه کمی می‌سنجد و تعداد دوستان خود را با دیگران مقایسه می‌کند.
تحقیقات اخیر نشان داده که «اندوه اجتماعی» و «درد جسمی» هر دو توسط یک نوع مدار عصبی در بدن پردازش می‌شوند. شاید به همین دلیل باشد که شکستن پیوندهای اجتماعی در همه زبان‌ها با عباراتی توصیف می‌شود که برای درد و آسیب‌های جسمی به کار می‌رود. داشتن ارتباط جمعی در انسان‌ها و دیگر پستانداران اجتماعی می‌تواند درد فیزیکی را نیز کاهش دهد. از همین رو است که وقتی کودکی آسیب می‌بیند او را در آغوش می‌کشیم. از طرفی، مصرف مواد مخدر رنج جسمانی و عذاب جدایی را فرو می‌کاهد. بنابراین، انزوای اجتماعی با افزایش آمار اعتیاد در یک جامعه ربط مستقیمی دارد. تحقیقاتی که ماه پیش در مجله Phisiology & Behavior به چاپ رسید ثابت کرد که در آزمایش‌های انجام شده، پستانداران اجتماعی «درد جسمی» را به «تنهایی» ترجیح می‌دهند. در آزمایشی، میمون‌ها را ۲۲ ساعت بدون غذا در قفسی نگه داشتند، وقتی آزاد شدند قبل از اینکه چیزی بخورند اول به جمع همنوعان خود برگشتند. سلامت روانی کودکانی که از کم‌توجهی رنج می‌برند به مراتب وخیم‌تر از کودکانی است که هم مشکل کم‌توجهی داشتند و هم تعدی جسمی را تجربه کرده بودند. برخی برای کم کردن رنجی که می‌برند دست به خودآزاری می‌زنند: این هم نشانه‌ای دیگر که ثابت می‌کند درد روحی به مراتب عمیق‌تر از درد جسمی است. سیستم زندان‌ها این موضوع را خوب به تصویر کشیده‌اند، سلول انفرادی یکی از مؤثرترین روش‌های شکنجه است. «هیثر سائول» خبرنگار ایندیپندنت، در گزارشی به نقل از مطالعات اخیر نوشت: «افراد بزرگسال که از تنهایی مزمن رنج می‌برند بیشتر در معرض ابتلا به زوال عقل هستند. این در حالی است که نداشتن ارتباط اجتماعی به اندازه کشیدن ۱۵ سیگار در روز برای سلامتی افراد مضر است.» به عبارت دیگر، افراد منزوی ۲۶ درصد بیشتر با خطر مرگ روبه‌رو هستند. رسانه‌های اجتماعی، مانند اینستاگرام، فضایی فراهم کرده‌اند که مردم برای ابراز تنهایی خود احساس امنیت کنند و کسانی را که با برچسب مشابه مطلبی پست می‌کنند در فضای آنلاین کنار هم جمع کند. اینستاگرام 400 میلیون کاربر دارد. در زمان نگارش این مقاله، ۴٫۷ میلیون پست با برچسب #lonely (تنها) نمایش داده شده است. در این میان، تقریباً یک میلیون پست با برچسب #loner (گوشه‌گیر) و تقریباً نیم میلیون پست با برچسب #loneliness (تنهایی) قابل مشاهده است. چالش بشر امروزه انحرافی است که برای روبه‌رو شدن با آن نیاز به تصمیمی جدی داریم؛ یعنی «ارزیابی مجدد جهان‌بینی خود». در میان تمام فانتزی‌هایی که انسان مدرن را سرگرم کرده ایده «تنها به جلو رفتن» از همه پوچ‌تر و خطرناک‌تر است.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST