ایران: ۹ سال از رفتنش میگذرد. خیلی زود گذشت اما نبودنش را میشود کامل حس کرد. فکرش را بکنید اگر دکتر سید جعفر شهیدی که استاد تاریخ اسلام بود، بود چقدر سر پخش سریال مختارنامه داوود میرباقری میتوانست مورد مراجعه قرار بگیرد و برایمان از دوران بعد از عاشورا بگوید. آن هم با همان نگاه و قلم روان، ساده، معتدل، عاقلانه و منطقی. واقعاً این روزها، جای قلم سید جعفر شهیدی با چنین ویژگیهای منحصر به فردی خالی است. آن هم در روزهایی که تندروهای تکفیری در عراق و سوریه، تصویر بدی از اسلام ارائه کردهاند. شهیدی، ۹ سال قبل در ۸۹ سالگی رفت. او با وجود بیماریهای مختلف تنفسی، قلبی و بینایی، عمری پربرکت داشت. سید جعفر، پسر سید محمد سجادی بروجردی بود که بعدها نام فامیلش را به شهیدی تغییر داد. از بروجرد به نجف رفت تا دروس حوزوی بیاموزد. در ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد رسید و بیماری او را به ایران برگرداند. مدتی در قم بود و بعد با حقوق ۱۵۰ تومان، معلم مدرسه ابومسلم تهران شد. علاقه به خواندن تاریخ و ادبیات او را به دانشگاه تازه تأسیس تهران کشاند. جایی که هم در آنجا دکترای زبان فارسی گرفت، تدریس کرد و با دهخدا، محمد معین و بدیع الزمان فروزانفر آشنا شد. آشناییای که باعث اعتماد آنها شد. آنها، سید جعفر شهیدی را وصی خود کردند و او بدون اینکه نامش را بر سر زبانها بیندازد، مسئول مؤسسه دهخدا شد و لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین و شرح مثنوی فروزانفر را جمع و جور کرد و به چاپ سپرد. سید جعفر شهیدی با عالیه، دختر علامه غلامرضا سعیدی بیرجندی ازدواج کرد که نتیجه این ازدواج، شکوفه، حسن، محسن، حسین و احسان بودند که احسان در جنگ شهید شد و حسین که استاد روزنامهنگاری بود، فروردین دو سال قبل درگذشت. مزار سید، در محوطه پشت امامزاده عبدالله شهر ری است؛ مهجور و با سنگ قبری ساده که قطعاً دیدنش، لرزه بر اندام میاندازد. هم زیارت این مزار و هم رفتن به خانه دکتر که قبل از فوتش، موزه و کتابخانه شد را نباید از دست داد.