کد مطلب: ۹۳۶۰
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۵

امیدی به دانشگاه‌ها نیست!

آیدین فرنگی

مراسم ششمین دوره‌ی اهدای جایزه‌ی فتح‌الله مجتبایی شنبه ۲۵ دی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. این جایزه هر سال به بهترین رساله در حوزه‌ی زبان و ادبیات فارسی و ادیان و عرفان اهدا می‌شود.

در آغاز مراسم علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، گفت: سال گذشته نیز در مراسم اهدای جایزه‌ی دکتر مجتبایی، به آسیب‌شناسی رساله‌ها و پایان‌نامه‌های دانشگاهی پرداخته شد. اگر این جایزه بتواند تأثیری روی کیفیت رساله‌ها داشته باشد، ما به هدف خود رسیده‌ایم. این جایزه کمک می‌کند تا دانشجویان و استادان بدانند غیر از جلسه‌ی دفاع و داوری در دانشگاه‌ها، نهاد دیگری هم هست که به ارزیابی مجدد رساله‌ها می‌پردازد. این ارزیابی‌ها کمک می‌کند با فضای پژوهشی و آموزشی بیشتر آشنا شویم و آسیب‌ها، نقصان‌ها و نقاط قوت را بهتر بشناسیم. این جایزه باعث می‌شود دانشجویان دوره‌ی دکتری بدانند که اگر خوب کار کنند، حاصل زحمات‌شان دیده خواهد شد.

وی برخی رئوس مشکلات آموزش عالی را به شرح زیر برشمرد: غلبه‌ی کمیت بر کیفیت، تقلب‌های علمی، ارتقاهای زودرس در سلسله‌مراتب دانشگاهی، رشد شبه‌علم و بی‌توجهی به اخلاق علمی، توجه بیش از حد به مقاله‌های ISI، تحصیل‌کردگان بی کار و نابرابر در بازار اشتغال و سرانجام رانت‌خواری‌ها و ابتذال علمی.

محمدخانی با بیان این‌که امسال ۲۱ رساله به دبیرخانه‌ی جایزه رسیده بود، خاطرنشان کرد: از این میان ۱۵ رساله درباره‌ی ادبیات کلاسیک فارسی، دو رساله درباره‌ی ادبیات معاصر فارسی، پنج رساله در حوزه‌ی ادبیات تطبیقی، دو رساله در زمینه‌ی ادیان و عرفان بود.

وی رساله‌های برگزیده را به شرح زیر معرفی کرد: رساله‌ی نخست، بررسی و تحلیل ساختار و درون‌مایه‌ی اولیانامه‌های فارسی از آغاز تا قرن نهم هجری، نوشته‌ی محمد ابراهیم‌پور نمین، استاد راهنما باقر صدری‌نیا. رساله‌ی برگزیده‌ی دوم، سنجش منابع تاریخی شاهنامه درباره‌ی پادشاهی خسرو انوشیروان، نوشته‌ی فرزین غفوری، استاد راهنما روزبه زرین‌کوب. جایزه‌ی تشویقی نیز به تصحیح سه رساله در شکار، رساله‌ی امین مجلی‌زاده تعلق گرفت. راهنمایی این رساله را جمشید مظاهری بر عهده داشته است.

سپس باقر صدری‌نیا، استاد دانشگاه تبریز و استاد راهنمای رساله‌ی برگزیده‌ی نخست گفت: خوشحالم در قحط‌ سال پژوهش هنوز بارقه‌هایی خود را نشان می‌دهد. داستان علوم انسانی در کشور ما داستانی است پرآب چشم. سنگ بنای این کار از همان روزگار که ایران بعد از جنگ‌های طولانی‌مدت از امپراتوری روسیه شکست خورد و کارگزاران حکومت درصدد آسیب‌شناسی برآمدند و به این نتیجه رسیدند که باید علوم جدید را فراگرفت، گذاشته  شد. آن‌ها جایی برای علوم انسانی در نظر نگرفته بودند؛ زیرا گمان می‌کردند تنها با علوم مهندسی می‌توان گره از کار فروبسته‌ی ایران گشود. آن‌ها به‌رغم دلسوزی‌شان از این حقیقت غفلت کردند و از همان آغاز علوم انسانی به حاشیه رفت. ما هرگز علوم انسانی را جدی نگرفته‌ایم و این نگاه به ناخودآگاه جمعی و به درون خانواده‌های ایرانی نیز کشیده شده است و همه گمان می‌کنند که علوم انسانی علم نیست.

وی درباره‌ی رساله‌ی برگزیده‌ی نخست که مسئولیت استاد راهنمایی نویسنده‌ی آن را بر عهده داشته، گفت: این رساله بررسی و ساختار درون‌مایه‌ی اولیانامه‌های فارسی از آغاز  تا قرن نهم است. این رساله استاندارد تحقیق را در دانشگاه تبریز را چند رتبه ارتقا داد. یکی از اساسی‌ترین مشکلات در زمینه‌ی رساله‌نویسی این است که دانشگاه اصرار می‌کند پایان‌نامه هرچه سریع‌تر نوشته شود. اگر ارائه‌ی رساله به تأخیر بیفتد، دانشگاه دانشجو را جریمه می‌کند. باید به دانشجو زمان زیادی داد تا کار باکیفیت ارائه کند. در زمانی که ما دانشجو بودیم، افتخار می‌کردیم که رساله‌مان را در طول چند سال نوشته‌ایم؛ اما امروز دانشجویی که بخواهد رساله‌اش را در طول چند سال بنویسد از طرف دانشگاه مجرم تلقی می‌شود. معلوم نیست برنامه‌ریزان نظام دانشگاهی ما چه تلقی‌ای از دانش دارند.

صدری‌نیا افزود: رساله‌ی آقای ابراهیم‌پور نمین در چهار فصل نوشته شده است. فصل نخست به کلیات می‌پردازد. در فصل دوم وی نشان می‌دهد که اولیانامه‌ها نوعی ژانر ادبی هستند. این فصل به بررسی سرگذشت‌نامه‌نویسی در تمدن اسلامی پرداخته شده است. فصل سوم به سرگذشت‌نامه‌های مشایخ می‌پردازد. در این فصل ابتدا در مورد منابع غیر صوفیانه و سپس در مورد منابع صوفیانه بحث شده است. بررسی نسبت اولیانامه‌ها با حماسه و ادبیات تعلیمی هم از موارد دیگری است که رساله به آن‌ها توجه کرده است. یکی از نقاط قوت این رساله دقت در سنجش منابع و اظهارنظر دقیق و عالمانه است. اولیانامه‌ها در روند تاریخی خودشان از طرحی تبعیت می‌کنند و از این رو به ژانر ادبی تبدیل می‌شوند. اولیانامه‌ها روایت قدسی از زندگی ولی هستند و این وضعیت در اولیانامه‌های متأخر چشم‌گیرتر است. نویسندگان اولیانامه‌ها همواره در پی نوعی بازآفرینی سیرت پیامبر است.

روزبه زرین‌کوب، استاد رشته‌ی تاریخ در دانشگاه تهران، که استاد راهنمای فرزین غفوری در نوشتن رساله‌ی سنجش منابع تاریخی شاهنامه درباره‌ی پادشاهی انوشیروان بود، گفت: این رساله شاهنامه را نه فقط به سبب ویژگی‌های شاعرانه که به سبب موضوعی علمی مورد عنایت قرار داده است. این موضوع نه فقط در ایران، بلکه در خارج از ایران هم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شاهنامه اغلب به عنوان متن ادبی اهمیت داشته است، اما باید اجزای شاهنامه را به عنوان متن تاریخی مورد بررسی قرار بدهیم. شاهنامه ویژگی‌هایی دارد که آن را در ردیف برخی متون مهم تاریخی قرار می‌دهد. مطالعات قدیمی شاهنامه را به سه قسمت تقسیم می‌کرد، اما مطالعات نو نشان می‌دهد که آن تقسیم‌بندی به نیازهای امروز ما پاسخ نمی‌دهد. شاهنامه نظام واحدی است و اطلاعاتی را عرضه می‌کند که باید یکپارچه بررسی شوند. نسل‌های اول و دوم شاهنامه‌پژوهان ایرانی هم ادیب بودند، هم تاریخ‌دان. دانشگاه تهران در چند سال اخیر قصد دارد به شیوه‌ی نسل‌های اول و دوم بازگردد.

زرین‌کوب خاطرنشان کرد: تاکنون فقط بخش مربوط به ساسانیان در شاهنامه مورد توجه تاریخ‌پژوهان بوده است، اما آن‌ها هم توضیح نداده‌اند که چرا شاهنامه را مرجعی برای تاریخ این مقطع گرفته‌اند. شاهنامه کل تاریخ ساسانیان را عرضه کرده، اما تاریخ‌نگاری نیست؛ فردوسی هم چنین ادعایی ندارد؛ اما او از مجموعه‌ی اطلاعاتی که عرضه کرده، هدف خاصی را پی می‌گرفته است. نویسنده‌ی این رساله دریافته است که به احتمال بسیار زیاد منبع فردوسی در بخش انوشیروان، کتابی بوده است با نام «الکارنامج، فی سیرة انوشیروان». بخش مطالعه‌ی تطبیقی و تاریخی این رساله نیز خیلی مهم است.

پس از آن دکتر مجتبایی با تشکر از داوران رساله‌ها و ابراز خرسندی از افزایش تعداد رساله‌های شرکت داده شده در جایزه، گفت: دیگر به دانشگاه‌ها امیدی نیست. من هفتاد سال با دانشگاه‌ها مرتبط بوده‌ام. حالا باید افراد خودشان را به دانشگاه بدل کنند. امروز کمیت، کیفیت را مغلوب کرده است. رؤسای دانشگاه‌ها هم برای علوم انسانی ارزش قائل نیستند. معلوم نیست که چرا برای نوشته شدن رساله‌های علوم  انسانی فشردگی زمان قرار داده‌اند. همین فشردگی زمان باعث می‌شود رساله‌ها ناقص شوند و ضعیف.

مجتبایی با قدردانی از نویسندگاه هر سه رساله، درباره‌ی کتاب شکارنامه گفت: این کتاب نمونه‌ی خوبی است از زنده کردن متن‌های قدیمی ما که در کتابخانه‌ها در حال خاک ‌خوردن هستند. نویسنده ی پایان‌نامه‌ی «تصحیح سه رساله در شکار» یکی از همین متون مهجور مانده را بیرون کشیده و زنده‌ کرده‌اند. کتابخانه‌های دنیا پر است از آثار فرهنگی و تاریخی ایران که مغفول مانده‌اند. امیدوارم هر کس به قسمتی از کار بپردازد و خدمتی به فرهنگ ایران کند.

در پایان، پیش از اهدای جایزه‌ها، نویسندگان رساله‌ها به بیان چکیده‌ای از رساله‌شان پرداختند. محمد ابراهیم‌پور نمین گفت: اولیانامه‌نویسی متصوفه، در دو شکل تذکره‌های عمومی و ولی‌نامه‌های انفرادی، مشتمل بر شرح احوال و نقل کرامات و خوارق عادات مشایخ صوفیه، از کهن‌ترین انواع نگارشی در نزد متصوفه است که همراه به شکل‌گیری و تدوین معارف و آموزه‌های تصوف در دستینه‌های کهن، در فاصله‌ی قرن‌های سوم و چهارم هجری، دوران شکل‌گیری، تدوین و صورت‌بندی مکتوب خود را طی کرده و طی این دوران و ادوار بعدی، صورت‌ها و اشکال و مضامین و محتوای آن بنا به مقتضیات هر دوره معروض تحولات و تغییرات مستمری بوده است.

فرزین غفوری، دیگر برگزیده‌ی جایزه نیز گفت: مطالعات اولیه در رساله‌ی کارشناسی ارشد من، نشان‌دهنده‌ی ارزش و اهمیت گزارش شاهنامه درباره‌ی پادشاهی خسرو انوشیروان بود. از این رو این فرضیه‌ی جدی مطرح شد که فردوسی به منبع خاصی دسترسی داشته و افزون بر استفاده از شاهنامه‌ی ابومنصوری، با استفاده از آن نیز به شرح پادشاهی خسرو انوشیروان را شاهنامه تکمیل کرده است. مطالعه‌ی تطبیقی منابع در فصل‌های بخش یکم رساله نشان می‌دهد که گزارش فردوسی در پادشاهی انوشیروان در میان منابع اوایل دوره‌ی اسلامی، بسیار باارزش است. در آغاز مطالعه‌ی انتقادی منابع در بخش دوم، نتایج بخش یکم مرور و دو نتیجه‌ی جدید از برآیند آن‌ها استنباط شده است: نخست این‌که برخی گزارش‌های شاهنامه از این دوره، به‌ویژه در شرح جنگ‌های انوشیروان، بهترین گزارش در میان منابع اوایل دوره‌ی اسلامی است؛ دوم این‌که در کنار شاهنامه، سه متن دیگر نیز حاوی گزارش‌های منحصربه‌فردی از دوره هستند: نهایة‌الادب، اخبارالطوال و تجارب‌الامم.

امین مجلی‌زاده هم گفت: بازنامه یا شکارنامه کتابی است که به ترتیب و معالجه‌ی حیوانات شکاری می‌پردازد. این متون از قدیم‌ترین ایام در زبان فارسی وجود داشته‌اند؛ اما به دلایل مختلف در تصحیح و مطالعه مغفول مانده‌اند. این رساله تصحیح سه رساله‌ی کهن در باب شکار با عنوان شکارنامه‌ی ملکشاهی از ابوالحسن علی بن محمد نیشابوری (سده پنج هجری)، التذکره فی علم البزدره/ البیزره از علی بن زاهد تستری (سده‌ی هشتم) و شکارنامه‌ی ایلخانی از علی بن منصور حلوانی (سده‌ی هشتم) است. تصحیح این سه رساله می‌تواند کمک شایانی به تدوین سبک‌شناسی دوره‌ی اول و دوم زبان فارسی کند و روش‌های طبی این رساله‌ها هم می‌تواند مورد استفاده‌ی پزشکان قرار گیرد.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST