ایسنا: جلال سمیعی با بیان اینکه لایکها چیزی نیستند که بر مبنای آنها بتوان درباره آثار قضاوت کرد، در عین حال میگوید: لایک گرفتن هم چیز مهمی است و هیچکس از شهرت بدش نمیآید.
این طنزپرداز در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه طنز واقعیت مهمی است و اهمیت آن به لحاظ کارکرد رسانهای و ارتباط زبانی بر کسی پوشیده نیست اظهار کرد: طنز دماسنج دغدغههای روز جامعه است، یعنی سیاستمداران، پژوهشگران و همه کسانی که میخواهند بفهمند نبض حساسیت جامعه چه چیزهایی است، کافی است طنزها را دنبال و آنها را تحلیل کنند.
او در ادامه متذکر شد: طنز و شوخی بسیاری از عصبانیتها، تنشها و بدبینیها را کاهش میدهند. طنز زبان گفتوگوی مشترک بین آدمهاست و به عنوان یک طنزپرداز فکر میکنم تا اطلاع ثانوی هرچقدر اتفاقات مربوط به طنز اعم از جشنوارهها، ستونهای طنز در نشریهها، برنامههای کمدی در رسانههای رسمی و غیررسمی، همایشها و شبهای شعر طنز بیشتر برگزار شود و افزایش داشته باشد، در آرامش عمومی و کارکردی که طنز ادعا میکند دارد و به دنبال آن است مؤثر خواهد بود. همچنین نشاندهنده این است که جامعه به یک مدارا و راهحل جدید رسیده است.
سمیعی با اشاره به فاصله محتوایی بین رسانههای رسمی و غیررسمی، بیان کرد: این فاصله محتوایی که مهمترین عامل آن اینترنت است، ما را دچار دوگانگی در خط قرمزها کرده و باعث شده در حوزههای انتخاب شوخی دچار دوگانگی شویم، که تفاوتش نیز بارز است.
او افزود: رونق طنز در حوزه غیررسمی ممکن است باعث کمرنگتر شدن خط قرمزهای اخلاقی، سیاسی، قومی و مذهبی شود. نبود تعادل در رسانهها مهمترین چالش اینروزها در حوزه طنز رسانهای است و رسانهها باید به یک تعادل در این زمینه برسند و تعریف درستی از انواع شوخطبعی و طنز و از همه مهمتر خط قرمزها، اخلاقیات و بایدها و نبایدهای طنزپردازی ارائه کنند تا کارها به روش بهتری انجام و تبیین شود و سلیقه عمومی در طنز و شوخطبعی از کیفیت بهتری برخوردار شود.
این طنزپرداز فضای مجازی را یک فرصت برای طنز دانست و اظهار کرد: مخاطب خود انتخاب میکند به چه نوع از طنز، چه حوزهای و چه لحنی از شوخی نیاز دارد. خود جامعه راجع به اینکه طنز را با چه ویژگیهایی، چه لحنی، چه موضوع و نیتی انتخاب کند به تعادل میرسد.
او با تأکید بر اینکه تحمل جامعه در برابر شوخیها زمانی بالا میرود که همه در خطوط قرمز اخلاقی و بایدها و نبایدهای شوخی به یک تفاهم برسند، افزود: هدف همایشها، جشنوارهها و سایر برنامههایی که سطح بالاتریی از طنز را پیگیری میکنند، تبیین این خطقرمزها و اخلاقیات است؛ بهتر است بگوییم بالابردن کیفیت ذائقه عمومی نسبت به تولید و مصرف طنز.
جلال سمیعی با مثبت ارزیابی کردن تأثیر فضای مجازی بر روی طنز گفت: مهمترین اتفاقی که فضای مجازی در طنز ایجاد کرده این است که فضای متفاوتتر، گستردهتر و بسیار در دسترستر نسبت به رسانههای رسمی در اختیار مردم گذاشته است. در اینترنت با آدمهایی مواجه هستیم که حتی ممکن است کسی نام واقعیشان را نداند اما به خاطر شوخیهایشان مخاطب بسیاری دارند.
او افزود: یکی از فرصتهایی که اینترنت ایجاد کرده این است که حوزههایی که به دلیل مصلحت و قدرت، خودسانسوریها و خط قرمزها، رسانههای رسمی سراغ آنها نرفتهاند طنزپردازان در آن حوزهها تولید محتوا میکنند.
او خاطرنشان کرد: هیچکس چارهای ندارد جز اینکه در فضای مجازی حضور داشته باشد، آثار دیگران را رصد کند و محتوای آنها را بخواند و در این فضا تولید محتوا کند. اینترنت یک جهان دوم است که با جهان واقعی ما خیلی قاطی شده است. سختیها، فرصتها و خوبیهای خود را دارد. اینترنت کمک میکند تا سلیقه عمومی راجع به طنز تغییر کند و فکر میکنم مجموعاً بد نیست و اتفاق مهمی است.
این طنزپرداز درباره تهدیدهای فضای مجازی گفت: به دلیل اینکه در این فضا چارچوبی وجود ندارد و خط قرمز کمتری حس میشود و یا آدمهای بینام و نشان شوخیها را انجام میدهند ممکن است به سمت رکیک بودن، توهین یا جریانسازی تجاری و سیاسی علیه و یا به نفع برند، شخص و یا مجموعهای برود و محتوایی تولید کند که شوخطبعی بهویژه طنز را از تعریف واقعی آن، اخلاقیات و چارچوبهایی که دارد دور کند.
او با بیان اینکه یکی از تأثیرهای فضای مجازی تغییرهای زبانی است ادامه داد: تهدید دیگر این است که محتوایی که در رسانههای غیررسمی تولید میشود به لحاظ زبان و ادبیات متفاوت است که بر روی نسل جوانتر تأثیر گذاشته است. تصور میکنم نسل جدید ما ممکن است بخشی از ادبیات رایج در اینترنت را به عنوان ادبیات درست و طبیعی امروز انتخاب کند. البته مرور زمان مشخص میکند آسیبها و فرصتهای آن چه بوده است.
سمیعی درباره اینکه نسبت به ارزشگذاری طنزها بر حسب لایک و فالوئرها انتقادهایی وجود دارد گفت: واقعیت این است که فیلم اصغر فرهادی ممکن است برابر یا کمتر از فیلم کمدی خیلی سبکی که فقط برای خندیدن است، فروش کند. این مسئله وابسته به این است که کارکرد محتوا را در چه چیزی ببینیم. میتواند ارزش داشته باشد یا نداشته باشد. فکر میکنم لایکشماری، فالوئرها و تعداد بازدیدها در فضای مجازی میتواند یکی از شاخصهای اهمیت محتوا باشد اما اینکه به صورت مطلق باعث کیفیت و ارزش آثار فرد نسبت به سایر آدمها باشد فکر نمیکنم اینطور باشد.
این طنزپرداز با بیان اینکه لایکها چیزی نیستند که بر مبنای آنها بتوان درباره آثار قضاوت کرد، خاطرنشان کرد: هر محتوایی مشتری خود را دارد. طبیعتاً محتوایی که سبکتر است و نیاز ندارد آدمها روی آن فکر کنند و صرفاً برای خندیدن و خالی کردن استرس است پرطرفدارتر است زیرا آدمها یاد غم و غصهشان نمیافتند. اگر این کارکرد برایشان تعریف شده باشد خوب است. لایک گرفتن هم چیز مهمی است و هیچکس از شهرت بدش نمیآید.
او یادآور شد: زمانی افرادی در رسانههای مختلف شهرت زیادی داشتند، اما حالا هیچکس آنها را نمیشناسد. فضای مجازی هم شبیه مکانیزم اجتماعی بقیه رسانهها عمل میکند و پر از ستارههای نوظهوری است که ممکن است روزی فراموش شوند.
سمیعی با بیان اینکه در سالهای اخیر صدا و سیما به شوخی، طنز و خندیدن بهای بیشتری داده است، اظهار کرد: هرچقدر که پیش میرویم طنز و شوخطبعی در صدا و سیما از انتقاد و شوخی با ارکان اجرایی و سیاستگذاری فاصله میگیرد و کاملاً به سمت خندیدن صرف، هجو و فکاهه میرود. تصور میکنم این ایراد مهمی دارد.
او در ادامه خاطرنشان کرد: آدمها ترجیح میدهند از مکانیزمهای معتمد و رسانههای داخلی حرف، انتقاد و دغدغههایشان را درباره مسائل کشور و مسائل زندگیشان بشنوند. در غیر اینصورت سراغ رسانههای جایگزین میروند. صدا و سیما روز به روز جایش را به رقیبان خود میدهد که این برای رسانه ملی اتفاق تلخی است. رسانه ملی که نتواند حرف ملت را بزند، مشروعیت خود را در زمان بحران از دست خواهد داد.