کد مطلب: ۹۸۳۴
تاریخ انتشار: دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۶

موریانه‌ها به آخر شاهنامه رسیده‌اند

مهر: «من هم زرنگ شده‌ام. از سادگی مخاطب سو استفاده می‌کنم. هر روز به شعرهایم آب می‌بندم و کتاب پشت کتاب در می‌آورم. به نظر ملیحه من از حافظ بالاترم، چرا که او تنها یک کتاب دارد آن هم به تصحیح صد نفر...»

این بخشی از مقدمه‌ای است که اکبراکسیر شاعر طنزپردار و نوگرای معاصر برای کتاب گزیده اشعار طنز خود می‌نویسد. اکسیر که در زمره شاعرانی است که تمامی عبارات و کلام‌های منتشر شده از او طعم قند و نمک می‌دهد روایت جالبی از شاعرانگی خود از جوانی تا به امروز دارد:

سال ۴۷ بود... شعر پشت شعر می‌ساختم و یادم هست اولین بار در مجله دختران و پسران آن روزگار شعر کوتاهی از من به چاپ رسید. از همان روز شعر در من مرض مزمن شد، با من قد کشید و آمد و من مدرسه را تمام کردم، به سربازی  رفتم، بعد دانشسرا، بعد استخدام در آموزش و پرورش آستارا... در کنار شعر نقد و مصاحبه و روزنامه‌نگاری و طراحی آرم و... ادامه دادم اما هرگز جز شعر به چیز دیگری نمی‌اندیشیدم.

حاصل این نیاندیشیدن به چیزی جز شعر در کار اکبر اکسیر خلق بخشی از متفاوت‌ترین اشعار طنزآمیز روزگار معاصر ماست؛ اشعاری که بلاشک خنده بر لب مخاطب می‌نشاند اما در دل هر کدام تلخی نیز هست، تلخی حاصل از دیدن یک درد اجتماعی که با زبان طعن و کنایه روایت می‌شود و انگار رسالت شاعر طنزپرداز چیزی جز روایت این تلخی‌ها با شکری که آن را قابل هضم کند، نیست.

اکبر اکسیر نخستن دفتر شعر خود را در سال ۱۳۶۱ و با عنوان «در سوک سپیداران» منتشر می‌کند و پس از آن تا سال ۱۳۷۰ دو مجموعه غزل و شعر سپید آماده انتشار می‌کند اما خلوت خودخواسته و انزوای ده ساله او در نهایت او را به زبان روایی طنزآمیزی هدایت کرد که گزیده آنها در قالب کتاب گزیده اشعار طنزفرانو در کتابی از سوی نشر مروارید منتشر شده است.

اشعار این کتاب منتخبی است از اشعار وی که از مجموعه‌های «بفرمایید بنشینید صندلی عزیز»، «زنبورهای عسل دیابت گرفته‌اند»، «پسته لال سکوت دندان شکن است»، «ملخ‌های حاصل خیز»، «مالاریا»، «ما کو تا اونا شیم» انتخاب شده و در کنار آن‌ها منتخبی از اشعار منتشر نشده وی نیز به کتاب افزوده شده است.

نمونه‌ای از اشعار طنز اکسیر در این کتاب را مرور می‌کنیم:

۱

رایانه تا رسید
مادر به اینترنت پیوست
پدر به رحمت ایزدی
و شام ما
در بشقاب پشت بام خانه کپک زد
میلی داشتی به آدرس من ایمیل بزن:
www.wc...!

۲

رخش، گاری‌کشی می‌کند
رستم، کنار پیاده‌رو سیگار می‌فروشد
سهراب، ته جوب به خود می‌پیچد
گردآفرید، از خانه زده بیرون
مردان خیابان، برای تهمینه بوق می‌زنند
و ابوالقاسم، برای شبکه سه
سریال جنگی می‌سازد
وای...
موریانه‌ها به آخر شاهنامه رسیده‌اند

۳

با اجازه محیط زیست
دریا، دریا دکل می‌کاریم
ماهی‌ها به جهنم!
کندوها پر از قیر شده‌اند
زنبورهای کارگر به عسولیه رفته‌اند
تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند
چه سعادتی!
داریوش به پارس می‌نازید
ما به پارس جنوبی!

کتاب گزیده اشعار طنز فرانو اکبر اکسیر را نشر مروارید با قیمت ۱۶ هزار تومان منتشر کرده است.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST