سه سال گذشته را که نگاه کنیم، مجموعهای از رویدادها از کرونا و روزهای قرنطینه گرفته تا گرانی و نبود کاغذ و تحریمهایی که ورود کالاهای فرهنگی را سختتر کردهاند، کار را برای کتابفروشیها سختتر کرده است. کرونا به جز قرنطینه فرهنگ خرید آنلاین را هم به شدت تقویت کرد و همین موضوع برای کتابفروشیها به چالشی تازه تبدیل شد. کتابخوانها و خریداران ثابت فروشگاههای کتاب با خرید آنلاین عادت کردند. خریدی که به دلیل حذف برخی از میانجیهای صنعت نشر ارائهٔ تخفیف بیشتر به مشتریان را نیز میسر کرده است. مجموعهٔ موارد فوق سبب شده است تا بقای فروشگاههای کتاب و کالای فرهنگی، از جمله شهرکتابها، نیازمند بازنگری در روندهای جاری و بازآرایی راهبردهای حضور در بازار نشر کرده است.
در این جُستار سه مسیر برای تدوین راهبردهای جدید، که برآمده از تجربیات گذشته و شرایط کنونی هستند، پیشنهاد میشوند. آزمودن هرکدام از این مسیرها و رسیدن به نقطهٔ بهینه در هرکدام از آنها میتواند تا حدی گرهگشای مشکلات کنونی و نوپدید برای کتابفروشیها باشد.
کتابفروشیها همواره به مشتریانی دست به نقد متکی بودهاند. در سالهای اخیر به خصوص با کاهش قدرت خرید شهروندان در ایران در حوزه فناوریهای مالی کسبوکارهای مختلفی فعال شدهاند که با اعطای اعتبار و یا وامهای خرد نقدی به شهروندان خرید و پرداخت اقساطی را برای آنها را امکانپذیر میکنند. مشتریان این کسبوکارها اعتبار به دست آمده را در فروشگاههای طرف قرارداد که نقش مکمل را در این کسب و کارها ایفا میکنند، خرج میکنند. فروشگاه در پایان یک دورهٔ زمانی مشخص (مثلا آخر هر ماه) با شرکتهای ارائهدهندهٔ این خدمات تسویه میکند و مشتریان در اقساط سه یا چهار ماهه پولی را که خرج کردهاند به شرکت میپردازند. این نوع خرید مشتریان بیشتری را روانهٔ فروشگاههای طرف قرارداد میکند و در عین حال فروشگاهها از دردسرهای فروش اقساطی به انبوهی از مشتریان رها هستند و صرفا با شرکتهای ارائهدهندهٔ این خدمات و تضامینی که از آنها اخذ میکنند، روبرو هستند. کسبوکارهایی مانند داراکارت، کیپا، ازکیوام از این جمله هستند.
موضوع دیگری که میتواند به اقتصاد فروشگاههای کتاب و کالاهای فرهنگی رونق بدهد، دنبال کردن مسیرهایی است که افراد بیشتری را روانهٔ فروشگاهها میکند. به طور کلی شهرکتابها با تنوعبخشی به خدمات و محصولاتی که ارائه میدهند این زمینه را از پیش فراهم کردهاند و با ورود مشتری به شهرکتاب هم کتاب بزرگسال و کودک، هم هدایا و صنایع دستی، هم لوازمالتحریر و هم کالاهای فرهنگی متنوع دیگر در دسترس هستند. علاوه بر اینها ماژولهایی مانند کافه و فروش گل و گیاه تزئینی هم همواره در کنار شهرکتابها بودهاند. علاوه بر اینها اخیراً کسبوکارهایی پا گرفتهاند که کمک میکنند تا باز هم بهانههای بیشتری برای ورود مشتریانی تازه به شهرکتابها شکل گیرد.
یک دسته از این کسبوکارها مانند خدماتی که شرکت گنجه ارائه میدهد، حضور غیرمداخلهای دارند. یعنی مشتری برای دریافت بستهای که خریداری کرده است و داخل گنجه است به فروشگاه مراجعه میکند و حضور او برای فروشگاه مولد فرصتی است برای دیدهشدن بیشتر و افزایش احتمال خرید.
دستهٔ دیگر شبکههایی از مشتریان هستند که با خرید از فروشگاههای متنوع تخفیفها و پاداشهایی را از این شبکههای میگیرند و مرتباً میان فروشگاههای عضو این شبکه گردش مشتری و همافزایی ایجاد میشود. یکی از نمونههایی ایرانی این شبکهٔ مشتریان مربوط به «با من» است که اخیراً هم مذاکراتی را با شهرکتاب آغاز کرده است.
مسیر سوم مربوط به ایجاد ارزش افزوده از فضای فروشگاهی است. در این مسیر پیشفرض بر این است که ظرفیت فعلی مراجعان فروشگاههای کتاب امکان سرمایهگذاریهای جانبی در صنایع مکمل را نیز فراهم میکند. برهمین اساس تمرکز بر این قرار میگیرد که در فضای فعلی چه فرصتهای بالقوهای وجود دارد که قابل بهرهبرداری هستند. یکی از مهمترین زمینهها، تبلیغات در بسترهای جدیدی مانند دیجیتال ساینیج (Digital signage) است.
فناوری دیجیتال ساینیج که به تازگی هم در ایران ارائهدهندگانی پیدا کرده است از جملهٔ فرصتهایی است که میتواند به افزایش درآمد فروشگاههای فرهنگی نیز کمک کند. این فناوری که برای حدود ۴۰ فروشگاه شهرکتاب در تهران امکان فعالسازی و اجرا دارد یک اکوسیستم تبلیغات با محوریت مشتریان شهرکتابها را در برمیگیرد و بخشی از درآمد این شبکه مستقیم نصیب فروشگاههای شهرکتاب میشود.
برچسبها:اقتصاد کتابفروشی
دیدگاهتان را بنویسید