ایران: سالهاست که اندکی از آسان خواران در حوزه نشر کتاب دست به عمل نا
جوانمردانهای زده و میزنند.
از چاپ بدون مجوز کتاب «هنر آشپزی» زنده یاد رزا منتظمی و دیوان ایرج میرزا
تصحیح محمد جعفر محجوب و هشت کتاب سهراب سپهری گرفته تا دوران «نشر دیجیتال».
مسأله مهمی که اینک گریبانگیر صنعت نشر کشورمان شده است، همین روند رو به رشد چاپ
کتابهای پرفروش است.
کتابی که پدیدآورنده مدتها زحمت کشیده و به ناشر تحویل میدهد و ناشر
پس از اطمینان به محتوای اثر، آن را به ویراستار میدهد و سپس کتاب با همکاری نسخه
پرداز و مدیرهنری به حروفچینی سپرده میشود و پس از آن نمونه خوانی میشود و اگر
کتاب نیاز به نمایهسازی داشت نمایهسازی میشود و پس از گذشتن از فیپا و ارشاد
آماده چاپ و نشر میشود. ناگفته پیداست که کتاب از آغاز تألیف یا ترجمه برای پدید
آورنده و بعداً برای ناشر متضمن هزینههای گزاف است.
کتاب که پرفروش میشود؛ آن فرد «آسانخوار» پیدایش میشود. بدون اینکه
زحمت مراحلی را که پدیدآورنده و ناشر متحمل شدهاند و هزینههایی را برای چاپ کتاب
پرداخت کردهاند، میآید کتاب یاد شده را در یک فضای ۴×۳ چاپ دیجیتالی
میکند. خوشبختانه پخشگران معتبر و کتابفروشان راست کردار از قبول کتابهای
بدون مجوز خودداری میکنند.
میپرسند پس این کتابها که در کتابفروشیها عرضه نمیشود، چگونه عرضه
میشوند. پاسخ خیلی ساده است: نمایشگاههای برگزار شده در ادارات؛ کارخانهها؛
ورودی و خروجی و مرکز شهرها. فروش بالایی هم دارند، بدون اینکه از سوی ادارات
مسئول کنترل شوند.
اکنون کار خیلی خرابتر شده است. امسال در مدت ۱۱ روزی که در سیامین نمایشگاه بینالمللی
کتاب هر روز به غرفهای از ناشران سر میزدم شگفتزده شدم. چندین ترجمه از کتاب
«مرشد و مارگریتا»، «بیشعوری» و...
پیشنهاد میکنم همان طور که محصولات کارخانههای ما باید مهر
استاندارد داشته باشند و خوشبختانه ملت هم به آن آشنا است، هر کتابی باید از سوی اتحادیه
ناشران و کتابفروشان مهر تأیید داشته باشد. وزارت ارشاد هم باید به جای دقیق شدن
در استعمال مطالب و واژهها از کسانی که متن ترجمه شده را میفرستند بخواهد متن
اصلی را هم ارسال کنند یا برای کتابهای تألیفی از صاحبنظران کمک بگیرد.
نکته: ارشاد وقتی میبیند چند کتاب پر فروش توسط ناشر دیگری با اندکی
تغییر در سطرهای کتاب با یک مترجم منتشر شده است حداقل آن مترجم را بخواهد و یک پاراگراف
از متن اصلی را جلویش بگذارد و از او بخواهد که آن را ترجمه کند.
خوشبختانه ۶ ماه است
که به همت اتحادیه ناشران وکتابفروشان تهران، وزارت ارشاد و نیروی انتظامی
کمیسیونی در اتحادیه تشکیل شده تا تصمیم قاطعی اتخاذ شود تا حقوق اهالی فرهنگ
پایمال نشود.
مشکل اصلی این است که اگر کسی به حقوق یک پدید آورنده و ناشر تجاوز
کرد و آنها به نیروی انتظامی شکایت ببرند جواب میشنوند: «بروید مجرم را پیدا کنید
و به ما معرفی نمایید.» بر این اساس ناشر و پدید آورنده باید مجرم را معرفی کنند.
خوشبختانه با ورود نیروی انتظامی و شرکت در جلسههای «کمیسیون حفظ و صیانت از حقوق
پدیدآورنده و ناشر» این مشکل حل شد.
اگر این وضع ادامه پیدا کند و خلافکاران به کار خود ادامه دهند -
منظور چاپ کتاب ناشران یا دست بردن در متن اصلی و پس و پیش کردن جملهها و به اسم شخص
دیگری کتاب را چاپ کردن است - اعتماد اهالی فرهنگ به اصالت ترجمه کم میشود. همان
طور که گفتم یکی از وظایف وزارت ارشاد اطمینان از صحت متن ترجمه شده است. وقتی
کتابی پرفروش میشود و چندی بعد ترجمههای مختلف از آن کتاب به بازار سرازیر میشود
نباید سؤال برانگیز باشد.
امیدوارم از کارشناسان حوزه کتاب دعوت شود و برای گشایش این معضل
فرهنگی چارهای اندیشیده شود.