ایران: بیژن الهی (۱۶ تیر ۱۳۲۴ - ۱۰
آذر ۱۳۸۹) گفت: «ما با کلمه عرفان میکنیم» و
تمام عمر شاعریاش همین کرد؛ در خفا و گم از انظار حقیقی و مجازی عمری با خویشتن نشست
و با کلمه عرفان کرد. بیژن الهی برای خودش الهیاتی داشت. ساحتی استعلایی را جستوجو
میکرد در سطرهایی عمیقاً متصل به واقعیت روزگار که با ایماژهای فراواقعگرایانه و
انتزاعی ارائهشان میداد.
حالا که در میان ما نیست، اگر به رسم دادگری بیاییم و
تاریخ شعر نوین ایران را تورق کنیم، چه دوستش باشیم و چه دشمنش، چه از خیل
هواداران سینهچاکش و چه از گروه دشمنان انکارگرش، در یک نکته تردیدی نیست: الهی
ذاتاً و روحاً شاعر بود. شعور زبانی خارقالعادهای داشت که در آن بده و بستانهای قدسی
و استعلایی برایش سبکی خاص رقم میزد. سبکی که شبیه کسی نبود با عرفانی که متأثر
از کسی نبود. دستکم از معاصرین تأثیری نگرفته بود. نقبی زده بود به سدههای چهارم
و پنجم هجری ایران و گوشه چشمی داشت به سوپرناتورالیسم و سوررئالیسم فرانسوی و
شاید چنان که بعدها شارحان آثارش نوشتند، زیر چتر فیلسوفان پدیدارشناس سایهای
یافته و همانجا اتراق کرده بود. جریان «شعر دیگر» و «دوره سیاه شعر فارسی» و پیش از آن علاقهاش
به «موج نو» و «شعر حجم» نهایتاً از او شاعری ساخت که بهخاطر ضدجریان بودنش سرچشمه
جریان شد. شاعری که البته خصلت ضدجریان بودن را نه از سر استیصال و نه برای پرچم
زدن قلهای بهنام خویش، که با سواد و معرفتی حقیقی از ظرفیتهای زبان، تاریخ شعر
فارسی و افقهای نوین خلاقیت کسب کرده بود. کمتر شاعری با این دایره وسیع آگاهی و
معلومات و خلاقیت در شعر ایران ظهور کرده است. همیشه اگر هم کسی آمده یک خصلتش بر
سایر خصایل برتری داشته و گاه تنها ذاتاً شاعر بوده و بس. انزوا و دوری غریب او
البته هالهای از اسطوره و افسانه گردش تنید و خاصه برای هوادارانش بالانشینتر و
مرشدوارترش ساخت و به همان اندازه دشمنان اندیشه و شعرش را کفری کرد که طرف با این
اطوار برای خودش دکانی وا کرده؛ که پیداست این نگاه اخیر چندان بوی راستی نمیدهد.
برای آنکه میخواهد شعر بگوید در این زمانه، یا رد شعر ایران را در تاریخ معاصر
دنبال کند بدون غرض و مرض، یا میخواهد بداند چگونه میشود با تکیه بر سنت شعر فارسی
روزنی گشود در دل شعر امروز، خواندن اشعار بیژن الهی و زیست در الهیات او ضروری
است و البته مایه شوربختی است که در روزگاری زندگی میکنیم که هر ناله سانتیمانتال
نغزنمایی لایکخورش بالاست و شاید مخاطبان چنین شعرهایی هرگز گذارشان به بیژن الهی
نیفتد و همان بهتر هم که نیفتد.