اسلوبوجینه: علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب، در گفتوگو با روزنامهی اسلوبوجینهی بوسنی دربارهی ارتباطات و پیوندهای ادبی میان بوسنی و ایران گفت که در دوران معاصر ایو آندریچ یکی از پایههای محکم پل ادبی ایران و بوسنی است.
محمدخانی در این گفتوگو که در روز چهارشنبه ۲۷ تیر ماه در بوسنی منتشر شد به نفوذ زبان و ادب فارسی در بوسنی و منطقهی بالکان اشاره کرد و گفت: بوسنی و هرزگوین ورودگاه زبان فارسی به بالکان بوده و به همین دلیل زبان مسلمانان بوسنیایی بیشترین تاثیر را از زبان فارسی گرفته است و سارایوو محل تلاقی فرهنگها بوده و هست و ورود تصوف اسلامی، رونق مثنویخوانی و خیامخوانی و وجود شروح مثنوی و حافظ و سعدی در چهارصد سال اخیر در این منطقه نشانهی میراث مشترک فراوان میان ایران و منطقهی بالکان است.
وی در این گفتوگو به اهمیت آثار شارحان مولوی، حافظ، سعدی و ... در بوسنی مانند احمد سودی، محمد نرگسی، درویش پاشا، بایزید آگیچ، محمدرشید بوسنوی و فوزی موستاری اشاره کرده است که باید بازخوانی شود.
محمدخانی در پاسخ به پرسشهای ادین سالچینویچ، خبرنگار روزنامهی اسلوبوجنیه دربارهی بازتاب ادبیات معاصر بوسنی در ایران گفته است: وقتی از پل ادبی ایران و بوسنی سخن میگوییم بدون شک یکی از پایههای محکم این پل ایو آندریچ است که برای شناختن منطقهی بالکان باید به خوبی آثار او را خواند که از دیدگاه مطالعات ایرانشناسی و شرقشناسی تطبیقی اهمیتی ویژه دارند و وجه اشتراک آنها پرداختن به سرنوشت مسلمانان بوسنیایی است. در آثارش نه فقط لایهی قطوری از واژگان شرقی با ترکیبی از لغات فارسی، عربی و ترکی که از دیرگاه به زبان صرب و کرواتی راه یافتهاند دیده میشود، بلکه مفاهیم شرقی و بیگانه با فرهنگ مسیحی بر پسزمینهی گونهای خاص و بومی از اسلام و عرفان را تجسم میبخشند.
محمدخانی دربارهی درونمایهی آثار آندریچ تصریح کرد: در لایههای نوشتههای آندریچ نگاه شرقشناسی به دور از تعصب مذهبی و قضاوت تاریخی پیداست که روابط شرق و غرب را هر چند حاکی از تباین، بسان پلی میسازد که عبور از این سو تا آن سوی پل همیشه ممکن و مقدور است.
محمدخانی به زنان در آثار ادبیات معاصر فارسی و بوسنی اشاره کرد و گفت که زنان نویسندهی بوسنیایی در ایران ناشناختهاند و متقابلا آثار زنان نویسندهی ایرانی به بوسنیایی ترجمه و منتشر نشده است. در حالی که زنان و زندگی آنان در بوسنی و منطقهی بالکان یکی از محورهای آثار آندریچ است. رمان «خانمی از سارایوو»ی او در ظاهر پرترهی روانشناسانه زنی است اما در اصل سرنوشت بشر امروز است و این نوع زندگی در بسیاری از کشورهای شرقی و غربی دیده میشود.