کد مطلب: ۱۴۹۹۷
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۷

انسان‌شناسی مرگ

دکتر ناصر فکوهی

ایران: در تاریخ تطور انسان، به دورانی می‌رسیم که برآورد دقیقی از آن وجود ندارد؛ اما بنابر نظر اغلب پارینه انسان‌شناس‌ها، از این دوران قبرهایی برجا مانده که بسیار باستانی هستند. نوع تدفین اجساد در آن دوره، متضمن دو مفهوم است؛ نخست آنکه به وجود جهان دیگری باور داشتند چون در تدفین، به حفظ جسد توجه می‌کردند و دوم نگرشی کارکردی به موضوع تدفین داشتند به این معنا که از آلودگی جلوگیری کنند. در ایران باستان، چون عناصر طبیعی مانند آب، آتش، خاک و باد عناصر مقدس شمرده می‌شدند، تدفین برای اشراف و پادشاهان در کوه‌ها و برای افراد عادی در دخمه‌ها انجام می‌شد. بنابراین، خود تدفین نشان دهنده باور به جهان دیگر و مقدس بودن جان و حیات است. بر این اساس، ارزشمندی افراد را چیزهایی که در داخل و روی گورشان قرار داده می‌شد، تعیین می‌کرد و هر اندازه شخص در سلسله مراتب اجتماعی بالاتری قرار داشت، سهم بیشتری از گورستان را به خود اختصاص می‌داد. این امر در ادیان ابراهیمی به سیستم‌های بزرگ زیارتگاهی که مرکزیت آن یک قبر مقدس قرار داشت، تبدیل می‌شد.
از طرفی این مسأله نشان دهنده باور به مرگ است؛ این «مرگ باوری» با نپذیرفتن  مرگ همراه است. بنابراین، می‌توان گفت مرگ باوری، یک مرگ باوری مطلق نیست و به وسیله مجموعه‌ای از باورها، برای مرگ آلترناتیوهایی تعبیه می‌شود. در سیستم‌های دینی، این آلترناتیوها شکلی ساختاری به خود می‌گیرند اما در قرن ۲۰ و ۲۱ که تا حد زیادی جوامع از سیستم‌های دینی خارج شده‌اند، آلترناتیوهایی همچون تمایل به انباشت سرمایه، شهرت و... تعبیه شده‌اند. این آلترناتیوسازی‌ها صرفاً به این دلیل است که فرد نمی‌خواهد بپذیرد که نمی‌توان مرگ را درک کرد.
برای درک مرگ باید «نیستی» را درک کرد و مغز ما این قدرت را ندارد چراکه برای درک نیستی باید ابتدا در موقعیت نیستی قرار بگیریم و ما هیچگاه نمی‌توانیم در چنین موقعیتی باشیم زیرا ذهن ما یک ذهن زنده است و از قضا تنها ابزاری است که ما بواسطه آن با جهان ارتباط می‌گیریم.
مرگ در شرایط مدرن موضوعی است که فوکو به صورت گسترده در خصوص آن بحث کرده است. او، در تبارشناسی‌های خود در خصوص مدرنیته به بیماری، پیری و مرگ می‌پردازد و نشان می‌دهد که برای ورود به مدرنیته باید از این مقولات عبور کرد؛ چراکه عقلانیت مدرن اینها را نمی‌پذیرد. درواقع، سوژه جدید نمی‌تواند مرگ و افول را در چرخه حیات خود بپذیرد. به همین دلیل به قول فوکو، نهادهایی ساخته شد که در وهله نخست، وظیفه اصلی‌شان طرد این مفاهیم از جامعه بود؛ دور کردن گورستان‌ها از شهرها، از بین بردن همه نشانه‌هایی که به مرگ مربوط می‌شود و پیامد این نگرش، طرد بیماری، پیری و مرگ و نادیده انگاشته شدن آنها در سیستم عمومی جامعه است.
حتی احترامی که در سیستم‌های مدرن به افراد مسن گذاشته می‌شود با احترام باستانی به افراد مسن کاملاً متفاوت است، چراکه در سیستم باستانی افراد مسن در مرکز توجه قرار می‌گیرند در حالی که احترام مدرن برای افراد مسن، با نوعی مکانیزم طرد و نادیده انگاشته شدن توأم است.
این امر تا اواخر قرن بیستم ادامه دارد اما از اواخر این قرن، سرمایه‌داری اجتماعی به سمت تیپی از «سرمایه‌داری کالایی» که از قضا بسیار هم افسارگسیخته است با عنوان «نئولیبرالیسم» حرکت می‌کند. تفاوت «نئولیبرالیسم» با «سرمایه‌داری لیبرال» در این است که در سرمایه‌داری لیبرال «طبقه متوسط» محور است و توزیع ثروت در جامعه به صورتی است که تنش در جامعه به حداقل برسد. بنابراین با یک طبقه بالای کوچک و توزیع عادلانه‌تری از ثروت، جامعه کار خود را پیش می‌برد. اما در نیمه دوم قرن بیستم؛ شروع دنیای جدید نئولیبرال را شاهد هستیم؛ در این دنیا، همه چیز حتی بدن، مرگ، بیماری، پیری و... به «کالا» بدل می‌شود.
هزینه مرگ و میر و بیماری و... از دیگر موضوعاتی که در دنیای مدرن در کانون توجه قرار دارد. در این فضا، بسیاری از جوامع خصوصاً کشورهای راست اروپایی می‌کوشند تا سن بازنشستگی را از ۶۵ سال به ۷۵ سال ارتقا دهند چرا که به باور آنان افراد پس از بازنشستگی تنها هزینه ایجاد می‌کنند و باید سن کار را به جایی رساند که پس از بازنشستگی، فرد زمان کوتاه‌تری در قید حیات باشد!!ما به‌عنوان کشوری که به درون مدرنیته پرتاب شده‌ایم، در عین حال که نتوانسته‌ایم مدرن شویم به سمت نئولیبرالیسم هم کشیده شده‌ایم و این یک جنایت دوگانه است. نئولیبرالیسم در کشورهایی که برای محافظت از خودشان نهادهای دموکراتیک ندارند، مشکلات بسیاری ایجاد می‌کند. ما بتازگی ساختن این نهادها را در دستور کار قرار داده‌ایم به همین جهت است که می‌بینیم مسأله «پیری» و «بیماری» و «مرگ» در ایران به یک مشکل اساسی بدل شده است چرا که هزینه اقتصادی بسیاری دارد.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST