برای «دانشنامه» یا «دایرةالمعارف» میتوان به دو معنی «عام» و «خاص» قائل شد، دانشنامه به معنی عام به کتاب یا مجموعهای از کتابها گفته میشود که در آنها انواع علوم بیان شده باشد. دانشنامه و دانشنامهنگاری به این معنی در جهان سابقهای طولانی دارد. در یونان قدیم و پس از آن تا پایان قرون وسطی، فیلسوف به کسی میگفتند که بر همۀ دانشهای زمانۀ خود احاطه داشته باشد. طبعاً چنین فیلسوفانی میتوانستند دانشنامههایی به معنای عام تألیف کنند. اما چنانکه گفتیم، دانشنامه معنایی خاص نیز دارد که در مقایسه با معنی عام آن جدید است. به این معنی، دانشنامه کتاب یا مجموعه کتابهایی است که در آنها انواع علوم یا همۀ مطالب گفتنی دربارۀ یک علم یا فن یا هنر مهم، در قالب مقالاتی با نظم الفبایی و معمولاً به صورت فشرده و موجز درج شده باشد. وجه اشتراک دانشنامههای قدیم و جدید در این است که هر دوی آنها میخواهند جامعیت داشته باشند و همه چیز را بیان کنند. در دانشنامههای قدیم، نظیر «دانشنامۀ علائی» ابنسینا هر علم را به صورت کامل و مستقل در یک دفتر مینگاشتند آنگاه این دفترها را با هم به صورت یک مجموعه درمیآوردند، لکن در دانشنامه به معنی جدید آن ابتدا «کلیدواژهها» و «اصطلاحات» و «مفاهیم اصلی» استخراج و فهرستی تحت عنوان فهرست «مدخلها» (Entries) برحسب نظم الفبایی مدون و منظم میشود، آنگاه ذیل هر مدخل مقالهای نوشته میشود و دایرةالمعارف یا دانشنامه از «تألیف» این مقالات پدید میآید. با اندکی مسامحه میتوان گفت دانشنامه در معنی عام مجموعهای از کتابهای کنار هم نهاده بوده و در معنای خاص، تألیفی از مقالات مرتبشده بر حسب نظم الفبایی است. چنانچه در ضمن یک مقاله به مفهوم کلیدی یا اصطلاح مهمی از آن علم که در خور توضیح و تبیین است برخورد شود، در دانشنامههای جدید این توضیح و تفصیل را به مقالۀ مستقل دیگری ذیل عنوان آن مفهوم یا اصطلاح در جایی که نظم الفبایی اقتضا کند محول میکنند و با ارجاع خواننده بر حسب آیینمندی خاصی در یافتن آن به او کمک میکنند.دانشنامهها، آنگاه که متکفل بیان مطالب در چند علم باشند دانشنامۀ عمومی/ چندموضوعی/ فراگیر و آنگاه که صرفاً به یک علم یا فن یا هنر اختصاص داشته باشند دانشنامۀ اختصاصی/ تخصصی نامیده میشوند. در جهان اسلام، در تداوم سنت دانشنامهنویسی یونانی، دانشنامههای متعددی به همان معنای عام کلمه، در طول زمان تألیف شده است. در اروپا نیز دانشنامهنگاری در قرون وسطی سنت و سابقه دارد. در ایران نیز «دانشنامۀ علائی» که تألیف ابنسینا و به زبان فارسی است سابقهای دستکم هزارساله دارد.دانشنامه به معنی خاص و امروزی کلمه، به عنوان یکی از مظاهر و دستاوردهای اروپای جدید پس از رنسانس پدید آمده است.
مشهورترین دانشنامههای جدید غربی «دایرةالمعارف» فرانسه است که تألیف آن در آغاز نیمۀ دوم قرن هجدهم آغاز شد و از حیث صورت و معنا بر جامعۀ فرانسه و کل جهان غرب و حتی جهان اسلام و دیگر فرهنگها و تمدنها تأثیری قطعی داشته است. تألیف دانشنامه به طرز و اسلوب دانشنامههای جدید اروپایی در جهان اسلام و در ایران کمابیش از قرن سیزدهم/ نوزدهم آغاز شد. «نامۀ دانشوران ناصری» را میتوان قدیمترین نمونۀ دانشنامه به معنی خاص و جدید به زبان فارسی در ایران دانست که تاریخ تألیف ناتمام آن به دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بازمیگردد. از آن پس تجربههای محدود دیگری نیز در دوران بعد از قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی به ظهور پیوست که موفقترین آنها را باید «دایرةالمعارف فارسی» دانست. اساس این دایرةالمعارف که زیر نظر شادروان دکتر غلامحسین مصاحب تألیف شد، دایرةالمعارفی آمریکائی به نام «دایرةالمعارف کوچک کلمبیا وایکینگ» بود که بعضی از مقالات آن حذف و بعضی دیگر ترجمه شد و در کنار مقالات تالیفی نویسندگان ایرانی دربارۀ ایران و اسلام در اختیار اهل علم فارسی زبان قرار گرفت.با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، نهضتی در تألیف دانشنامه در جمهوری اسلامی ایران پدید آمد، چنانکه در سال ۱۳۶۲ مؤسسهای به نام «بنیاد دایرةالمعارف اسلامی» به تدبیر و هدایت و اهتمام حضرت آیتالله خامنهای تأسیس شد و اندکی بعد مؤسسۀ دیگری به نام «مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی» پا گرفت که اولی عهدهدار تألیف «دانشنامۀ جهان اسلام» و دومی عهدهدار تألیف «دایرةالمعارف بزرگ اسلامی» شد. از «دانشنامۀ جهان اسلام» تاکنون بیستوشش جلد، جمعاً افزون بر بیست هزار صفحه منتشر شده است. علاوه بر این، در چهل سال اخیر در ایران تألیف دهها دانشنامۀ کوچک و بزرگ در حوزههای تخصصی متنوع آغاز شده که کار تألیف برخی از آنها به پایان رسیده و تألیف بعضی دیگر همچنان ادامه دارد. قوت این نهضت و وسعت قلمرو تألیف دانشنامهها و کثرت آنها به حدی بوده که بعضی نکتهسنجان، دوران چهلساله و پس از پیروزی انقلاب اسلامی را، به قیاس با دوران تألیف «دایرةالمعارف» فرانسه، «عصر دایرةالمعارف» در ایران نامیدهاند. شرح آثار علمی و فرهنگی این نهضت مبارک و پیشبینی آثار مترتب بر آن در این مقدمۀ مختصر نمیگنجد. باری، هماکنون در میان انواع مؤسسات علمی و پژوهشی که دست اندر کار تألیف دانشنامه هستند مؤسسهای به نام «بنیاد دایرةالمعارف اسلامی» با سیوپنج سال سابقه وجود دارد که توانسته است با استمرار در این فعالیت علمی و فرهنگی به تجربهای گرانقدر و دانشی گرانسنگ در حوزۀ دانشنامهنگاری دست پیدا کند. با گذشت زمان و پیشرفت کار، چنین به نظر رسید که اگر این تجربه مکتوب شود و فعالیتهای بنیاد در سه دهه و نیم گذشته مستند گردد، میتوان کتابی پدید آورد که هم به استمرار و تکامل سنت گذشتۀ این مؤسسه در آینده کمک کند و هم به مؤسسات دیگری که فعالیتهای مشابهی دارند مدد رساند.بر این اساس کتابی در دو بخش مفصل تألیف شد که بخش اول آن به مباحث کلی مرتبط با «دانشنامه» و «دانشنامهنگاری» و بخش دوم آن به معرفی «دانشنامۀ جهان اسلام» اختصاص یافت. طی سیوپنج سال گذشته دریافتهایم که «دانشنامه» در عین حال که حامل و محمل مناسبی برای گسترش دانش و معرفت در جامعه است، خود نیز میتواند موضوع علمی به نام «دانشنامهنگاری» شود. چنین است که در بخش اول این مجموعه، عناوینی کلی مانند «دایرةالمعارف چیست» و «معرفی مهمترین دایرةالمعارفهای دنیا» و «معرفی تفصیلی دایرةالمعارفهای متعلق به اسلام و ایران» به صورت بخشهایی با زیرمجموعۀ مفصل به چشم میخورد. بخش دوم، چنانکه گفته شد، به «معرفی تفصیلی ساختار و انضباطهای دانشنامۀ جهان اسلام» اختصاص دارد. در این بخش پس از معرفی این دانشنامه و گروههای علمی فعال در تولید و تألیف آن، واحدها و بخشهای علمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی از قبیل «واحد اعلام»، «واحد تجهیز تصویری»، «کتابخانه و مرکز اطلاعرسانی» و بخش «کتابشناسی و ویرایش استنادی» و بخش «مدخلگزینی» و بخش «ویرایش زبانی و ساختاری» معرفی شده و وظیفۀ هر یک از آنها و نحوۀ فعالیتشان و جایگاهشان در منظومۀ اداری و مدیریتی بنیاد بیان شده است. در این سیوپنج سال، کارشناسان و پژوهشگران بنیاد به روشهایی برای تدوین و تألیف این مجموعه سترگ دست یافتهاند که میتوان آن را مصداق «تولید علم» و نمونهای از «جنبش نرمافزاری» کنونی در جامعۀ ایران دانست. شماری از روشها تحت عنوان «شیوهنامه» در بخش دوم معرفی شده است. هر یک از این شیوهها و شیوهنامه حاصل تجربه چند ده ساله همکاران ما در بنیاد است.تألیف این مجموعه، نتیجۀ یک همکاری گروهی است. از هر یک از همکارانی که در بخشی از فعالیتهای علمی بنیاد تجربه و تخصصی داشتهاند خواسته شده تا شرح و گزینش فعالیتهای آن بخش را با قلم خویش به صورت مقالهای برای درج در این کتاب بنگارند. در فرآیند تألیف این کتاب، سرپرستان طرح تدوین این مجموعه اقدام دیگری هم کردهاند و آن این است که با تتبع فراوان، همۀ مقالات و کتابهایی را که از دیرباز دربارۀ موضوع دانشنامه و دانشنامهنگاری (اعم از معرفی و نقد) نوشته شده و در مجلات و کتابها منتشر شده شناسایی کردهاند. این مقالات و فهرست آنها در آینده در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت تا کسانی که خواهان مطالعۀ بیشتری باشند به آن مقالات مراجعه کنند.بیگمان این کتاب، نخستین اثری است که در چنین قد و قامتی پیرامون دانشنامه و دانشنامهنگاری به زبان فارسی تألیف و منتشر میشود. ما با تألیف این مجموعه تجربهای را که در مدتی طولانی و با بهایی گزاف به دست آمده در اختیار گروهها و مؤسساتی قرار میدهیم که به تألیف دانشنامه اشتغال دارند و امیدواریم توانسته باشیم به صحت و سرعت کار آنان کمک کنیم و آنان را از زحمت پیمودن دوبارۀ راهی که خود پیمودهایم معاف سازیم.همکاران جدید ما نیز در آینده خواهند توانست با مراجعه به این مجموعه خود را برای کاری مفیدتر و هماهنگتر در بنیاد دایرةالمعارف اسلامی آماده سازند. جا دارد از جناب حجتالاسلام و المسلمین حسن طارمیراد، معاون علمی بنیاد، که از روز نخست تا پایان این تألیف، بر آن نظارت داشتهاند سپاسگزاری شود. همچنین جای آن است که از تلاش عالمانه و کارشناسانۀ آقایان محمدمنصور هاشمی و حسین خندقآبادی که در چند سال گذشته با مدیریت و تلاش و شکیبایی خود، طراحی و تدوین این اثر را بر عهده داشته و حصول این دو جلد کتاب را ممکن ساختهاند نیز تشکر شود. تشکر از یکایک نویسندگان مقالات نیز وظیفهای است که نباید فراموش شود، چنانکه لازم است از جناب آقای ناصر موسوی جزایری، معاون مالی و اداری بنیاد و همکارانشان در مؤسسۀ کتاب مرجع، که چاپ و انتشار این کتاب را بر عهده داشتهاند، سپاسگزاری شود.