کد مطلب: ۲۹۱۷۷
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰

نامه‌ای به تو، نه برای تو

اعتماد: این یادداشت تلاش خواهد کرد به این سوال پاسخ دهد که از منظر حقوق کپی‌رایت چه کسی حق انتشار نامه‌های خصوصی را دارد؟ مخاطبین نامه‌ها یا وراث نویسندگان آن؟
ارزش والای ادبی و کیفیت ممتاز هنری آثار هرچند ممکن است موجب جذب بیشتر مخاطبین گردد اما این ویژگی‌ها در کسب حمایت کپی‌رایت دخالتی ندارد و تمامی آثار ادبی و هنری با هر میزان از کیفیت هنری در صورت داشتن اصالت مورد حمایت قانون‌گذار است. تمامی نظام‌های حقوقی در کشورهای مختلف با احراز شرط اصالت از اثر حمایت می‌کنند. دارا بودن اصالت در آثار ادبی و هنری به این معنی است که اثر از فکر و تخیل خالق سرچشمه گرفته باشد و کپی از آثار قبلی نباشد. اغلب نامه‌های شخصی افراد دارای چنین خصوصیتی می‌باشند و درنتیجه حائز شرط اصالت هستند. به عبارت دیگر می‌توان نامه‌های شخصی را «اثر» مورد حمایت در مفهوم قانون کپی‌رایت دانست و نویسندگان آن را «پدیدآورنده» اثر و صاحب حق کپی‌رایت دانست. در چنین وضعیتی، گیرنده نامه صرفا مالک فیزیک نامه: جوهر، کاغذ، تمبر پستی، پاکت و مانند آن است و نسبت به حقوق پدیدآورندگی اثر هیچ حقی ندارد همان‌گونه که خریدار یک کتاب فقط مالک اوراق و کاغذهایی است که محتوی کتاب روی آن درج شده و البته نظام حقوق اموال از او نسبت به آن نسخه فیزیکی حمایت می‌کند لیکن او از حمایت‌ها و حقوق انحصاری ناشی از کپی‌رایت مانند حق تکثیر، انتشار، ترجمه، اقتباس، تهیه نسخه دیجیتالی و صوتی اثر بهره‌ای نخواهد برد و این حقوق متعلق به پدیدآورنده می‌باشد. 
با توجه به توضیحات فوق، حق ابراهیم گلستان به عنوان گیرنده نامه‌های فروغ فرخزاد تنها مالکیت فیزیک نامه‌ها است و او یا هر شخص دیگری بدون اجازه ورثه فروغ حق انتشار نامه‌ها را ندارد. هرچند حقوق مادی اثر پس از ۵۰ سال از فوت خالق منقضی می‌گردد لیکن تصمیم بر انتشار یا عدم انتشار اثر منتشر نشده که از حقوق معنوی پدیدآورنده است برای همیشه متعلق به او یا ورثه قانونی وی می‌باشد که در این مثال علی‌رغم مضی مدت ۵۰ سال از مرگ فروغ و انقضای حقوق مادی کپی‌رایتی آثار او لیکن حقوق معنوی آثار او همچنان باقی است. 
در برخی کشورها مانند ایالات متحده امریکا برای حفظ حقوق عامه در دسترسی به آثار منتشر نشده و جلوگیری از ایجاد محدودیت جامعه در دسترسی آزاد به اطلاعات و به منظور پیشبرد دانش و هنر استثنایی را در این خصوص مقرر نموده‌اند. این استثنا، استفاده منصفانه، به دنبال محکومیت قضایی نویسنده کتاب زندگینامه جی.دی سالینجر در ۱۹۸۷ به وجود آمد. ایان همیلتون در این کتاب از اطلاعات مندرج در نامه‌های خصوصی سالینجر استفاده کرده بود که با شکایت سالینجر مواجه شد. به موجب اصلاحیه قانون کپی‌رایت در سال ۱۹۹۲، استفاده منصفانه شامل آثار منتشر نشده نیز گردید. بنابراین اگر کسی برای اهدافی مانند نقد، تفسیر، پژوهش و آموزش از نامه خصوصی شخص مشهوری با حفظ دیگر فاکتورهای استفاده منصفانه همچون ماهیت اثر اولیه و مقدار و میزان مواد گرفته شده استفاده کند، می‌تواند در صورت شکایت نویسنده نامه یا ورثه او به دفاع استفاده منصفانه استناد کند. برای اثبات دفاع استفاده منصفانه در پرونده مربوط به انتشار نامه‌های خصوصی، خوانده دعوا اول باید ثابت کند که ماهیت نامه بیشتر مربوط به امور واقعی و خبرهای روز است تا خلاقیت و تخیل نویسنده. در مرحله دوم باید هدفش از این استفاده، پژوهش و تحقیق تاریخی، سیاسی و اجتماعی در مورد دوره‌ای که نویسنده نامه می‌زیسته یا در مورد شخصیت خود خالق نامه‌ها باشد. این هدف همچنین می‌تواند مقابله با دسترسی عموم به نوشته‌های فاخر باشد که وجود و انتشار آن موثر در پیشبرد مسیر علم و ادبیات و هنر خواهد بود. سوم آنکه میزان استفاده به صورت کمی و کیفی باید تا میزان برآورده کردن هدف گردآورنده نامه‌ها باشد نه بیشتر (بنابراین معمولا انتشار کل متن نامه ضرورتی ندارد) و آخر آنکه به بازار اثر لطمه وارد نیاید. اگر وراث نویسنده نامه‌ها قصد این را داشتند که نامه‌ها و خاطرات مورث خود را چاپ کنند یا حق استفاده از نامه‌های خصوصی او را به یک زندگینامه‌نویس بدهند، با انتشار نامه‌ها توسط گیرنده، این حق از آن سلب و بازار بالقوه آنان از بین می‌رود. 
در حقوق ایران مواد ۷ و ۸ قانون حمایت مولفان، مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸ تکلیف را به صراحت معین کرده و تنها نقل از اثرهای انتشار یافته که مورد حمایت قانون است را مجاز دانسته است. بنابراین مطابق قانون ایران انتشار نامه خصوصی منتشر نشده حتی در فرض استفاده منصفانه نیز ممکن نیست و انتشار اولیه آن بدون اجازه ورثه در هیچ شرایطی مجاز نمی‌باشد. درخصوص مثال‌های پیش‌گفته، شاید بتوانیم انتشار نامه‌های صادق هدایت را به جهت آنکه در بیشتر نامه‌ها به مسائل اجتماعی و سیاسی روز اشاره شده و مواضع سیاسی و شخصیت اجتماعی نویسنده را نشان می‌دهد تا حدی منطبق با استفاده منصفانه بدانیم لیکن انتشار نامه‌های عاشقانه فروغ فرخزاد و غلامحسین ساعدی که وجه شخصی، احساسی و خصوصی آن بسیار پررنگ است و بیشتر به ارضای حس کنجکاوی در مورد خلوت انسان‌های سرشناس کمک می‌کند نه آن‌گونه که برخی از این گردآورندگان ادعا دارند یعنی پژوهش شخصیت‌شناسی در مورد این افراد. ارضای همین حس کنجکاوی است که باعث جذب خوانندگان این کتب می‌گردد. این امر تا حدی است که به عنوان مثال انتشار کتاب «طاهره، طاهره عزیزم» توسط خواهرزاده طاهره کوزه‌گرانی حتی دوستان نزدیک غلامحسین ساعدی را که از وجود چنین معشوقی بی‌اطلاع بوده‌اند، شگفت‌زده می‌کند و اذعان می‌دارند که چنین وجهی از شخصیت ساعدی را هرگز نمی‌شناخته‌اند. انتشار نامه‌های فروغ فرخزاد که در شعر و انتخاب نحوه زندگی بی‌پروا و بی‌توجه به قضاوت دیگران بوده نیز به نظر نمی‌رسد کمکی در شناخت شعر و شخصیت اجتماعی او ارایه دهد و نمی‌تواند از مصادیق استفاده منصفانه تلقی گردد.
۱- به نقل از سایت فرارو کد خبر ۴۴۵۴۷۵
٭ شیرین شریف‌زاده

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST