اعتماد: با
دوستی داریم درباره یک محصول سخن میگوییم که مفصل از آن تعریف میکند. وسوسه میشویم
و آن را میخریم. برخلاف انتظار، چیز تحفهای از آب در نمیآید. به دوستمان میگوییم
او هم تایید میکند که آن محصول چیز خوبی نیست. انگار فراموش کرده است که خودش از
این محصول تعریف میکرد. بارها شاهد این دوگانگی و منطق یک بام و دو هوا در بین این
و آن بودهایم. شاید علتش آن باشد که این افراد ذهن علمی و تربیتشده نداشته باشند.
اما وضع متخصصان نیز از افراد عادی در این عرصه چندان بهتر نیست. بارها پیش آمده
است که متخصصی با دیدن عکسهای رادیولوژی قضاوتی کرده و تشخیصی داده است و متخصص دیگری
با دیدن همان عکسها به نتیجه دیگری رسیده است. درباره یک ناراحتی مشخص بدنی، پزشکی
دستور عمل داده است و پزشک دیگری توصیه کرده است تا نسبت به آن بیاعتنا باشیم.
قضات دادگاهها نیز از این وضع و حتی خود رادیولوژیستها در تفسیر عکسها بر
کنار نیستند.
کتاب نویز: نقصی در قضاوت انسان (نوشته دنیل کانمن، الیویه
سیبونی، و کاس آر. سانستین، ترجمه محسن اسلامی، تهران، نشر نوین توسعه، ۱۴۰۱، ۳۹۶ صفحه) به این موضوع پنهان در قضاوت میپردازد. کانمن به دلیل کتاب تفکر
تند و کند خودش در مجامع علمی بسیار شناخته شده است و اینک با این کتاب تازه (۲۰۲۱)، با همکارانش، کوشیده
است یکی از خطاهای بسیار عمیق در قضاوت انسانی را به دقت توضیح دهد و راههای پرهیز
از آن را بازگوید. از دیرباز در پی تفکر و مشخصا قضاوت درست بودهایم و بخشی از
تربیت علمی و اجتماعی را در گروی داشتن قدرت قضاوت صحیح میدانیم. با این حال، دلایل
متعددی مانع قضاوت درست در ما میشود، از فقدان اطلاعات درست گرفته تا شتابزدگی در
داوری تا مداخله عواطف نامناسب. از این میان دو علت بسیار مهم هستند: یکی سوگیری (Bias)
و دیگری نویز (Noise). در حالی که
درباره سوگیری مطالب فراوانی وجود دارد و این مساله عمیقا مورد توجه قرار گرفته،
بحث نویز کمتر نظرها را به خود جلب کرده است. حال آنکه چه بسا مهمتر از مشکل سوگیری
باشد. سوگیری به زبان ساده، یعنی خطای نظاممند در قضاوت. هنگامی با رانندگی ناشیانه
یک خانم مواجه میشویم و میگوییم که رانندگی «خانمها» چنین و چنان است، دچار سوگیری
شدهایم. یعنی آمادهایم تا همواره درباره شیوه رانندگی خانمها به شکل مشخصی
قضاوت کنیم. گرچه این قضاوت خطاست، اما به شکل ثابتی این خطا رخ میدهد. در اینجا
ما دچار «سوگیری جنسیتی» شدهایم. ما انواع سوگیریها را داریم که در این کتاب کانمن
کاری به آنها ندارد.
نوع دومی از خطا که در عین اهمیت، کمتر بدان پرداخته شده
است، نویز، یا بیثباتی، پرش و اختلال است. نویز یعنی تغییر ناخواسته، نامطلوب و
نامعین در قضاوت انسانی. تصور کنید که کسی ثبات عاطفی و فکری ندارد. امروز میگوید
که هوای بهاری خوشایند است و فردا میگوید هوای بهاری نامطلوب است. این شخص با
داشتن اطلاعاتی یکسان درباره یک پدیده مشخص دو گونه قضاوت کرده است و شما از پیش
نمیدانید که قضاوت او درباره پدیدههای دیگر تحتتاثیر چه عواملی خواهد بود. از این
جهت وضع او از مثلا یک نژادپرست پیچیدهتر است. زیرا پیشاپیش میدانیم که نژادپرستان بر اساس رنگ پوست درباره افراد قضاوت
میکنند، اما نمیدانیم که این شخص بر اساس چه چیزی درباره یک شخص قضاوت میکند.
این کتاب مفصل و آماری و مبتنی بر تحقیقات گسترده،
برخلاف ظاهر بدبینانه آن، نکات بسیاری برای آموختن و به کار بستن و بهبود قضاوت
انسانی دارد که به نحوی بیانگر بهداشت تصمیمگیری است. همانگونه که نیازمند
بهداشت غذایی هستیم، همه ما نیازمند بهداشت در تصمیمگیری هستیم. بنیاد این بهداشت
آن است که افزون بر خطاهای دیگر، با انواع نویزها در سطوح فردی و سازمانی آشنا شویم
و بکوشیم از آنها دوری کنیم. بخش ششم این کتاب برخی قواعد ساده به دست میدهد که
با به کار بستن آنها میتوانیم امیدوار باشیم از این دست خطاها دوری کنیم. مهمترین
قاعده آن است که بیاموزیم هدف از قضاوت، «دقت» است نه صرفا «اظهارنظر شخصی». برای این کار لازم است با تعیین قواعد خاص و
پروتکلهای تصمیمگیری مشخص، از مداخلات ناخواسته شخصی پیشگیری کنیم. داشتن رویهها
در این زمینه بسیار کارساز است. همچنین پرورش تفکر آماری و دوری از شهودهای خام به
تقویت بهداشت تصمیمگیری کمکی بنیادی میکند. دست آخر آنکه خواندن دقیق این کتاب میتواند
ما را در این راه بسیار پیش ببرد.