فلسفهی سیاسی در سدهی بیستم تحولات چشمگیری به خود دیده است. این تحولات آینهی تمامنمایی است از دگرگونیهای سیاسی و اجتماعیای که تاریخ این سدهی پرآشوب را رقم زده است. در بطن همهی تحولات دغدغهی عدالت خودنمایی میکند. برقراری عدالت هماره انگیزهی اصلی انسانها برای براندازی یا اصلاح نظامهای سیاسی بوده است و بیعدالتی مهمترین علت فروپاشی این گونه نظامها. از این رو بیجا نیست اگر در یک دورهی آموزشی دربارهی فلسفهی سیاسی سدهی بیستم، نظریههای عدالت در مرکز بحث قرار گیرند.
آغاز این دورهی آموزشی با کتاب نظریهای در باب عدالت، اثر جان رالز، خواهد بود که جانی تازه در فلسفهی سیاسی معاصر دمید و عدالت را به بحثی داغ میان فیلسوفان تراز اول اخلاق و سیاست بدل کرد. در دل این اثر، گرایشهای غالب در خصوص عدالت از قبیل فایدهگرایی جرمی بنتام و جان استوارت میل، شهودگرایی جی. ای. مور و دیوید راس، و کمالگرایی ارسطو و نیچه، و قراردادگرایی روسو و کانت مطرح و یک به یک نقد خواهد شد. در نهایت به معرفی نظریهی خود رالز، یعنی نظریهی «عدالت به مثابهی انصاف»، به عنوان نظریهای برآمده از سنت قراردادگرایی خواهیم پرداخت. رالز با تکیه بر سنت قراردادگرایی، برای توافق منصفانه بر سر اصول عدالت وضعیتی معیار را ترسیم میکند؛ در این وضعیت فرضی که وی نامش را «وضعیت آغازین» مینهد، انسانها از امتیازاتی که از روی استحقاق و لیاقت خود به دست نیاوردهاند بیخبرند و این نکته باعث میشود که نتوانند اصول عدالت را نامنصفانه به نفع خود رقم بزنند. آنها، در پسِ پردهی بیخبری، به ناگزیر بر سرِ دو اصل به توافق میرسند، یکی اصل آزادی و دیگر اصل تفاوت. اصل نخست، که مربوط به استیفای حقوق و آزادیهاست، برای همهی افراد حقی برابر در برخورداری از آزادی به رسمیت میشناسد، و اصل دوم، که مربوط به تقسیم ثروت و درآمد است، توزیعی را عادلانه میشمارد که در آن بیش از همه سود محرومترین اعضای جامعه در نظر گرفته شده باشد.
در بخش بعدی، منتقدان اصلی رالز در دو دستهی اختیارگرایان (libertarians) و اجتماعگرایان (communitarians) معرفی خواهند شد. رابرت نوزیک، پرآوازهترین نمایندهی اختیارگرایی، در کتاب مشهور خود ــ آنارشی، دولت، و آرمانشهر ــ بر رالز خرده میگیرد که چنان که باید و شاید لیبرال و فردگرا نبوده است و با اصل دوم خود، یعنی اصلِ تفاوت، آزادیها و حقوق اساسی برخی انسانها، به خصوص طبقهی ثروتمند و سرمایهدار را پایمال کرده است. به عقیدهی او یکی از اصول کانتی مهمی که خود رالز نیز به آن استناد میکند (انسانها را همیشه به چشم غایت بنگر نه به چشم وسیله) در اصل تفاوت رالز نقض شده است و او قشر سرمایهدار را تنها به چشم وسیلهای برای رفاه قشر فقیر مینگرد.
طرفه آن که گروه دیگر، یعنی اجتماعگرایان، بر رالز خرده میگیرند که بیش از حد فردگرا است و نقش تعهدها و پیوندهای اجتماعی را در هویت فرد نادیده میگیرد. مایکل سندل، یکی از نامآوازهترین نمایندگان اجتماعگرایی، در کتاب لیبرالیسم و محدودیتهای عدالت، نشان میدهد که رالز با ترفند پردهی بیخبریاش تمامی علقهها و وابستگیهایی را که انسانها حق دارند در انتخابهای سیاسیـ اجتماعیشان دخیل کنند از آنها میگیرد و بدین طریق انتخاب اصول عدالت را به انتخابی تهی، بیمعنا، و بیاثر مبدل میسازد.
در بخشهای بعدی این دوره اشارههای کوتاهی نیز به نظریههای برابریخواهانه، مارکسیستی، و فمینیستی خواهد شد.
دورهی آموزشی «فلسفهی سیاسی سدهی بیستم» با تدریس مرتضی نوری در شش جلسه روزهای چهارشنبه ساعت ۱۴ تا ۱۶ برگزار میشود. آغاز آن ۱۱ شهریور است. علاقهمندان به حضور در این دورهی آموزشی تا پایان مرداد فرصت دارند در ساعتهای اداری به مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچهی سوم مراجعه کنند و برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارههای ۸۸۷۲۳۳۱۶ و ۸۸۷۱۷۴۵۸ تماس بگیرند.