در نیمههای قرن بیستم موج استقبال از آثار هرمان هسه به جایی رسید که حتی کتاب «گرگ بیابان» او برای مدتی کتاب اول دنیا نام گرفت. تاکنون میلیونها نسخه از آثار او به زبانهای متعدد منتشر شده است. هرمان هسه نامههای فراوانی از سراسر دنیا دریافت میکرد و به بسیاری از آنها نیز پاسخ میداد. نامههایی که در کتاب «بازگشت زرتشت» میخوانید، گویای شخصیت، دیدگاههای فکری و کنشگری او در عرصهی اجتماع و فرهنگ است. این نامهها در شرایطی که اروپا جنگی خانمانسوز را پشتسر گذاشته بود، حاوی نکات تاریخی مهمی است.
خبرگزاری مهر دربارهی کتاب «بازگشت زرتشت؛ برگزیدهای از نامههای هرمان هسه» نوشته است: «هرمان هسه نویسندهی شناخته شدهی آلمانی و خالق آثاری چون «گرگ بیابان»، «کنولپ»، «بازی مهرهی شیشهای» و «سیدارتا» که همگی به فارسی ترجمه شدهاند، عموماً به عنوان نویسندهای غیرسیاسی شناخته میشود، اما نامههای وی چیز دیگری میگوید.
سیاسی بودن هسه را به زیبایی در نامههای وی که موضوعاتش مختلف است، میتوان دید و در این نامهها، او ثابت میکند که شاعر و نویسندهای نیست که اشعار و نوشتههایش تاریخ مصرف داشته باشد.
هسه این نامهها را خطاب به افراد مختلفی از جمله هاینر، دخترش و نینون، همسر سومش و در فاصلهی سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۰ و اندکی بعد از آن نوشته است.
در واقع هرمان هسه از نویسندگانی بود که بسیار نامه مینوشت. همچنین گفته میشود حدود ۳۰ هزار نامه به او نوشته شده که گویا هرمان هسه ۱۷ هزار فقرهشان را پاسخ داده است.
نکتهی جالب آنکه در میان این نامهها، نامههای تهدیدآمیز و اهانتآمیز نیز بودهاند؛ بهعنوان مثال یک دانشجوی رشتهی پزشکی از شهر هاله در سال ۱۹۲۱ زمانی که پس از جنگ جهانی اول، هسه به رشد اندیشه و خودسازی جوانان آلمان و بینالمللی شدن این امر میپردازد و آلمانیها را تافتهی جدا بافته نمیداند، خطاب به این نویسندهی مطرح آلمانی مینویسد: «ما از این گونه شاعران نفرت داریم که از مردان، زنانی میسازند و ما را به اندیشیدن و بیتفاوت شدن دعوت میکنند. از ما میخواهند که بینالمللی بیندیشم. ما آلمانی هستیم و میخواهیم تا ابد نیز آلمانی بمانیم.»
هسه البته به این نامه پاسخ نمیدهد و نام دانشجو را نیز پنهان میکند، اما در یادداشتی در سال ۱۹۲۱ نکتهای جالب میگوید که در سال ۱۹۳۱ به گونهای دیگر آن را بازگو میکند: «جالب است که این دانشجو میگوید، این حق مسلم ماست که شاعران عیناً تقاضاهای ما را بازگو کنند. یعنی شاعر موجودی است که باید دانش و اندیشه خود را که در پی حقیقتجویی است و رسالت خود را که همان حقیقتگویی است، پنهان کند و اطاعت کند، وقتی این جوان چماقش را میچرخاند!»
اما معروفترین نامهای که از هرمان هسه به یادگار مانده، «بازگشت زرتشت» اوست؛ در ژانویهی ۱۹۱۹ هرمان هسه آزردهخاطر از شروع جنگ جهانی اول و دردمند از آنچه این بلای خانمان سوز بهبار آورده، در نامهای بلند که در مدت ۴۸ ساعت مینویسد، با جوانان آلمان سخن میگوید. عنوان این نامه ۴۰ صفحهای «بازگشت زرتشت» است با زیرنویسی تحت عنوان: «سخنی با جوانان آلمان - از یک آلمانی.»
هرمان هسه در این نامه نیز از ضرورت خودسازی و سازندگی جوانان آلمانی سخن میگوید. او با اینکه دوران تلخی را پشت سر گذاشته است، از توجه به آیندهی جوانان و آیندهی انسان و انسانیت فروگذار نمیکند.»
غضنفری، مترجم کتاب، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران گفته است: «نثر کتاب و شیوهی نگارش نامهها است که این آثار به جا مانده از هسه را برجسته میکند. برای مثال او به پسرش که درصدد رفتن به میدان جنگ است، نامهای نوشته و به او میگوید به تفنگ باید مانند یک عروسک بنگری... همین ظرافت نوشتار و تشبیهات اوست که خواندن نامههای دوران جنگ را لذتبخشتر میکند. این اثر به مسایل سیاسی روز آلمان نیز میپردازد. بخشی از اظهارات هسه را میتوان در شرایط سیاسی این روزهای ایران و منطقه بهتر درک کرد. او از مدیریت مملکت سخن میگوید و در توصیههایش به جوانان آلمانی میگوید که برای داشتن زندگی آزادتر باید چگونه تصمیمگیری کنند.»
به گفتهی غضنفری، هسه در ابتدا طرفدار کمونیسم بوده، اما بعد از تجربهی جنگ و کشتارهایی که اتفاق میافتد بهتدریج به مخالفت برمیخیزد و این تغییر منش سیاسیاش را میتوان در آثارش نیز مشاهده کرد.