شبکهی خبری فرهنگ و هنر: زندگی قسطی همان بردهداری به شیوه مدرن است و اقساط در واقع امتداد همان تازیانههای دوره بربریت و بردهداری است که به شکل مدرن وارد زندگی بشر امروزی شده است. هر قسط تازیانهای است که هر روز بر سر و روی زندگی ما فرود میآید!
زندگی ما کارمندها با قسط معنا پیدا میکند. از خانه و اتومبیل و یخچال ساید بای ساید و تلویزیون آل ای دی گرفته تا خرج و مخارج عروسی خودمان و تحصیل و بزرگ شدن و عروسی بچهها.....
برای خیلی از ما زندگی از شروع، قسطی است. قسطی عروسی میکنیم، قسطی بچه دار میشویم، قسطی بچه بزرگ میکنیم، قسطی برای بچههایمان جهیزیه میخریم و با این مانور تجملات و چشم و همچشمیهایی که برای گرفتن مراسم ختم و هفت و چله در سالنهای مجلل و خرجهای آن چنانی وجود دارد، هیچ بعید نیست قسطی هم بمیریم!
روزهای آخر ماه نیامده استرس وجودمان را میگیرد و اعصابمان بهم میریزد. ماشین حساب را بر میداریم و آن قدر با اعداد بازی میکنیم شاید معجزهای رخ بدهد و وقتی متوجه میشویم معجزهای در کار نیست، ماهها را دانه دانه میشماریم تا ببینیم شر قسطها کی از سرمان کم میشود. اما تا به ماههای آخر نزدیک میشویم، یک چاه دیگر جلوی زندگیمان دهان باز میکند و به این ترتیب زندگی قسطی دور باطلی شده است که آخری ندارد!
مسابقه تجملات در زندگیهای اقساطی
کارمند یا کارگر که باشی ناچاری که با زندگی قسطی انس بگیری و هزینههای زندگی را تأمین کنی. برای این شیوه از زندگی البته فرقی هم ندارد که امروز سر برج هست یا ته برج.
گرایش به زندگی قسطی اگرچه در سالهای اخیر به یک رسم معمول در زندگی ایرانیها تبدیل شده است، اما به جرات میتوان گفت بخش زیادی از این گرفتاری معلول، چشم و همچشمیهای غیرمتعارف است. از این روست که هرچه روی تردمیل زندگی پا میزنیم، از پس خرج و مخارجهای تمام نشدنی این زندگی عاریهای برنمیآییم.
به نظر میرسد، ناتوانی در همگام شدن با تغییرات زندگی مادی سبب شده تا بخش زیادی از جامعه کنونی ما که توانایی تطبیق خود با این تغییرات را ندارند، هر روز سختتر از گذشته تازیانههای عصر نوین بردهداری را به جان بخرند.
ناتوانی در خرید و تمایل به خرید سریعتر و قسطی موجب شده است تا فروشگاههای بسیاری عنوان «اقساط بدون پیش قسط» را به عنوان یک محرک و ترغیب کننده انتخاب کنند. مشکل و دردسر قسط، گاهی از مرجوع کردن کالا و استرس و اضطراب فراتر میرود. هزینه خورد و خوراک و پوشاک، اجاره خانه، خرج تحصیل و تفریح و هزینههای متداول دیگر، هنگامی که با قسطهای ماهانه جمع میشوند، بسیاری از خانوادهها را با کسری بودجه مواجه میکنند.
این در حالی است که اقتصاددانان معتقدند: وابسته شدن زوجها به زندگی قسطی موجب مخدوش شدن برنامههای بلند مدت خانواده میشود و کنترل آنها را بر سرنوشت اقتصادیشان با اشکالاتی مواجه میکند.
بررسیها نشان میدهد در حال حاضر ۷ دهک از جامعه امروز ایران هر ماه با قسط به عنوان یکی از خرجهای اصلی زندگیشان درگیر هستند. ۳ دهک دیگر (ثروتمند) فقط به شکل مقطعی و در موارد متفاوتی با «قسط دادن» برخورد میکنند. خرید خودرو، خرید خانه، وام بانکی، خرید لوازم منزل از هزینههایی است که خانوادههای ایرانی قسط دادن را برای پرداختشان انتخاب میکنند.
در همین رابطه دکتر"مهدی تقوی"، کارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران پیرامون قسط دادن و مشکلات ناشی از آن میگوید: به طور کلی خرید کالای قسطی یا وام گرفتن زمانی اتفاق میافتد که فرد نیاز سریع به کالا یا پول دارد و پیشبینی میکند که با پسانداز ماهانه خود، قادر است قسط کالا یا وام را پرداخت کند. هزینه این دسترسی سریع، بهرهای است که روی قسطها میآید. اما در دو صورت ممکن است مشکلاتی پیش آید و معادلات به هم بریزد.
تقوی در ادامه توضیح میدهد: این اشتباه نخست از خود فرد سرچشمه میگیرد. زیرا فرد وقتی میداند از یک جریان ثابت حقوق برای پرداخت اقساط خود بهرهمند نیست، نباید دست به چنین اقدامی بزند .
او میگوید: بخش زیادی از صاحبان مشاغل در کشور ما مثل دستفروشان یا صاحبان شغلهای فصلی توانایی پرداخت اقساط آن هم در بلندمدت را ندارند، زیرا لازمه اصلی قسط دادن، یک جریان حقوق ثابت است که بتوان روی آن حساب کرد. اما دومین مشکل در این بین سیاستهای اقتصادی و بالا و پایین شدن نرخ سود وامها و تورمی است که در اقتصاد وجود دارد.
حرص برای خرید؛ خدعه عصر بردهداری نوین
اظهارات این اقتصاددان در حالی بیان میشود که دکتر طهمورث شیری، جامعه شناس در گفت و گو با فانوس از منظری متفاوت به این موضوع مینگرد و میگوید: به نظر میرسد اکثر افراد جامعه ما در حال حاضر دچار نوعی بیملاحظی در خرید و بعضاً نوعی حرص در این زمینه هستند.
به گفته وی، اکنون دو اتفاق به طور همزمان در حال رخ دادن است که در موضوع قسط و مشکلات ناشی از آن دخیل است. نخستین اتفاق، اقتصاد سرمایهداری است که مبتنی بر مصرف است و دایما برای خرید از ابزار تبلیغ و ترغیب استفاده میکند.
به گفته وی این نوع از اقتصاد نخست برای شما نیاز کاذب تعریف میکند و سپس حرص خرید را در شما بوجود میآورد و ما امروز خواسته و ناخواسته درگیر بمباران تبلیغاتی آن هستیم.
این جامعه شناس ادامه میدهد: در جامعه شناسی مبحثی وجود دارد که ما آن را «نهضت سبک زندگی» مینامیم، یک نهضت تأمین یافته در جوامع در حال توسعه و توسعه یافته.
او میگوید: تئوری این نهضت به این صورت است که اگر روزی افراد از طریق داشتههایشان مثل ملک و میراث خانوادگی و طبقه اجتماعی شناخته میشدند و برتری و تفاوت مییافتند، امروز از طریق سبک زندگی و "مصرفشان" تمایز مییابند. بنابراین به نسبتی که فرد از آخرین مدهای گوشی موبایل و اتومبیل بهرهمند باشد، به همان اندازه مهم و با ارزش تلقی میشود. هرچه بیشتر پول «خرج» کند، مهمتر و پولدارتر تلقی میشود.
دکتری شیری اضافه میکند: در چنین اجتماعی بدیهی است که فرد مصرف و خرید کند، حتی به قیمت این که زیر بار قسط و قرض و هزار دردسر دیگر برود.