مرداد ماه ۱۳۸۲ در نودوچهارمین نشست کتاب ماه ادبیات و فلسفه، کارنامهی ترجمهی مرتضی کلانتریان نقد و بررسی شد. مترجم شاخص و گرانقدری که متاسفانه در دوازدهم خرداد ۱۳۹۸ دار فانی را وداع گفت. به همین مناسبت گزارش خبرگزاری ایسنا را از آن نشست مرور میکنیم:
ایسنا: مرتضی کلانتریان ـ مترجم و حقوقدان ـ روز گذشته در نشست نود و چهارم کتاب ماه ادبیات و فلسفه در خانه کتاب درباره دلیل این دشواری گفت: چون خیلی از کارهای من در دسترس نیستند و اگر من الان صحبتی درباره آنها کنم، شما هیچ وقت فرصت خواندن خود کتابها را نخواهید داشت، چون کتابی در دسترس نیست. وی گفت: دعوت حضور در این جلسه را پذیرفتم، چون به آقای محمدخانی ـ سردبیر کتاب ماه ادبیات و فلسفه ـ مدیون بودم. در چاپ سوم "سیمای زنی در میان جمع" که چند سالی بود وزارت ارشاد اجازه چاپش را نمیداد، او محبت کرد و مشکل کتاب حل شد. احساس میکنم کسی که میآید در این محفل و میخواهد حرفی بزند، باید کمکی باشد به فرهنگ این مملکت.
کلانتریان با بیان اینکه کتابهایم به غیر از برخی آثار حقوقی کمتر این شانس را داشتهاند که در اختیار خوانندگان قرار گیرند، اعلام کرد: در راه ترجمه مدیون عزیزانی هستم در عرصه فرهنگ که برای من همیشه سمبل بوده و ارزش داشتهاند. در ترجمه کتابهای مرگ کثیف و قرارداد اجتماعی، مدیون مصطفی رحیمی هستم که چند روز پیش غریبانه سالگرد درگذشتش را گریستم. کلانتریان یادآور شد: قرارداد اجتماعی تنها کتاب سفارشی است که من ترجمه کردم، آن هم به سفارش آقای حسینجانی، مدیر نشر آگه. در هر حال من مترجم حرفهای نیستم و حرفهام ترجمه نیست.
این مترجم اضافه کرد: کتاب رؤیا و تاریخ را نیز مدیون بانوی قصههای کودکان ایران هستم. خانم فردوس وزیری که حدود پانصد قصه برای بچهها نوشت و امروز حتا کسی یادش نیست.
کاوه میرعباسی نیز در این نشست درباره ترجمههای کلانتریان اظهار داشت: درست است که کلانتریان کار ترجمه را به عنوان کار جنبی انجام میدهد، ولی اگر خدماتی را که در عرصه فرهنگ انجام داده از نظر بگذرانیم، از خیلی مترجمان حرفهای فعالتر بوده و دقیقاً چون شغل اصلیاش مترجمی نبوده است و این امکانی را برایش فراهم کرده که در چنین مسیری برود. مترجم کتاب گفتوگو با بورخس ادامه داد: مترجم حرفهیی، یا توجهش به بازار است که در این صورت میخواهد آثار نویسندگان مشهور را برای ترجمه انتخاب کند؛ یعنی کتابهایی که فروششان تضمین شده است. یا اینکه دلیل مادی در کار نیست و یک اثر را به خاطر اعتبار خود اثر برمیگزیند؛ چه نویسندهاش معروف باشد و چه نباشد.
میرعباسی خاطرنشان کرد: پس یک عده در ترجمه یا به دنبال آخرت هستند یا دنیا و ما مترجمی میخواهیم که نه به فکر آخرت باشد و نه دنیا و آقای کلانتریان جزؤ این دسته هستند. میرعباسی با بیان اینکه بسیاری از نویسندگان به همت مرتضی کلانتریان در ایران معرفی شدند گفت: مثلاً نویسندگان رمانهای وجدان زنو، دایی من بنجامن، نقطه ضعف و منم فرانکو. وی افزود: در حق کتاب آخر او ـ بشریت و حاکمیتها ـ بیشتر از همه اجحاف شده است این یکی در دسترس است و روی دست ناشر مانده و باد کرده است، پس بشتابید.
در ادامه سعید محبی ـ استاد دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی و سردبیر پیشین مجله حقوقی ـ با اشاره به مظلومیت محافل فرهنگی گفت: یک زمان میخواهیم بزرگداشتی برگزار کنیم، خب بودجهای اختصاص مییابد و برگزار میشود و زمانی نیز میخواهیم یک بعدازظهر جمعه پای تلویزیون تله بشویم و با مفاخر ساعتی را بگذرانیم، اما یک وقت است که میخواهیم یک کار آرام و بی سر و صدا با یک هدف مشخص، یعنی ارتقای آگاهیها و پاسداشت زحمت اهالی قلم انجام بدهیم، خب آنوقت زیرزمینی به آدم میدهند با چند تا صندلی. ولی به هر حال آنجایی که ماندگار است و کسانیکه مخاطب این کاره هستند، میدانند که شرفالمکان بالمکین.
محبی گفت: کارنامه یک مترجم، یعنی کارنامه چهل سال عرق ریختن و زحمت کشیدن بابت اثر که به اهل قلم و فکر در این کشور تقدیم شد. محبی ترجمههای کلانتریان را به سه بخش تقسیم کرد و اظهار داشت: بخش اول، رمان سیاسی با نمونههای مرگ کثیف، دایی جان بنجامن، منم فرانکو و سیمای زن در میان جمع رمان به معنای عمومی آن نه لزوماً با تم سیاسی با آثار لطف دیررس، خاطرات پسر بچه ناقلا و وجدان زنو، عرصه سوم، فلسفه سیاسی و حقوقی با رؤیا و تلخ، حقوق بینالملل در جهان نامتحد، بررسی پرونده یک قتل از میشل فوکو، قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو و ...
او گفت: کلانتریان مترجمی است با زبانی نه عوامگرا و نه نخبهگرا؛ درحقیقت متناسب با روشنفکران حوزه عمومی.