شرق: این روزها از هر گوشهای خبری درباره خودکشی شنیده میشود. آیا تعداد خودکشیها بیشتر شده است یا به دلیل شبکههای مجازی انتشارشان گسترش یافته است. اصلا چگونه باید اخبار مربوط به خودکشی را منتشر کرد که شائبه تشویق به خودکشی وجود نداشته باشد. در این زمینه به سراغ رئیس انجمن روانپزشکان ایران رفتهایم تا چند نکته را از او بیشتر بدانیم. او به آیین نامه ای در زمینه انتشار خبر خودکشی در جراید اشاره می کند و در کنار یادآور شدن محدودیتها و شیوه مطرح کردن اخباری در این زمینه به تاثیر شبکههای اجتماعی در نشر اخبار خودکشیهای اخیر هم نقبی میزند و معتقد است که بعضی از فعالیتهای جنبی این شبکهها در پیشگیری از خودکشی، فرصت خوبی ست که در اختیار جامعه قرار گرفته است:
جناب آقای دکتر، اینروزها متأسفانه درباره خودکشی خبر زیاد میشنویم، فکر میکنید شنیدن این اخبار چه تأثیری بر مخاطب دارد؟
خودکشی از دردناکترین تجربههای اقدامکنندگان و خانواده و اگر تحت درمان
باشند، پزشکان معالج این افراد است و مجموعهای از عوامل پزشکی ارثی-
اکتسابی (شخصی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی) میتواند در سببشناسی آن مورد
بحث قرار گیرد و تأثیرگذار باشد و مسئله سادهای نیست که بتوان یک حکم
قطعی- آنچنان که این روزها رسم شده است- برای آن صادر کرد. خبررسانی
بیملاحظه هم میتواند در ترویج احتمالی آن نقش داشته باشد. خبررسانی آن با
گسترش اندوه و غم همراه است. خبررسانی موارد خودکشی مثل خبررسانی تصادفات
جادهای نیست و ملاحظاتی دارد که از طرف سازمان جهانی بهداشت و همینطور
اداره سلامت روان وزارت بهداشت نیز تدوین شده است.
تا سالها روزنامهنگاران و روزنامهها از پرداختن به این اخبار منع شده
بودند، فکر میکنید این شیوه درست است و نباید اخبار اینچنین منتشر شود؟
روزنامهنگاران از پرداختن به آن منع نشدهاند. انتشار خبر میتواند
پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. حسن آن در باخبرشدن جامعه و مسئولان و
بالارفتن آگاهی همه در پیشگیری و چارهاندیشی همهجانبه در مورد این مشکل
بزرگ بهداشتی- اجتماعی است و جنبههای منفی هم دارد که گاه ممکن است مورد
تقلید در کسانی قرار گیرد که به دلایلی این فکر برایشان مطرح بوده (فکر
خودکشی و به عمل درنیامده). و تجربیات جهانی و ملی نشان داده است که
خبررسانی نامناسب میتواند تلنگری ناگهانی برای اقدام در این افراد باشد پس
خبر در همهجای دنیا منتشر میشود اما با ضوابطی خاص.
شما فکر میکنید که چگونه باید این اخبار منتشر شود؟
در این مورد نظر شخصی مطرح نیست. مثل این است که بپرسید افسردگی را چگونه باید درمان کرد. درمان افسردگی ضوابط علمی تنظیمشده دارد.
شاید بهتر باشد اینگونه بپرسم آیا شیوه خاصی برای اعلام خبرهای خودکشی تدوین شده است؟
در زمستان سال ١٣٨٦ همکاران عزیز روانپزشک در وزارت بهداشت، با همکاری
دانشگاه کرمان ضوابطی برای این امر تدوین کردند. ناگفته نماند که سازمان
جهانی بهداشت هم ضوابطی تهیه کرده است و این امری جهانی است و دستورالعمل
خاصی دارد که به طور خلاصه به آن اشاره میکنم و هدف از تنظیم این راههای
انتشار خبر، جلوگیری از همهگیری خودکشی بهدنبال انتشار نامناسب اخبار
خودکشی افراد خاص است.
- اصولا پخش هیجانی خبر خودکشیها با آبوتاب زیاد و تفسیرهایی که معمولا
شتابزده و حسابنشده است میتواند در افزایش خودکشی در جامعه اثرگذار
باشد، به این علت پوشش خبری محدود توصیه میشود.
- چاپ عکس افراد اقدامکننده، انتشار، روش اقدام به خودکشی و صحنه خودکشی صحیح نیست.
- چاپ واژه خودکشی در تیترهای جراید و بهخصوص صفحه اول و با رنگ قرمز خلاف ضوابط جهانی است.
- انتشار جزئیات روش خودکشی، محل اقدام، سقوط از بالای پل و ریل قطار و...
ریسک خودکشی در افراد مستعد را با روش مشابه، افزایش میدهد.
- ذکر دلایل سادهانگارانه مثل دعوا با مادر و همسر و مدیر کارگاه و مدرسه
و... بهعنوان دلیل خودکشی صحیح نیست. خودکشی هیچگاه در نتیجه یک عامل
نیست بلکه تعامل پیچیدهای از عوامل روانی، بیماری جسمی، سوءمصرف مواد،
مشکلات خانوادگی، تعارضهای بینفردی در استرسهای زندگی و عوامل اجتماعی-
اقتصادی است.
- اقدام به خودکشی بهعنوان عملی قهرمانانه یا معصومانه تفسیر نشود.
- از واژه «خودکشی موفق» برای خودکشیهای منجر به مرگ پرهیز شود.
- خبر در صفحات داخلی جراید منتشر شود نه در صفحه اول و با تیترهای رنگی.
- پرهیز از نشر نوشتههای افراد و عکس کسانی که اقدام کردهاند در رسانهها.
- پرهیز از جزئیات روش اقدام به خودکشی.
- پرهیز از چاپ عکس صحنه خودکشی یا جسد.
- پرهیز از بزرگنمایی و هیجانانگیز جلوهدادن اقدام به خودکشی.
- پرهیز از تفسیرهای شتابزده و یکبُعدی پس از خودکشیها.
- این دستورالعملها باید مورد توجه خاص باشد.
- انتشار نام مراکز و نهادهای پیشگیری از خودکشی و شماره تلفنهای
پاسخگو به کسانی که فکر خودکشی دارند و توصیه به مراجعه به مراکز درمانی
روانپزشکی و مراکز مشاوره پیشگیری از خودکشی.
- در مورد انتشار خبر خودکشی افراد معروف و خاص باید دقت بیشتری به خرج داد.
- به عواطف بازماندگان قربانی و سوگواران توجه شود.
مقررات دقیقی است، یعنی سانسور باید در این اخبار انجام شود؟
اجازه بدهید کلمه سانسور را اصلاح کنم. ضوابط نحوه خبررسانی امر مهمی چون
خودکشی، که در سطح بینالمللی و به وسیله سازمان جهانی بهداشت تهیه شده را
سانسور نام ندهیم. هدفی انسانی در پشت این ضوابط است و اینکه نحوه خبررسانی
باعث افزایش آمار خودکشی در جامعه نشود. این سانسور نیست ضوابط علمی نحوه
انتشار خبر است.
تعریف جالبی بود! چون اهداف انسانی وجود دارد، پس این سؤال مطرح
میشود که به نظر میرسد این مقررات خاص روزنامهها و نهادهای رسمی است. در
این روزها که شبکههای اجتماعی به صورت آنلاین حتی خودکشی را میتوانند
پخش کنند، چه راهکارهایی میتوان برای انتشار اخبار خودکشی در نظر گرفت؟
نقش شبکههای اجتماعی بسیار مهم است. میتواند فرصت مناسب بهداشتی یا
برعکس آسیبرسان باشد. عدم اطلاعرسانی کسانی که در این شبکهها خبررسانی
میکنند از ضوابط انتشار خبر و دشواری ما برای دسترسی به آنها مشکل بزرگی
است، اما از این شبکهها میتوان برای کمپین پیشگیری و مبارزه با خودکشی و
آگاهی مردم استفاده کرد که فرصت خوبی است.
یعنی میتوان شبکههای اجتماعی را یک شمشیر دولبه تصور کرد.
راهکارهایی برای استفاده اینگونه اندیشیدهاید یا در مطالعات خارجی به
آنها برخورد کردهاید؟ اگر صریح بخواهیم بپرسیم، آیا پژوهشی شده که بیان
کند این شبکهها در گسترش خودکشی تأثیر دارند؟
در ایران اولینباری است که با این مسئله روبهرو میشویم. با توجه به
اینکه بخشی از شبکهها خبری محسوب میشوند میتوانند یا احتمالا در
خودکشیهای تقلیدی مؤثر هستند. هنوز پژوهشی در این زمینه در ایران انجام
نشده است.
پزشکان در جلوگیری از خودکشیها میتوانند نقش داشته باشند؟
پزشکان نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها با تلاش دائمی از کاستن از دردهای
جسمی و روانی به کاهش بیماریها و کمک به کنارآمدن با مشکلات و کاهش افکار و
تمایل به خودکشی نقش اساسی دارند و در موارد بحران نیز باید محل اتکای
جامعه و رسانهها باشند. انجمن علمی روانپزشکان ایران و سایر نهادهای
ذیربط باید برای آموزش سایر پزشکان، امدادگران و امدادرسانان، برنامه
اساسی داشته باشد. انجمن آماده این کار است.
پس نیاز به همکاری بین نهادهای مختلف است. مسئولان اعلام کردند که
تعداد خودکشیها زیاد نشده است اما چگونه است که مدام این اخبار شنیده
میشود؟
از آمار دقیق اطلاعی ندارم اما همین که در مدت مشخص مثلا دو، سه هفته اخیر
مواردی از اقدام به خودکشی به روشی مشخص و مشابه وجود داشته که در مدت
مشابه دیگر در هر فصل و ماهی نبوده است باید ذهن را متوجه خودکشی تقلیدی
کند.
یکی از مسئولان اعلام کرده است که خودکشیها جنبه اعتراضی دارند، آیا شما
هم این نظر را قبول دارید؟ بهخصوص که اغلب این افراد در فضاهای عمومی
اقدام به خودکشی میکنند.
هر اقدام به خودکشی میتواند اعتراض باشد، اعتراض به زندگی، به خود، به دیگران.
نمیدانم مقصود آن مسئول چه بوده است. این اظهارنظر در ردیف همان تفسیرهای
سادهانگارانه است که باید از آن پرهیز کرد وگرنه موج را دامن میزند.
شما در بخشی از صحبتهای خود از تفسیرهای سادهانگارانه سخن
گفتید، فکر میکنید این فاصله بین مسئولان و افراد علمی چقدر میتواند در
تصمیمهای مهم و سیاستهای کلان تأثیرگذار باشد؟
باید مورد توجه قرار گیرد به شرطی که پیوستگی بین آمار و اطلاعات و
تصمیمگیریهای کلان وجود داشته باشد. این خط واصل بینشان ناپدید شده است.
بهخصوص یکی از نکتههایی که این روزها مطرح است اشاره به فضا و مشکلاتی
است که سبب این خودکشیها شده، آیا میتوان مسائل اجتماعی و سیاسی را در
این زمینه تأثیرگذار دانست!
در زمینه مسائل مربوط به بهداشت عمومی و روانی جامعه، مسائل اجتماعی،
سیاسی، اقتصادی، شرایط صلح و جنگ و رکود اقتصادی، فقر و آسیبهای اجتماعی و
خیلی عوامل دیگر نقش دارند اما این همه ماجرا نیست. نقش افسردگی و دیگر
بیماریها را هم باید مطرح کرد.
افرادی میخواهند دیگران در جریان خودکشی آنها قرار گیرند اما خیلی از
این پرونده خودکشیها بسته میشود بدون بررسی، چون شاکی خصوصی ندارند.
این هم یک فرض است به فرض که چنین باشد، اگر خواسته آنها مغایر بهداشت
دیگران باشد باید مدیریت شود. بستهشدن پرونده خودکشیها بدون بررسی و نظر
کارشناسان امر و بهاصطلاح کالبدشکافی حرفهای، صحیح نیست اما ذکر پارهای
جزئیات برای پاسخ به کنجکاوی دیگران میتواند برای آن افراد و حتی اهالی
رسانه نیز آسیبزا باشد.
گاهی هم خودکشیها موفق نیست و آن افراد با مشکلات پیشآمده زندگی
سختی را خواهند داشت. چهکار باید کرد که مسئولان یا مردم کمکی به آنها
بکنند تا دوباره به سمت خودکشی سوق پیدا نکنند؟
عنوان کردن خودکشی موفق یا ناموفق به وسیله سازمان جهانی بهداشت در
رسانهها نهی شده است اما هر مورد خودکشی با هر سرانجامی باید بررسی و
کالبدشکافی شود. این افراد باید تحت مراقبت دقیق مددکاری، درمانی، خانوادگی
و پرستاری قرار گیرند. رهاشدن اینها بدون این موارد احتمال اقدام مجدد را
افزایش میدهد. باید در نظر داشت واقعا نیاز است تا جامعه از این افراد
همهگونه حمایتی داشته باشد وگرنه احتمال تکرار افزایش مییابد.
کسانی که در این مدت اخبار خودکشی آنها منتشر شده، از دختر ١٢
ساله که نگران رفتار پدرش بوده تا پیرمرد ٦٥ ساله، به نظرتان نکته مشترکی
بین این افراد میتوان پیدا کرد غیر از خودکشی در ملأ عام؟
آنچه بهعنوان «علت» در اخبار میآید، مستند و معتبر نیست و از سوی دیگر
مسئله خودکشی پیچیدهتر از آن است که بهسادگی تفسیر شود. اما خودکشی در
ملأ عام هم از مواردی است که باید بهوسیله اهل فن بررسی دقیقی روی آن صورت
گیرد.
این اهل فن را از کجا باید پیدا کرد؟ یا درواقع کمک این اهل فن باید توسط چه کسانی درخواست شود؟
وقتی کسی خودش را میکشد، از نظر پزشکی و قانونی برایش پرونده تشکیل میشود
و اطلاعات درباره این فرد جمعآوری میشود. در اینجا مجموعهای از اهل فن،
از جامعهشناس و روانشناس تا پلیس و... پرونده را بررسی و اطلاعات را
تحلیل میکنند تا علل و مشکلات را دریابند تا در جایی و برای موارد بعدی و
خودکشیهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
این یک سؤال عامیانه اما مطرح است؛ خودکشی در ملأ عام، نیاز به
گفتن یا نشاندادن چه مسئلهای است؟ آیا این افراد هدف خاصی را دنبال
میکنند و میخواهند حرفی بزنند یا دیده شوند؟
امکان آن هست، اما نقش نحوه خبررسانی بیملاحظه را در سایر کشورهای جهان در مورد خودکشیهای تقلیدی نباید فراموش کرد.
یعنی شما این خودکشیها را تقلیدی میدانید؟ اما سن آنها فرق دارد؛ مثلا دختری به دلیل ترس از پدر، پدری برای نیاز مالی و... .
یک نکته کاملا مشخص است، انسانها مثل فلزند، هر مشکلی میتواند به
بالابردن نقطه ذوب آنها کمک کند و در نهایت وقتی فرد به نقطه ذوب میرسد
این اتفاقها برایش میافتد. این شاید یک مثالی باشد که شرح دهد چگونه
میشود که یک نفر با یادداشتی در جیب که من پول عمل چشمم را ندارم این راه
را انتخاب میکند.
درحالحاضر به نظر میرسد دولت امکانات خوبی برای مردم در راستای
دادن مشاوره تهیه کرده مثل اورژانس اجتماعی، اما باز هم مردم از آن استفاده
نمیکنند یا اطلاع ندارند. در این زمینه چه پیشنهادی از سوی انجمن
روانشناسان میشود داد؟
امکان مشاوره هست، اما کافی نیست ولی از آن استفاده صحیح هم نمیشود؛ شاید
به علت بیخبری مردم. یکی از اقدامات لازم، ایجاد مراکزی است با شماره
تلفنهای رند به شرطی که مرتب برای آگاهی مردم آگهی شود که الان هم بهطور
پراکنده داریم، در سازمان بهزیستی هم هست اما اطلاعرسانی کافی نشده؛ به
آنها «هاتلاین» یا خط داغ میگویند. مراکزی است که افراد خبره ٢٤ساعته به
تقاضای کمک کسانی که قصد خودکشی دارند پاسخ میدهند و بسیار مفید و
کمککننده است. باید این مراکز را افزایش داد و به اطلاع مردم رسانید. این
مهم برعهده وزارت بهداشت است. انجمن علمی روانپزشکان ایران لزوم گسترش این
مراکز را به اطلاع دستاندرکاران رسانیده و باز هم بر آن تأکید میکند. به
سنوسال خیلیها قد نمیدهد. فیلمی بود با بازی «سیدنی پواتیه» با نام
سیم باریک که در ایران به نمایش درآمد. حدود ٥٠ سال پیش. فیلم جالبی است
برای درک فایدههای «هاتلاین».
به نظر شما بهعنوان یک متخصص از کجا میشود فهمید کسی به خودکشی نزدیک میشود؟ آیا کاری از اطرافیانش برمیآید؟
- سابقه اقدام به خودکشی
- اظهار ناامیدی و یأس و به بنبسترسیدن و بیهدفی
- اظهار فکر یا تمایلات خودکشی
- پرسوجو در مورد راهها و وسایل لازم برای خودکشی
- ابراز افسردگی شدید و درماندگی از زندگی
- افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر نزد کسانی که سابقه مصرف دارند
- انزواطلبی و گوشهگیری از افراد خانواده و جامعه
- مرگاندیشی و درگیربودن با مسئله مرگ بهخصوص نزد جوانها و افراد مسنی که تنها زندگی میکنند
- افراد افسردهای که سابقه اقدام به خودکشی در نزدیکان آنها هست و به آن تمایل دارند
- کسانی که دچار افسردگی عمیق هستند و ادامه درمان را ناگهان متوقف میکنند
- خُلق نوسانی و همراهبودن با تصمیمهای غیرمنتظره و نمایشی و رفتارهای بیملاحظه
- صحبت درباره سرباربودن و عاطلوباطلبودن
یعنی اگر این افراد به هر دلیلی به مشاور مراجعه میکردند میشد
از خودکشی آنها جلوگیری کرد. برای گسترش و افزایش آگاهی چه اقدامات سریعی
میتوانید پیشنهاد کنید؟
قاعدتا باید به پزشکان و مشاوران اعتماد کرد، به این شرط که مشاوران
دورههای آموزشی لازم را در مراکز معتبر علمی دیده باشند. روانپزشکان،
روانشناسان بالینی و روانشناسان سلامت در این موارد آموزش دیدهاند. در
حیطه کار مسئولان است که بر فعالیت نظارت کنند.