کد مطلب: ۵۱۲۹
تاریخ انتشار: سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۳

حرفی جز هیچ

فرزاد نعمتی: امیر احمدی‌آریان، نویسنده، مترجم و منتقد ادبی در تابستان ۹۳ کتاب «شعارنویسی بر دیوار کاغذی» را با عنوان فرعی «از متن و حاشیه ادبیات معاصر» به بازار کتاب عرضه کرد. کتاب به همت نشر «چشمه» به طبع رسیده است. احمدی‌آریان که در دهه اخیر با مجلات و روزنامه‌هایی نظیر شرق، شهروند امروز، کارنامه، بیدار، زیباشناخت، هم‌میهن، اعتماد، اعتماد ملی، ارغنون و... به همکاری پرداخته است؛ اینک دانشجوی دکترای ادبیات تطبیقی است. 

کتاب از سه قسمت تشکیل شده است. نخست مقدمه و سپس دو بخش مجزا با عناوین «زمانه و زمینه ادبیات در دهه هشتاد» و «چخوفیسم ایرانی و ادبیات زندگی روزمره». کتاب آریان، کم‌حجم است؛ تنها ۱۴۱ صفحه دارد و در پی توصیف تاریخ ادبیات معاصر ایران و یا تحلیل نظرورزانه آن بر اساس تئوری‌های کلان ادبی، اجتماعی و یا سیاسی نیست و بنابراین نمی‌توان آن را «سیری بر ادبیات معاصر» قلمداد کرد؛ بلکه نویسنده دوره زمانی ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸ را که مقارن با دو واقعه سیاسی با واکنش‌های اجتماعی گسترده بوده است؛ به عنوان بازه‌ای برای تحلیل وضعیت ادبیات و نقد ادبی در ایران برگزیده است. بدین‌سان، بازه تاریخی اصلی مدنظر مولف، بازه‌ای کوتاه است؛ هرچند این امر مانع از آن نشده است که نویسنده در بیان تحلیل، خود را از سرکشی به تاریخ ادبیات ایرانی پرهیز دهد و از ذخایر معنایی و تحلیل برآمده از واقعیات تاریخی جامعه ایرانی در سیر تاریخی‌اش، استفاده نکند. 

در مقدمه، آریان ازدرهم‌تنیدگی نقد ادبی و ادبیات و فکر ادبی مدرن در ایران با مطبوعات ایرانی از مشروطه به این‌سو سخن به میان می‌آورد و در بیان مقام اصلی بحث خود، به گسترش کمّی و تغییر کیفی نشریات ایرانی پس از دوم خرداد ۷۶ اشاره می‌کند. به زعم آریان، با موج مطبوعاتی که در این دوران حادث شد؛ صفحه ادبیات به بخشی پایدار در سنّت روزنامه‌نویسی ایرانی بدل شد و این صفحات با فراهم‌آوردن جُنگی از مقولات مرتبط با حوزه ادبیات، بسیاری از اهالی ادبیات را به حضور در فضای مطبوعات ترغیب کردند. 

نویسنده که خود در طی دهه هشتاد خورشیدی با این صفحات همکاری کرده است؛ انواع و اقسام فعالیت‌های این صفحات را این‌گونه توصیف می‌کند: «از نقد داستان و شعر و نظریه ادبی بگیر تا ستون‌نویسی در باب حواشی ادبیات ایران و احیاناً ادبیات جهان، پرت‌کردن ایده‌ای و بیرون ریختن خشمی و ابراز شعفی.» (صص۱۰و۱۱) و آن‌ها را در مقام شکلی نوظهور از ژورنالیسم و تلفیقی از «فلسفه و سیاست و فرهنگ با چاشنی شور و تعجیل»؛ ریشه‌دار در سنتّی معرفی می‌کند که جیمز جویس در رمان «اولسیس» در شخصیت استیون ددالوس بازنمایی کرده است و نمونه خاورمیانه‌ای آن، در «المقابسات» ابی حیان التوحیدی قابل‌رویت است. وجه مشترک چنین موقعیت‌هایی، وجود اشخاصی است که وسواس تفکر دارند و این وسواس تمامیت زندگی آنان را در بر می‌گیرد و شکل می‌دهد. چنین موجوداتی، کنجکاوانه در هر امری چون‌وچرا می‌کنند؛ بنیان‌ها را هدف می‌گیرند؛ مفروضات را بر هم می‌زنند و بدیهیات را به دیده تعجب می‌نگرند. به زعم آریان، روزنامه‌نویس ادبی در دوره ۷۶ ـ ۸۸ نیز وضعیتی این‌گونه داشت: «خوراک فکری او متون ادبی و وضعیت ادبی عصر یا جامعه است. او مفهوم نمی‌سازد؛ نه جایش را دارد و نه اغلب توانش را و نه رسانه‌اش جای این کارهاست. سلاح او شور تفکر است هر چند به معنایی بدوی وگاه سطحی. روزنامه‌نویس صفحات ادبی ویروس ادبیات است یا باید باشد نه نظریه‌پرداز آن، کارش دخالت وگاه ضربه زدن است؛ کنجکاوی‌اش سیری‌ناپذیر است و اصرارش برای نوشتن و اظهارنظرگاه کودکانه به چشم می‌آید. او برای فرو نشاندن کنجکاوی و ارضای میل تفکر است که مفاهیم را به کار می‌بندد؛ چیزهایی ـ ایده‌ها، مفاهیم، باورها ـ از اطراف و اکناف علوم انسانی وام می‌گیرد و بدل می‌کند به سلاحی برای نبرد با متن ادبی، با وضعیت ادبی. او خود را در فرآیند مبارزه می‌بیند و همراه و همرزم دارد؛ منتها در قیاس با ایدئولوگ‌های مبارزه که کتاب و جزوه می‌نویسند و نیروهای فیزیکی آنکه مبارزه‌ای خیابانی را پیش می‌برند؛ او شعارنویس دیوارهاست.» (صص ۱۴و۱۵) وجه تسمیه عنوان کتاب نیز این‌گونه هویدا می‌شود. 

آریان، خود و فعالیت مطبوعاتی‌اش را نیز در همین جرگه می‌بیند و جای می‌دهد و این کتاب را از مرور و برآیندگیری از بیش از دویست مقاله و یادداشت و نقد کتابی که در دهه هشتاد در مطبوعات ایران به چاپ رسانده است؛ تنظیم و تدوین کرده است. بدین‌گونه، کتاب شکلی تکه‌تکه و ژورنالیستی می‌یابد و در آن نشانی از سرفصل‌های مشخص نیست؛ بلکه نوعی دوگانگی در آن بروز می‌یابد که نویسنده خود بدان آگاه است؛ به آن اذعان می‌کند و در مقام تحلیل آن بر می‌آید. به نظر آریان، وجه بارز تفکر ژورنالیستی و آن‌چه آن را از سایر انواع تفکر متمایز می‌سازد؛ تؤامانی و همزمانی گذرایی و ماندگاری است. روزنامه، تا پیش از ظهور اینترنت، گذراترین شکل نوشتار را نمایندگی می‌کرده است؛ اما در عین حال، برخی از مهم‌ترین حوادث روشنفکری نیز در فضای مطبوعاتی اتفاق افتاده است. شاهد مثال آریان در این مورد، مقالات میرزا ملکم‌خان در روزنامه قانون، ستون‌های ادوارد سعید در الاهرام، مصاحبه‌های اوریانا فالاچی، مقالات داستایوسکی در روزنامه‌های سن‌پترزبورگ، مقالات سارتر در لوموند و... است که اگرچه معطوف به زمینه و زمانه خاصی نگاشته شده‌اند و به ظاهر محدود به عصری که در آن خلق شده‌اند؛ هستند؛ اما در گذر ایام، برای ما آمدگان پس از واقعه، همچنان زنده و تاثیرگذارند. آریان، همین امر را نشانه‌ای از بهترین فعالیت روزنامه‌نگاری و دربردارنده و گره‌گاه گذرایی و جهان‌شمولی می‌داند: «واقعه‌ای محدود به زمان و مکانی خاص به واسطه فعالیت خلاقه روزنامه‌نگار بدل می‌شود به حادثه‌ای جهان‌شمول، به حرف دل و دغدغه عده‌ای کثیر در سراسر عالم در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون.» (ص۱۸) 

دو بخش بعدی کتاب، مرور برخی از مواضع منتقد نسبت به مسائل ادبی ایران معاصر است و هر کدام شامل ده تکه است که در عین وجود رابطه‌ای نسبی میان آن‌ها که برسازنده کلیّت نگاه مولف است؛ از استقلالی نسبی نیز برخوردارند و این ظرفیت را دارند که مستقلاً و یا چند تکه‌ای خوانده شوند و از این منظر، یادآور همان مقالاتی هستند که در روزنامه‌ها به چاپ می‌رسند. از جمله مباحث مطروحه در تکه‌های کتاب، در بخش اول، می‌توان به چنین مسائلی اشاره کرد: چرایی حضور مستمر و پی‌گیرانه اهالی سینما در خلق و چاپ آثار ادبی و انواع واکنش‌های اهالی ادبیات به آن، تغییر سن چهره‌های ادبی در فضای ادبیات داستانی ایران در ده پانزده سال اخیر، تاثیر دوم خرداد بر دانشگاه و پدیدارشناسی دانشجویان برآمده از چنین دانشگاهی، بررسی کتاب‌های محبوب آن دوران که عمدتاً مروری بودند بر «مهم‌ترین نام‌های عالم فلسفه و زبان‌شناسی و نقد که کارشان در نظریه ادبی تأثیرگذار بوده است» (ص۴۶)؛ چرایی شیوع خرید و خواندن آن‌ها و سرانجامِ این مصرف فرهنگی، نوع برخورد منتقدین با «کتاب اولی» ها، انواع نقد ادبی در ایران اعم از نقد محافظه‌کار و نقد کین‌توزانه که هر دو در فرجام سخن، تن‌داده به ایدئولوژی جوان‌سالاری هستند؛ هراسان و ترس‌زده بودن ادبیات در دهه هشتاد و تبعات آنکه به ترس درونی‌شده‌ای انجامید که از آن ناآگاهیم؛ اما بنیان زندگیمان را بر آن استوار کرده‌ایم؛ رواج «متن کوتاه» و ستایش «ایجاز» و «کوتاه‌نویسی» با استناد به تغییرات بنیادین جهان که وقت و تمرکز را از مخاطب ربوده است؛ «باشگاه‌سازی مجازی» در عالم ادبیات و تأثیر آن بر نابودی ارتباط با مخاطب تصادفی و... 

 در بخش دوم کتاب، آریان بیشتر به مولفه‌های متنی می‌پردازد و پس از مروری کلی بر فضای ادبی ـ اجتماعی دهه هشتاد در بخش نخست، این‌جا، می‌کوشد «استحاله خلق موقعیت استثنایی به روایت زندگی روزمره در داستان‌نویسی این سال‌ها» (ص ۸۷) را توضیح دهد؛ و ویژگی‌ها و تبعات آن را بازنمایاند. برای نیل به این مقصود، دو سنّت چخوفی و پویی داستان کوتاه در جهان ادبیات و وام‌گیری‌های متفاوت نویسندگان آمریکایی و اروپایی از این دو، مورد اعتنا قرار می‌گیرد و در تطبیق آن با ادبیات داستانی ایران در دهه هشتاد، آثار فریبا وفی که در طی این دوران همواره مورد توجه مخاطب عام و جوایز ادبی قرار گرفته است؛ بر اساس الگوی چخوفی تفسیر می‌شود و مولفه‌های بوطیقایی این شکل از ادبیات اعم از زندگی در کلان‌شهر، محدودیت مکانی و نگاه ابزاری به اشیا شرح و بسط می‌یابد. 

در مقام جمع‌بندی کوتاه، انتشار «شعارنویسی بر دیوار کاغذی» در فضای بحران‌زده و تهی کنونی نقد ادبی در ایران، به چندین دلیل فرصتی مغتنم است. اول، آریان خلاصه‌ای از نوع نگرش خود و ناقدین ادبی در دهه هشتاد را که عموماً در نشریات چاپ شده‌اند و مجال یافتن متن منقحی از آنان در میان کتاب‌های در دسترس وجود ندارد؛ در اختیار مخاطب و در معرض نقد قرار داده است که به گسترش نگرش انتقادی به خود و به ادبیات کمک می‌کند؛ دوم، با وفور انتشار کتاب‌هایی از نویسندگان جوان، بازار کتاب مملو از آثاری شده است که بی‌آن‌که خوانده شوند و به بوته نقد گذاشته شوند؛ بنا به سلایقی که چندان ربطی به ادبیّت متون ندارد؛ گاه تنها دیده می‌شوند و تنها فایده ضمنی که از نشر آن‌ها عاید نویسنده می‌شود؛ ارضای حس شهرت‌طلبی و اعتمادبه‌نفسی کاذب است که گاه رهزن تفکر انتقادی، بازبینی و استعلای ادبی در آثار آتی مولف می‌شود. این کتاب، هر چند در مقام ارزیابی شتاب‌زده، اندک خراشی بر چنین دیوار کجی می‌کشد. سومین نکته به طیف عمده مخاطبین ادبیات در ایران مربوط می‌شود که بدون برخورداری از دانش تخصصی نقد ادبی، جویای خواندن آثار برتر هستند؛ اما در هنگامه نقدهای آبکی و سکوت منتقدین، حیران و سرگردان، قضا و قدر را واسطه خرید کتاب می‌کنند. کتاب آریان، علاوه بر آن‌که برخی اصول اولیه ارزیابی آثار را به چنین مخاطبی تقدیم می‌کند؛ این تلنگر را به نقد ادبی در ایران می‌زند که باید از لاک سکوت به در آمد؛ از نقد متعارف پر از تعارف و نیش و کنایه و آکنده از تهی کناره جست و به نقد مولد پرداخت تا از بطن آن مخاطبی با سلیقه برتر ادبی پدید آید؛ فضای نقد ادبی چیزی در چنته عرضه داشته باشد و حرفی جز هیچ برای امروزیان و آیندگان باقی بماند.

شعارنویسی بر دیوار کاغذی، امیر احمدی آریان، نشر چشمه، ۱۳۹۳، ۷۵۰۰ تومان.

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST